1. rusty tank carcasses covered the battlefield
بدنه ی تانک های زنگ زده رزمگاه را پوشانده بود.
2. a rusty black coat
یک پالتوی سیاه مندرس
3. a rusty old bicycle
یک دوچرخه ی قدیمی و زنگ زده
4. to loosen rusty nuts by wrenching
با پیچاندن شدید مهره های زنگ زده را شل کردن
5. the leaves are turning rusty
برگ ها دارند زنگارگون می شوند.
6. water trickled out of the rusty bucket
آب از سطل زنگ زده می چکید.
7. due to lack of exercise, his english has become rusty
انگلیسی او در اثر تمرین کم ضعیف شده است.
8. since i hadn't played chess for years i felt a bit rusty
چون سال ها بود شطرنج بازی نکرده بودم احساس می کردم که کمی کند شده ام.
9. Rusty nodded as though she understood the old woman.
[ترجمه ترگمان]به بیت سرش را تکان داد، انگار که پیرزن را درک کرده بود
[ترجمه گوگل]زنگ زد، انگار او پیرمرد را درک کرد
10. The box was fastened with a rusty wire.
[ترجمه ترگمان]جعبه با سیم زنگ زده بسته شده بود
[ترجمه گوگل]جعبه با سیم زنگ زده بود
11. My Italian is a bit rusty these days.
[ترجمه ترگمان]این روزها غذای ایتالیایی من کمی زنگ زده است
[ترجمه گوگل]این ایتالیایی من امروز کمی زنگ زده است
12. The bike is rusty but usable.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه زنگ زده اما قابل استفاده است
[ترجمه گوگل]دوچرخه زنگ زده اما قابل استفاده است
13. Tommy's old bicycle was rusty and falling apart.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه کهنه تامی زنگ زده و از هم جدا شده بود
[ترجمه گوگل]دوچرخه قدیمی تامی، زنگ زده بود و از هم جدا می شد
14. Brown water gushed out of the rusty old tap.
[ترجمه ترگمان]آب براون از شیر زنگ زده بیرون سرازیر شد
[ترجمه گوگل]آب قهوه ای از شیر قدیمی زنگ زده است
15. My French is a bit rusty.
[ترجمه فرزان] زبان فرانسه من کمی فراموشم شده
[ترجمه ترگمان]فرانسوی من کمی زنگ زده است
[ترجمه گوگل]فرانسوی من کمی زنگ زده است
16. It's time your rusty old bicycle were pensioned off.
[ترجمه ترگمان]حالا دیگر وقتش است که این دوچرخه کهنه rusty را از کار برکنار کنند
[ترجمه گوگل]وقت آن است که دوچرخه قدیمی شما زنگ زده شود
17. The rusty hinges grated as the gate swung back.
[ترجمه ترگمان]در باز شد و لولای زنگ زده، باز شد
[ترجمه گوگل]لول زنگ زده به عنوان دروازه عقب چرخید رنده شده است
18. The soils have a rusty red tint.
[ترجمه ترگمان]زمین یک رنگ قرمز زنگ زده دارد
[ترجمه گوگل]خاک ها دارای رنگ قرمز زنگ زده هستند