خودکار، اتوماتیک (automatic هم می گویند)، عامل در نفس خود، خود عمل
self acting
خودکار، اتوماتیک (automatic هم می گویند)، عامل در نفس خود، خود عمل
انگلیسی به فارسی
خود کار، عامل در نفس خود، خود عمل
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: self-action (n.)
مشتقات: self-action (n.)
• : تعریف: acting by itself; automatic.
• مشابه: automatic
• مشابه: automatic
دیکشنری تخصصی
[مهندسی گاز] خودکار
[نساجی] ماشین سلفاکتور - ماشین تمام تاب میول اتوماتیک
[نساجی] ماشین سلفاکتور - ماشین تمام تاب میول اتوماتیک
کلمات دیگر: