کلمه جو
صفحه اصلی

lodgement


معنی : استقرار، منزل گیری، سپارش پول، ودیعهگذاری
معانی دیگر : lodgment منزل گیری، جایگزینی، نظ، موضع گیری

انگلیسی به فارسی

( lodgment ) منزل گیری، استقرار، جایگزینی، سپارشپول، ودیعه گذاری، (نظامی) موضع گیری


تسلیم، استقرار، منزل گیری، سپارش پول، ودیعهگذاری


انگلیسی به انگلیسی

• act of staying in a place overnight; act of being lodged; deposit, something entrusted; position built on conquered enemy land; place for lodging, inn

دیکشنری تخصصی

[مهندسی گاز] گرفتگی، تجمع رسوب درلوله

مترادف و متضاد

استقرار (اسم)
confirmation, establishment, pitch, lodgement, lodgment, solidification

منزل گیری (اسم)
lodgement, lodgment

سپارش پول (اسم)
lodgement, lodgment

ودیعه گذاری (اسم)
lodgement, lodgment

جملات نمونه

1. This notion of eigenvalues gives numbers a natural lodgement in the theory of operators acting on vector spaces.
[ترجمه ترگمان]این مفهوم مقادیر ویژه، یک lodgement طبیعی را در نظریه اپراتورها که بر روی فضاهای برداری عمل می کنند، می دهد
[ترجمه گوگل]این مفهوم از مقادیر خاص، در تئوری اپراتورهای عمل کننده بر روی فضاهای بردار، اعداد طبیعی را می دهد

2. May every dogma which has found lodgement in your consciousness be overcome.
[ترجمه ترگمان]هر تعصبی که در ذهن شما نفوذ ناپذیر یافته باشد، مغلوب خواهد شد
[ترجمه گوگل]ممکن است هر عقیده ای که در آگاهی شما یافت می شود، برطرف شود

3. The idea found a lodgement in his mind.
[ترجمه ترگمان]این فکر a را در ذهنش یافت
[ترجمه گوگل]این ایده یک ذهنیت در ذهنش پیدا کرد

4. "ICHA" has right to withhold any lodgement if there are any account is overdue. All receipt and condition should refer to "ICHA" Australia standard.
[ترجمه ترگمان]\"ICHA\" حق دارد در صورتی که هیچ گزارشی از موعد مقرر رسیده است خودداری کند تمامی دریافت و شرایط باید به استاندارد \"ICHA\" استرالیا ارجاع داده شود
[ترجمه گوگل]'ICHA' حق دارد هر گونه اقرار را رد کند، در صورتی که هرگونه حساب داری شده است تمام رسید و شرایط باید به استاندارد ICHA استرالیا مراجعه شود

5. Winning cheque, Winners Certificate and Certificate Of Lodgement.
[ترجمه ترگمان]برنده شدن چک، گواهی، و گواهی lodgement
[ترجمه گوگل]برنده جوایز، گواهی برندگان و گواهینامه Lodgement

6. He gave me the file containing the fund lodgement documents and I quickly left Bouake to Abidjan for our safety.
[ترجمه ترگمان]او پرونده حاوی اسناد lodgement را به من داد و من به سرعت Bouake را برای امنیت به آبیجان رها کردم
[ترجمه گوگل]او به من پرونده حاوی مدارک اسناد و مدارک را داد و من بلافاصله بوئک را برای ایمنی خود به ابیدجان ترک کردم

7. A registration lodgement fee of $ 295 and some incidental filing fees are payable in such cases.
[ترجمه ترگمان]هزینه ثبت ۲۹۵ دلار و برخی از هزینه های بایگانی فرعی در چنین مواردی قابل پرداخت است
[ترجمه گوگل]هزینه ثبت نام هزینه 295 دلار و برخی از هزینه های اداری اتفاقی در چنین مواردی قابل پرداخت است

8. How do you feel about the lodgement conditions in Beijing?
[ترجمه ترگمان]نظر شما در مورد شرایط lodgement در پکن چیست؟
[ترجمه گوگل]چطور در مورد شرایط اقامت در پکن احساس می کنید؟

9. Failure to provide all the necessary information at the time of lodgement will delay the application process.
[ترجمه ترگمان]عدم ارائه تمام اطلاعات لازم در زمان of فرآیند درخواست را به تاخیر می اندازد
[ترجمه گوگل]عدم ارائه کلیه اطلاعات لازم در زمان تحویل، فرآیند درخواست را تاخیر خواهد بخشید

10. To lodge a PRC application you must meet the standard residence lodgement requirements.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک برنامه PRC باید با الزامات استاندارد مسکن مطابقت داشته باشید
[ترجمه گوگل]برای ارائه یک برنامه کاربردی PRC، باید شرایط مورد نیاز محل اقامت استاندارد را برآورده کنید

11. If you decide to undertake these checks before being allocated a case officer it is suggested that these checks be initiated when allocation dates are within three months of your date of lodgement.
[ترجمه ترگمان]اگر تصمیم بگیرید قبل از اختصاص دادن یک افسر پرونده این چک ها را به عهده بگیرید، پیشنهاد می شود که این چک ها زمانی آغاز شوند که تاریخ های تخصیص در سه ماه از تاریخ of شما قرار دارند
[ترجمه گوگل]اگر تصمیم به انجام این چک ها قبل از اختصاص یک افسر مورد دارید پیشنهاد می شود که این چک ها آغاز می شود، زمانی که تاریخ تخصیص در ظرف سه ماه از تاریخ تحویل شما باشد


کلمات دیگر: