کلمه جو
صفحه اصلی

hutch


معنی : صندوق، قفس، جعبه، خانه کوچک، کلبه
معانی دیگر : (ظرف برای انبار کردن) صندوق، گنجانه، قفسه، یخدان، کمد چینی آلات (در پایین کشو دارد و در بالا تاقچه)، (جانوران کوچک) لانه، مرغدان، آغل، رجوع شود به: hut، (معدن) تغار خاکه شویی، تشتک، واگن یا کامیون (ویژه ی حمل خاک معدنی از معدن)، نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره
hutch (huch)
قفس، تغار

انگلیسی به فارسی

قفس، جعبه، صندوق، کلبه، خانه کوچک، نوعی پیمانه قدیمی زغال سنگ وغیره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a pen or shelter, esp. for a small animal such as a rabbit.
مترادف: pen
مشابه: cage, coop, cot, hut

(2) تعریف: a cabinet that has drawers below and usu. open shelves above.
مترادف: cabinet
مشابه: buffet, closet, cupboard, sideboard

(3) تعریف: a storage cabinet.
مترادف: cabinet
مشابه: cellaret, chest, closet, cupboard, sideboard

(4) تعریف: a hut.
مترادف: hut
مشابه: cabin, cot, lean-to, shack, shed

• cage, pen (for animals); chest, storage cabinet; cottage, hut
a hutch is a cage that rabbits or other small pet animals are kept in. it is usually made of wood.

دیکشنری تخصصی

[معدن] مخزن زیرجیگ (جدایش)

مترادف و متضاد

صندوق (اسم)
case, bin, fund, box, chest, trunk, coffer, hutch

قفس (اسم)
coop, birdhouse, cage, hutch

جعبه (اسم)
case, box, chest, hutch

خانه کوچک (اسم)
hutch, cabana, hut

کلبه (اسم)
lodge, hull, shack, hutch, cabana, hut, cabin, cottage, shanty, hovel, cote, kraal

a cupboard


Synonyms: sideboard, buffet, cabinet


جملات نمونه

1. Typical ferret hutch with low-level doors for easy access and cleaning.
[ترجمه ترگمان]راسوی معمولی با در سطح پایین برای دسترسی آسان و تمیز کردن
[ترجمه گوگل]کت و شلوار کت و شلوار معمولی با درهای سطح پایین برای دسترسی آسان و تمیز کردن

2. Fight corrupt the air exhauster of the hutch ark equipment with delicate and extremely strong ceramic tile, economic capacity, powerful exhaust, be asked to have real function.
[ترجمه ترگمان]مبارزه با فساد و فاسد شدن تجهیزات کشتی hutch با کاشی و سرامیک قوی و بسیار قوی، ظرفیت اقتصادی، اگزوز قوی، باید از آن ها خواسته شود تا عملکرد واقعی داشته باشند
[ترجمه گوگل]از اینکه بخواهید عملکرد هواپیما واقعی را از بین ببرید، تجهیزات فرسوده هوا را با کاشی های سرامیکی ظریف و بسیار قوی، ظرفیت اقتصادی، اگزوز قدرتمند فاسد کنید

3. The hutch should always be cleaned and disinfected when dealing with parasites.
[ترجمه ترگمان]در هنگام برخورد با انگل های موجود، این لانه خرگوش همیشه باید تمیز و ضد عفونی شود
[ترجمه گوگل]هنگام برخورد با انگل ها باید کلچ باید همیشه تمیز و ضد عفونی شود

4. Can manage hutch to defend, floor, the business as wooden door.
[ترجمه ترگمان]خود را برای دفاع از زمین، زمین، تجارت به عنوان در چوبی اداره می کند
[ترجمه گوگل]می تواند کلچ برای دفاع از کف، کسب و کار را به عنوان درب چوبی را مدیریت کند

5. You're not the only one trying here, and Hutch isn't the only one with dirty money.
[ترجمه ترگمان]تو تنها کسی نیستی که اینجا تلاش می کنی، و این تنها کسی نیست که پول کثیف داره
[ترجمه گوگل]شما تنها کسی نیستید که در اینجا تلاش می کنید و Hutch تنها کسی نیست که پول کثیف داشته باشد

6. He crouches before rabbit hutch, shed sad tear for the first time.
[ترجمه ترگمان]او قبل از اینکه لانه خرگوش ها را بگیرد دولا می شود و برای اولین بار گریه می کند
[ترجمه گوگل]او قبل از کوله پشت خرگوش می کوبد، برای اولین بار پری گرسنگی می شود

7. Is that your response, Mr Hutch? Or should I call you the Monk?
[ترجمه ترگمان]این جواب توئه، آقای هاچ؟ یا من باید تو رو \"راهب\" صدا کنم؟
[ترجمه گوگل]پاسخ شما، آقای هاچ؟ یا باید من را صدا کنم؟

8. She's convinced it was Gerry Hutch that done it.
[ترجمه ترگمان]اون متقاعد شده که جری Hutch که این کارو کرده
[ترجمه گوگل]او متقاعد شده است که جری هوچ است که آن را انجام داد

9. Accordingly, stick the integral hutch ark of the face with ceramic tile, commonner in the Western-style kitchen in villatic residence.
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، کشتی کوچک integral را با کاشی سرامیک، commonner در آشپزخانه سبک غربی در محل اقامت villatic حفظ کنید
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، کلچ کچل یکپارچه از چهره با کاشی سرامیک، مشترک در آشپزخانه غربی سبک در محل ویلتی چوب

10. Their pet rabbit had gone to the great rabbit hutch in the sky.
[ترجمه ترگمان]خرگوش Their به لانه خرگوش بزرگ در آسمان رفته بود
[ترجمه گوگل]خرگوش حیوان خانگی خود را در آسمان به خرگوش بزرگ در آسمان رفته بود

11. The rabbits popped out as soon as we opened the hutch.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه خانه کوچک را باز کردیم، خرگوش از اتاق بیرون آمد
[ترجمه گوگل]خرگوش ها به زودی به محض باز کردن کوله باز می شوند

12. She will make her nest in the sleeping quarters of the hutch where she will eventually have her litter.
[ترجمه ترگمان]او لانه خود را در محل خواب the که سرانجام اشغال خواهد کرد، خواهد ساخت
[ترجمه گوگل]او لانه خود را در محوطه خواب کچل که در آن او در نهایت بستر خود را خواهد داشت

13. A litter of truly wild rabbits taken into captivity and contained in a hutch can not be expected to live very long.
[ترجمه ترگمان]A از خرگوش های وحشی که در اسارت به سر می برند و در لانه خرگوش نگهداری می شوند، نباید زیاد دوام بیاورند
[ترجمه گوگل]انتظار میرود که یک خرگوش واقعی خرگوش وحشی که به اسارت منتقل شده و در یک کوله قرار داشته باشد، بسیار طول بکشد

14. Pipe some icing down one short side of the hutch door and use to secure it to the hutch.
[ترجمه ترگمان]کمی بستنی را در یک طرف در کوچک چوبی فرو کن و آن را به خانه کوچک خانه کوچک ببر
[ترجمه گوگل]بعضی از لوله ها در یک سمت کوتاه از درب هچل قرار می گیرند و از آن برای محافظت از قفس استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

قفسه چینی آلات


کلمات دیگر: