1. dump on
(خودمانی) خوار و خفیف کردن،تحقیر کردن
2. ammunition dump
انبار مهمات
3. ammunition dump
انبار مهمات،زاغه ی مهمات
4. the city dump
آشغال دانی شهر
5. their house is a dump
خانه ی آنها آشغالدونی است.
6. this is your duty, don't try to dump it into my lap!
این وظیفه ی تو است،سعی نکن آن را به من محول کنی !
7. Some people just dump their rubbish in the river.
[ترجمه M.N] بعضی از مردم فقط زباله و آشغال توی رودخانه میریزند
[ترجمه پارسا] بعضی از مردم آشغال خود را فقط در رودخانه پرت می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی ها فقط rubbish رو توی رودخونه ول میکنن
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم فقط زباله های خود را در رودخانه می اندازند
8. People dump their refuse in the surrounding woods instead of taking it to the tip.
[ترجمه ترگمان]مردم به جای آن که آن را به نوک بزنند، رد می کنند
[ترجمه گوگل]مردم به جای گرفتن آن به نوک، خود را در جنگل های اطراف خود رها می کنند
9. They dumped their old car in the town dump.
[ترجمه آتنا] آنها ماشین قدیمیشان را در شهر انداخته بودند.
[ترجمه رحمانی] انها ماشین قدیمیشان را در اشغالدانی انداخته بودند
[ترجمه ترگمان] ماشین their رو انداخته بودن توی شهر
[ترجمه گوگل]آنها ماشین قدیمی خود را در تخلیه شهر ریخته اند
10. People come and dump wastes over our wall.
[ترجمه ترگمان]مردم میان و dump را از روی دیوار ما خالی می کنند
[ترجمه گوگل]مردم می آیند و زباله های بیش از دیوار ما را تخلیه می کنند
11. She had enough troubles of her own——don't dump on her.
[ترجمه ترگمان]اون به اندازه کافی مشکلات خودش رو داشت - بهش فکر نکن
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی دچار مشکل شده بود - بر روی او نگذارید
12. He tried to dump on her.
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد بهش خیانت کنه
[ترجمه گوگل]او سعی کرد بر روی او ریخت
13. If he's so awful, why don't you just dump him?
[ترجمه ترگمان]اگر این قدر وحشتناک است، پس چرا او را ول نمی کنی؟
[ترجمه گوگل]اگر او خیلی افتضاح است، چرا شما فقط او را رها نمی کنید؟
14. How can you live in this dump?
[ترجمه ذبیح الله رحیمی] چه جور می تونی توی این بیغوله زندگی کنی؟
[ترجمه ترگمان]چطور می تونی تو این آشغالدونی زندگی کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید در این تخلیه زندگی کنید؟
15. Dump the topsoil here.
[ترجمه ترگمان] خاک سطحی رو بریز اینجا
[ترجمه گوگل]خاک رس را اینجا بکشید
16. We all dump our troubles on Mike.
[ترجمه ℳεℓɨ] ما همه ی مشکلاتمون رو سر مایک خالی کردیم
[ترجمه ترگمان] ما همه troubles رو با \"مایک\" کنار گذاشتیم
[ترجمه گوگل]ما همه مشکلاتمان را در مایک رها می کنیم
17. Just dump your stuff over there-we'll sort it out later.
[ترجمه ترگمان]وسایلت رو بذار اونجا بعدا یه کاریش می کنیم
[ترجمه گوگل]فقط چیزهای خود را بر زمین بگذارید- بعدا آن را مرتب خواهیم کرد
18. She came to see me just to dump.
[ترجمه ذبیح الله رحیمی] او فقط برای ترک کردن من به دیدنم اومد
[ترجمه ترگمان]اومد که منو ببینه
[ترجمه گوگل]او برای دیدن من فقط به رها کردن آمد