کششی، کشش دار، وابسته به نیروی کشش، کشنده
tractive
کششی، کشش دار، وابسته به نیروی کشش، کشنده
انگلیسی به فارسی
کشش دار، وابسته به نیروی کشش، کشنده
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: producing or having traction; pulling; drawing.
• pulling, drawing
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] کشنده
[مهندسی گاز] کشش دار، کشنده
[نساجی] کششی
[مهندسی گاز] کشش دار، کشنده
[نساجی] کششی
جملات نمونه
1. The grains distribution and sedimentary structures show by tractive current and gravity flow synchronously.
[ترجمه ترگمان]توزیع دانه های و ساختارهای رسوبی که به وسیله جریان کشش و جریان گرانش به طور همزمان نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]توزیع غلات و ساختارهای رسوبی همزمان با جریان جریان جاذبه و گرانش نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]توزیع غلات و ساختارهای رسوبی همزمان با جریان جریان جاذبه و گرانش نشان داده می شود
2. The tractive performance calculation mainly includes the maximum speed, the maximum climbing degree, acceleration capability and dynamic index.
[ترجمه ترگمان]محاسبه عملکرد کششی عمدتا شامل حداکثر سرعت، درجه صعود حداکثر، قابلیت تسریع و شاخص پویا است
[ترجمه گوگل]محاسبه عملکرد کششی عمدتا شامل حداکثر سرعت، حداکثر درجه بالا رفتن، قابلیت شتاب و شاخص پویا است
[ترجمه گوگل]محاسبه عملکرد کششی عمدتا شامل حداکثر سرعت، حداکثر درجه بالا رفتن، قابلیت شتاب و شاخص پویا است
3. The utility model relates to a tractive shoe.
[ترجمه ترگمان]مدل مصرفی مربوط به یک کفش کششی است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به کفش کششی است
[ترجمه گوگل]مدل ابزار مربوط به کفش کششی است
4. Based on the tractive distinction of electric industrial trucks, this paper discusses the problem of matching the direct-current tractive motor with the tractive storage battery.
[ترجمه ترگمان]این مقاله براساس مشخصه کشش کامیون های حمل و نقل الکتریکی، به بحث در مورد مساله انطباق موتور کشش جریان مستقیم با نیروی کششی با نیروی کششی می پردازد
[ترجمه گوگل]بر اساس تمایز کششی کامیون های صنعتی الکتریکی، این مقاله در مورد مشکل تطبیق موتور کششی مستقیم جریان با باتری ذخیره سازی ترافیکی بحث می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس تمایز کششی کامیون های صنعتی الکتریکی، این مقاله در مورد مشکل تطبیق موتور کششی مستقیم جریان با باتری ذخیره سازی ترافیکی بحث می کند
5. The problems of how to raise tractive force of heavy haul trains are comprehensively discussed, particularly from the viewpoint of wheel-rail adhesion.
[ترجمه ترگمان]مسایل چگونگی بالا بردن نیروی کششی قطارهای باری سنگین به طور جامع مورد بحث قرار گرفته اند، به ویژه از نظر چسبندگی ریلی
[ترجمه گوگل]مشکلات چگونگی افزایش نیروی کششی قطارهای سنگین، به طور جامع مورد بحث قرار می گیرند، به ویژه از نظر چسبندگی چرخ آهن
[ترجمه گوگل]مشکلات چگونگی افزایش نیروی کششی قطارهای سنگین، به طور جامع مورد بحث قرار می گیرند، به ویژه از نظر چسبندگی چرخ آهن
6. For highly cohesive sediment, the critical tractive force becomes less significant.
[ترجمه ترگمان]برای رسوب بسیار چسبنده، نیروی کششی مهم کم تر قابل توجه می شود
[ترجمه گوگل]برای رسوب بسیار منسجم، نیروی کشش بحرانی کمتر قابل توجه است
[ترجمه گوگل]برای رسوب بسیار منسجم، نیروی کشش بحرانی کمتر قابل توجه است
7. If tractive must be too slow, will make the arrest bat batch abraded to burn eclipse but forfeit braking action.
[ترجمه ترگمان]اگر کشش بیش از حد کند باشد، باعث می شود که دسته ای خفاش در هنگام سوزش بیفتند، اما عمل ترمز را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]اگر کشش باید خیلی آهسته باشد، لگد دستگیره را برای رفع گرفتگی و جلوگیری از تشدید اقدام به خشک شدن می کند
[ترجمه گوگل]اگر کشش باید خیلی آهسته باشد، لگد دستگیره را برای رفع گرفتگی و جلوگیری از تشدید اقدام به خشک شدن می کند
8. How to increase tractive effort of MG 300 W type coal winning machine and adopt some measures.
[ترجمه ترگمان]چگونه می توان نیروی کششی دستگاه برد coal ۳۰۰ W را افزایش داد و برخی از تدابیر را اتخاذ کرد
[ترجمه گوگل]چگونگی افزایش نیروی کششی دستگاه برندهای سنگین MG 300 W و تعدادی از اقدامات
[ترجمه گوگل]چگونگی افزایش نیروی کششی دستگاه برندهای سنگین MG 300 W و تعدادی از اقدامات
9. The direction of choosing material for tractive sheave and towline as well as resolutions to reduce frictional wear are put forward.
[ترجمه ترگمان]جهت انتخاب مواد برای کشش sheave و towline و نیز resolutions برای کاهش فرسایش اصطکاکی مطرح شده است
[ترجمه گوگل]جهت انتخاب مواد برای تیغه های کششی و بالابر و همچنین قطعنامه هایی برای کاهش سایش اصطکاک ارائه شده است
[ترجمه گوگل]جهت انتخاب مواد برای تیغه های کششی و بالابر و همچنین قطعنامه هایی برای کاهش سایش اصطکاک ارائه شده است
10. Then axil shear tractive force of the whole structure of imitate bridge was measured in each.
[ترجمه ترگمان]سپس نیروی کششی برشی کل سازه تقلید در هر کدام اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]سپس نیروی کششی برشی بر روی کلیه ساختار پل تقلید در هر یک اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]سپس نیروی کششی برشی بر روی کلیه ساختار پل تقلید در هر یک اندازه گیری شد
11. Jiasha landslide is a large scale tractive landslide and on the stage of creeping deformation.
[ترجمه ترگمان]رانش زمین لغزش یک مقیاس بزرگ برای رانش زمین و در مرحله تغییر شکل خزنده است
[ترجمه گوگل]لغزش جیساا در رنج وسیعی از آسیب دیدگی و در مرحله تغییر شکل خزش است
[ترجمه گوگل]لغزش جیساا در رنج وسیعی از آسیب دیدگی و در مرحله تغییر شکل خزش است
12. The real time calculation of tractive force and braking force is the core of the system.
[ترجمه ترگمان]محاسبه زمان واقعی نیروی کششی و نیروی ترمز هسته سیستم است
[ترجمه گوگل]محاسبه زمان واقعی نیروی کششی و نیروی ترمز، هسته سیستم است
[ترجمه گوگل]محاسبه زمان واقعی نیروی کششی و نیروی ترمز، هسته سیستم است
13. Through the drive axle housing, the tractive force, braking force and lateral force act on the wheel transfer to the suspension system, frame or carriage.
[ترجمه ترگمان]نیروی کششی، نیروی کششی، نیروی ترمز و نیروی جانبی در انتقال چرخ به سیستم تعلیق، چارچوب یا کالسکه عمل می کنند
[ترجمه گوگل]از طریق محفظه محور محور، نیروی کششی، نیروی ترمز و نیروی جانبی بر روی چرخ انتقال به سیستم تعلیق، قاب یا واگن عمل می کنند
[ترجمه گوگل]از طریق محفظه محور محور، نیروی کششی، نیروی ترمز و نیروی جانبی بر روی چرخ انتقال به سیستم تعلیق، قاب یا واگن عمل می کنند
14. A push from a simple starter will set them rolling, after which their tractive tyres will accelerate them automatically.
[ترجمه ترگمان]هل دادن از یک شروع ساده باعث می شود که آن ها غلت بزنند و بعد از آن لاستیک ها به طور خودکار آن ها را تسریع کنند
[ترجمه گوگل]فشار از یک استارت ساده، آنها را نورد می کند، پس از آن لاستیک های کششی آنها را به سرعت به سرعت به سرعت به آنها را به صورت خودکار
[ترجمه گوگل]فشار از یک استارت ساده، آنها را نورد می کند، پس از آن لاستیک های کششی آنها را به سرعت به سرعت به سرعت به آنها را به صورت خودکار
کلمات دیگر: