کلمه جو
صفحه اصلی

aquifer


(لایه ای از شن یا سنگ های خلل و فرج دار که پر آب است و می توان بر آن چاه زد) لایه ی آبزا، سفره، آبخیز، آبخیز digging too many wells dries an aquifer کندن چاههای زیاد لایهی آب دار را خشک میکند

انگلیسی به فارسی

(لایه‌ای از شن یا سنگ‌های خلل و فرج‌دار که پر آب است و می‌توان بر آن چاه زد) لایه‌ی آبزا، سفره، آبخیز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a bed of rock, sand, or gravel that can hold great quantities of water and supplies it to wells and springs.

• underground stratum of rock or gravel which holds water (supplies water for springs, wells, etc.)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] لایه آبدار - قشرآبدار - آبخانه - سفره آبده - آبخیز - سفره آبدار - لایه آبده - سفره آب زیرزمینی - سازند آبدار - آبده
[زمین شناسی] آبدار یک لایه سنگ متخلخل آبدار، اغلب ماسه سنگ . سنگ یا رسوبی که آب زیرزمینی از خلال آن به آسانی عبور نماید.
[بهداشت] لایه آبزا
[معدن] آبخیز ( آب های زیرزمینی)
[خاک شناسی] آبخوان
[آب و خاک] آبخوان، سفره آب زیر زمینی، لایه آبدار

جملات نمونه

1. digging too many wells dries an aquifer
کندن چاه های زیاد لایه ی آب دار را خشک می کند.

2. An aquifer is a water - bearing rock stratum such as sandstone and chalk.
[ترجمه ترگمان]یک سنگ aquifer یک لایه سنگی است که از آب ساخته شده است مانند ماسه سنگ و chalk
[ترجمه گوگل]یک آبخوان یک طبقه سنگی آبدار مانند ماسه سنگ و گچ است

3. Pumping water from an aquifer lowers the water table.
[ترجمه محمدعلی مرادی] پمپاژ آب از یک آبخوان، تراز آب را پایین می اندازد ( می آورد ) .
[ترجمه ترگمان]آب پمپاژ می شود روی میز آب را پایین می آورد
[ترجمه گوگل]پمپاژ آب از آبخوان پایین میز آب است

4. The aquifer has no shield of impermeable clay and the proposed artificial barriers would not guarantee success.
[ترجمه ترگمان]کف آبخوان هیچ پوششی از گل نفوذ ناپذیر ندارد و موانع مصنوعی پیشنهادی موفقیت را تضمین نمی کنند
[ترجمه گوگل]آبخوان هیچ حفاظتی از رسهای غیر قابل نفوذ ندارد و موانع مصنوعی پیشنهادی موفقیت را تضمین نمی کند

5. If we drill a borehole into the aquifer the groundwater will be under sufficient pressure to overflow from the borehole.
[ترجمه ترگمان]اگر یک چاله را در آبخوان حفر کنیم، آب های زیر زمینی تحت فشار کافی برای سرریز شدن از گمانه خواهند بود
[ترجمه گوگل]اگر یک گمانه را به آبخوان متصل کنیم، آب زیرزمینی تحت فشار کافی برای سرریز از گمانه قرار خواهد گرفت

6. Groundwater in a confined aquifer is compressed elastically, rather like air in a tyre.
[ترجمه ترگمان]آب زیر زمینی در یک aquifer محدود به جای هوا در لاستیک ها به شدت فشرده می شود
[ترجمه گوگل]آب های زیرزمینی در آبخوان محدود شده فشرده شده است، به جای آنکه هوا در یک تایر باشد، فشرده شده است

7. Well - Aquifer Systems under Favorable Conditions Can Act as very Sensitive Strain Meters.
[ترجمه ترگمان]سیستم های aquifer تحت شرایط مطلوب می توانند به عنوان Strain بسیار حساس عمل کنند
[ترجمه گوگل]خوب - سیستم های آب شیرین تحت شرایط مطلوب می تواند به عنوان فشار سنج بسیار حساس عمل کند

8. To the aquifer prone to heat transfixion, smaller temperature difference of pumping and recharging and larger pumping flow should be adopted under the permission conditions.
[ترجمه ترگمان]برای آبخوان که در معرض گرما قرار دارند، اختلاف دمای کوچک تر پمپ و recharging شارژ و جریان پمپاژ بزرگ تر باید تحت شرایط اجازه اتخاذ شوند
[ترجمه گوگل]به آبخوان که در معرض انتقال گرما قرار دارد، اختلاف دمای کمتر از پمپاژ و شارژ و جریان پمپاژ بزرگتر باید تحت شرایط مجوز پذیرفته شود

9. Australias great aquifer covers the eastern half of the country, for instance.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، aquifer بزرگ aquifer، قسمت شرقی کشور را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]آبشارهای بزرگ استرالیا، به عنوان مثال، نیمی از شرق کشور را پوشش می دهد

10. The groundwater recharge, specific yield of aquifer, groundwater storage and the yield can also be gotten by the said method.
[ترجمه ترگمان]تخلیه آب های زیر زمینی، بازدهی ویژه آبخوان، ذخیره آب های زیرزمینی و بازده را نیز می توان با روش گفت
[ترجمه گوگل]شارژ آبهای زیرزمینی، عملکرد خاص آبخوان، ذخیره آب های زیرزمینی و عملکرد نیز می تواند توسط روش ذکر شده بدست آید

11. For utilizing the groundwater resources in aquifer of fine silt and decreasing producing cost of water, the bridging filter shall be positively popularized.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از منابع آب زیرزمینی در آبخوان از silt خوب و کاهش هزینه تولید آب، فیلتر bridging باید به طور مثبت رواج پیدا کند
[ترجمه گوگل]برای استفاده از منابع آب زیرزمینی در آبخوان سیلاب خوب و کاهش هزینه تولید آب، فیلتر مونتاژ باید مثبت باشد

12. But Eogene aquifer cannot be taken as the main objective formation.
[ترجمه ترگمان]اما aquifer Eogene نمی توانند به عنوان هدف اصلی تشکیل شوند
[ترجمه گوگل]اما آبخوان Eogene نمی تواند به عنوان شکل اصلی هدف گرفته شود

13. If we pumped long enough we could eventually bring the potentiometric surface below the top of the aquifer.
[ترجمه ترگمان]اگر به اندازه کافی تلمبه بزنیم، بالاخره می توانیم سطح potentiometric را زیر زمین aquifer
[ترجمه گوگل]اگر ما به اندازه کافی پمپاژ کردیم، در نهایت می توان سطح پتانسیومتری را در زیر سطح آب قرار داد

14. When water flows out from an artesian well in a confined aquifer, none of the pore space drains completely.
[ترجمه ترگمان]وقتی آب از یک چاه artesian در یک aquifer محصور عبور می کند، هیچ یک از حفره های خالی به طور کامل تخلیه نمی شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که آب از یک چاه آرتزیون در یک آبخوان محدود می شود، هیچ یک از فضای حفره به طور کامل تخلیه نمی شود

15. And by sinking a well or borehole into an aquifer, groundwater can be pumped to the surface.
[ترجمه ترگمان]و با غرق شدن چاه یا چاله در یک آبخوان، آب های زیر زمینی را می توان به سطح زمین پمپ کرد
[ترجمه گوگل]و با فرو رفتن یک چاه یا گمانه به آبخوان، آبهای زیرزمینی را می توان به سطح پمپاژ کرد

Digging too many wells dries an aquifer.

کندن چاه‌های زیاد لایه‌ی آب‌دار را خشک می‌کند.


پیشنهاد کاربران

آبخوان

آب زا

سفره زیرزمینی آبدار


آب زیر زمینی ( آبهای زیر زمینی )

aquifer ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: آبخوان
تعریف: توده‏سنگ تراوا و اشباع‏شده از آب که آب چاه ها و چشمه‏های پیرامون را تأمین می کند


کلمات دیگر: