کلمه جو
صفحه اصلی

asthenosphere


(زمین شناسی) سست کره (که زیر سنگ کره واقع شده و مشتمل است بر مواد نیمه مذاب و بی شکل)

انگلیسی به فارسی

(زمین‌شناسی) سست کره (که زیر سنگ‌کره واقع شده و مشتمل است بر مواد نیمه‌مذاب و بی‌شکل)


آستنوسفر


انگلیسی به انگلیسی

• one of the layers of the interior of the earth, upper part of the earth's mantle

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] سست کره، لایه سنگ نرم ،استنوسفر - پهنه گوشته بالایی که از اعماق 200-70 کیلومتری و مستقیما در زیر سنگ کره قرار دارد. مواد در این پهنه نرم جریان پلاستیک فرض می شود. ماگما، از آن منشا می گیرد. - لایه سستی در گوشته زمین که در زیر لیتوسفر قرار دارد. - در سنگ شناسی : سست کره لایه سنگی نرم ولی جامد و متحرک که در اعماق 300-100 کیلومتری زیر سطح زمین قرار دارد. به سنگ کره نیز مراجعه شود.
[معدن] سستکره (زمین شناسی ساختمانی) - آستنوسفر (زمین شناسی فیزیکی)

جملات نمونه

1. This would drag the underlying asthenosphere along and promote a compensatory upward movement within the mantle under mid-oceanic ridges.
[ترجمه ترگمان]این امر the را به همراه حرکت به سمت بالا به سمت بالا و در زیر صخره هایی که در زیر سطح اقیانوسی قرار دارند، بالا و پایین می برد
[ترجمه گوگل]این امر موجب می شود که آستنوسفر زیردریایی به حرکت درآید و جابجایی جبهه رو به بالا را درون گوشته در امتداد میانه های اقیانوسی ارتقاء دهد

2. The asthenosphere corresponds approximately to the low - velocity zone.
[ترجمه ترگمان]The تقریبا مربوط به ناحیه با سرعت پایین است
[ترجمه گوگل]آستنوسفر تقریبا به ناحیه کم سرعت مربوط می شود

3. The decompression melting fluid system of asthenosphere provides the driving force for magma emplacement and metallogenic material.
[ترجمه ترگمان]سیستم سیال تراکم زدایی تراکم زدایی نیروی محرکه ماگما و مواد metallogenic را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]سیستم مایع ذوب فرار از آستنوسفر، نیروی محرکه برای جایگزینی ماگما و مواد متالوژنیک را فراهم می کند

4. It presents a decided signification that the asthenosphere rised to the forming of big petroliferous regions.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که the rised به تشکیل مناطق petroliferous بزرگ اشاره می کند
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که تصور می شود که آستنوسفر به شکل مناطق بزرگ نفتی تبدیل شده است

5. The rise of the asthenosphere, the position of Moho and mantle plume are the indication of the mantle convection.
[ترجمه ترگمان]افزایش of، موقعیت of و توده پوششی، نشانه همرفت مخصوص به پوشش هستند
[ترجمه گوگل]ظهور آستنوسفر، موقعیت مگو و گوشته گوشته نشان دهنده جابجایی گوشته است

6. Mantle plumes induced asthenosphere upwelling and development of magma chambers along deep-sited faults, and thus resulted in fracture eruption of flood basalts on large scale.
[ترجمه ترگمان]افزایش پرها و توسعه ماگما در امتداد گسل های deep، و در نتیجه منجر به فوران شکستگی of در مقیاس بزرگ شد
[ترجمه گوگل]پشه های مانت باعث بوجود آمدن آستنوسفر و توسعه اتاق های ماگما در راستای گسل های عمیق شده و به همین ترتیب موجب انفجار بازالت های سیل شده در مقیاس بزرگ می شود

7. Asthenosphere uplift indicates the deep adjustment process during the interaction of plates, and also shows the adjusting process of gravitational equilibrium between upper layer of crust and mantle.
[ترجمه ترگمان]بربلندی asthenosphere نشان دهنده فرآیند تنظیم عمیق در طول تعامل صفحات است، و همچنین فرآیند تنظیم تعادل گرانشی بین لایه بالایی لایه و پوسته را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]بالا بردن آستنوسفر نشان می دهد فرآیند سازگاری عمیق در طول تعامل صفحات، و همچنین نشان می دهد روند تنظیم تعادل گرانشی بین لایه فوقانی پوسته و گوشته

8. The differential movement of lithosphere and asthenosphere causes the Neozoic deformation of Tianshan.
[ترجمه ترگمان]حرکت تفاضلی lithosphere و asthenosphere باعث تغییر شکل Neozoic of می شود
[ترجمه گوگل]حرکت دیفرانسیل لیتوسفر و آستنوسفر موجب تغییر شکل نئووکی در تیانشن می شود

9. Forty-five miles beneath the surface, the layer known as the asthenosphere begins.
[ترجمه ترگمان]چهل و پنج مایل پایین تر از سطح، لایه به نام the شروع می شود
[ترجمه گوگل]چهل و پنج مایلی در زیر سطح، لایه ای که به نام آستنوسفر شناخته می شود، آغاز می شود

10. Oceanic lithosphere has a mean density rather close to that of the immediately underlying asthenosphere.
[ترجمه ترگمان]lithosphere اقیانوسی دارای چگالی متوسط و تقریبا نزدیک به that است
[ترجمه گوگل]لیتوفوس اقیانوس دارای تراکم متوسط ​​است و نزدیک به آستنوسفر بلافاصله بستگی دارد

11. Alternatively, subducted oceanic crust may be able to pull adjacent continental crust down into the asthenosphere.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، پوسته اقیانوسی subducted ممکن است قادر به کشیدن پوسته قاره مجاور به داخل the باشد
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب پوسته اقیانوسی subducted ممکن است بتواند پوسته مجاور مجاور را به آستنوسفر منتقل کند

12. Each of these areas of continental lithosphere are thought to have overridden regions of hot asthenosphere associated with former mid-oceanic spreading ridges.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که هر یک از این مناطق of قاره ای، مناطق of داغ در ارتباط با صخره هایی که در سطح oceanic قرار دارند را تحت الشعاع قرار دهند
[ترجمه گوگل]هر یک از این مناطق لیتوفسک قاره حاوی مناطق آستنوسفر گرم است که در ارتباط با سواحل سواحل اقیانوسی سابق قرار دارد

13. Cool, thick, old oceanic lithosphere is gravitationally unstable as it is generally denser than the asthenosphere over which it lies.
[ترجمه ترگمان]با این حال هر چه بیشتر از the که در آن آرمیده است غلیظ تر و unstable است
[ترجمه گوگل]لیتوفوس اقیانوس خنک، ضخیم، قدیمی از لحاظ گرانشی ناپایدار است به طوریکه عموما متراکم تر از آستنوسفر است

14. According to the previous studies, the uplifting of the asthenosphere could be correlated with lithosphere thinning resulted from an E-W extension.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مطالعات قبلی، بالا بردن of می تواند با thinning lithosphere هم بسته باشد که ناشی از گسترش E - W است
[ترجمه گوگل]با توجه به مطالعات قبلی، افزایش آستنووسفر می تواند با نشت لیتوسفر ناشی از یک فرمت E-W مرتبط باشد

15. Sedimentary basin forming dynamics system is the macroevolution and correlation of the sedimentary basin, the mantle, the asthenosphere, the lithosphere, and Moho discontinuity.
[ترجمه ترگمان]سیستم دینامیکی تشکیل حوضه Sedimentary the و همبستگی of رسوبی، the، the، lithosphere و discontinuity moho می باشد
[ترجمه گوگل]سیستم دینامیکی تشکیل حوضه رسوبی، بزرگنواختی و همبستگی حوضه رسوبی، گوشته، آستنوسفر، لیتوسفر و انقباض Moho است


کلمات دیگر: