کلمه جو
صفحه اصلی

availability


معنی : دسترسی، دسترس پذیری، فراهمی، قابلیت استفاده، چیز مفید و سودمند، شخص مفید
معانی دیگر : دسترس، در دسترس (بودن)، حصول پذیری، وجود، آماده ی استفاده بودن، بودن

انگلیسی به فارسی

(چیزها) قابلیت استفاده، در دسترس بودن، موجود بودن، فراهم بودن


(اشخاص) حضور، آمادگی


دسترسی، دسترس پذیری، فراهمی، قابلیت استفاده، چیز مفید و سودمند، شخص مفید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the condition of being available.

• obtainability, accessibility, attainability

دیکشنری تخصصی

[علوم دامی] درجه فراهمی ؛ می توان آن را با قابلیت هضم برابر دانست که بیشتر در مورد ویتامینها و مینرالها بکار می رود .
[کامپیوتر] دسترس پذیری، مقبولیت .
[معدن] آمادگی ماشین (حفر چاه و تونل)
[آمار] آمادگی

مترادف و متضاد

دسترسی (اسم)
access, availability, accessibility, approachability, range

دسترس پذیری (اسم)
availability

فراهمی (اسم)
availability

قابلیت استفاده (اسم)
availability, usability, serviceability

چیز مفید و سودمند (اسم)
availability

شخص مفید (اسم)
availability

جملات نمونه

1. the availability of money
در دسترس بودن (وجود) پول

2. the availability of oil
فراهم بودن نفت

3. it depends on the availability of seats
منوط است به بودن جای نشستن

4. The availability of nursery school places varies widely across London.
[ترجمه ترگمان]دسترسی به مدارس مهد کودک در سراسر لندن به طور گسترده ای متفاوت است
[ترجمه گوگل]در دسترس بودن مکان های مهد کودک به طور گسترده در لندن متفاوت است

5. The availability of cheap long - term credit would help small business.
[ترجمه ترگمان]در دسترس بودن اعتبار بلند مدت به تجارت های کوچک کمک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در دسترس بودن ارزان اعتبار بلندمدت به کسب و کار کوچک کمک خواهد کرد

6. One area of contention is the availability of nursery care.
[ترجمه ترگمان]یک حوزه از بحث در دسترس بودن مراقبت از کودکان است
[ترجمه گوگل]یکی از مسائلی که مطرح می شود، دسترسی به مراقبت های پرستاری است

7. Before travelling we must ensure the availability of petrol and oil.
[ترجمه ترگمان]پیش از سفر باید از وجود سوخت و نفت اطمینان حاصل کنیم
[ترجمه گوگل]قبل از سفر ما باید از در دسترس بودن بنزین و روغن اطمینان حاصل کنیم

8. The ready availability of guns has contributed to the escalating violence.
[ترجمه ترگمان]در دسترس بودن سلاح در افزایش خشونت کمک کرده است
[ترجمه گوگل]در دسترس بودن اسلحه ها به افزایش خشونت کمک کرده است

9. The availability of public transport is also part of the equation.
[ترجمه ترگمان]در دسترس بودن حمل و نقل عمومی نیز بخشی از این معادله است
[ترجمه گوگل]در دسترس بودن حمل و نقل عمومی نیز بخشی از معادله است

10. This offer is subject to availability.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد در دسترس بودن قرار دارد
[ترجمه گوگل]این پیشنهاد در دسترس بودن است

11. Options are offered subject to staff availability and the constraints of the timetable.
[ترجمه ترگمان]گزینه ها منوط به در دسترس بودن کارکنان و محدودیت های زمانی هستند
[ترجمه گوگل]گزینه های موجود در دسترس بودن کارمندان و محدودیت های زمان بندی ارائه می شود

12. The nature and availability of material evidence was not to be discussed.
[ترجمه ترگمان]طبیعت و در دسترس بودن مدارک مادی قرار نبود مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ماهیت و در دسترس بودن شواهد مادی نباید مورد بحث قرار گیرد

13. The availability of good medical care tends to vary inversely with the need for it.
[ترجمه ترگمان]دسترسی به مراقبت های پزشکی خوب به طور معکوس با نیاز به آن تغییر می کند
[ترجمه گوگل]در دسترس بودن مراقبت های پزشکی خوب به نظر می رسد با توجه به نیاز به آن را تغییر دهید

14. All the holidays on offer are subject to availability.
[ترجمه ترگمان]تمام تعطیلات مورد نیاز در معرض در دسترس بودن قرار دارند
[ترجمه گوگل]همه تعطیلات در دسترس هستند در دسترس بودن

it depends on the availability of seats

منوط است به بودن جای نشستن


the availability of money

در دسترس بودن (وجود) پول


the availability of oil

فراهم بودن نفت


پیشنهاد کاربران

موجودیت

قابلیت دسترسی

در دسترس

دسترسی پذیری ، دسترسی داشتگی ، در دسترس بودگی

مهیا بودن، فراهم بودن، قابل حصول بودن، در دسترسی بودن، موجود بودن

یکی از کاربردای اون میتونه
What's your availibility like
باشه که به معنی:
تایم خالی دارید؟!
وقتون خالی هست و از این قبیل باشه


دسترسی و دسترس پذیری جدای از فراهم بودنه ( در پاسخ به اون دوستانی که فراهمی و درجه فراهم بودن رو مطرح کردن ) . در تحلیل دقیق مسائل ( خصوصاً در برنامه ریزی و توسعه ) میتونه اینجور باشه که یه چیز فراهم باشه ولی افراد یا دیگر موجودات نتونن بهش دست پیدا کنند. مسائل نابرابری یا دوری و فاصله را در نظر بگیرید.


کلمات دیگر: