(پزشکی) بیماری ریه در اثر استنشاق ذرات پنبه ی نسوز
asbestosis
(پزشکی) بیماری ریه در اثر استنشاق ذرات پنبه ی نسوز
انگلیسی به فارسی
(پزشکی) بیماری ریه در اثر بوییدن ذرات پنبهی نسوز
انگلیسی به انگلیسی
• asbestos poisoning (disease caused by inhaling asbestos dust)
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] آزبستوزیس، بیماری ریوی، ناشی از رشته های پنبه نسوز (آزبست) که بوسیله کسانی که در معرض مقادیر زیاد مواد معدنی هستند استنشاق می شود.
[معدن] آسبستوزیس (ایمنی)
[معدن] آسبستوزیس (ایمنی)
جملات نمونه
1. Asbestosis takes at least 30 years to develop and Chester Street has faced a significant recent rise in the number of claims.
[ترجمه ترگمان]Asbestosis حداقل ۳۰ سال طول می کشد تا توسعه یابد و Chester استریت با افزایش چشمگیری در تعداد ادعاها مواجه شده است
[ترجمه گوگل]آزبستوز حداقل 30 سال طول می کشد تا توسعه یابد و خیابان چستر با افزایش قابل توجهی در تعداد ادعاهایی مواجه است
[ترجمه گوگل]آزبستوز حداقل 30 سال طول می کشد تا توسعه یابد و خیابان چستر با افزایش قابل توجهی در تعداد ادعاهایی مواجه است
2. In asbestosis patients, lung cancer must be differentiated from benign fibrotic masses and rounded atelectasis.
[ترجمه ترگمان]در بیماران asbestosis، سرطان ریه باید از توده های خوش خیم fibrotic و atelectasis گرد متمایز شود
[ترجمه گوگل]سرطان ریه در بیماران آزبستوز باید از توده های خوش خیم فیبروتیک و آتلکتازی دور باشد
[ترجمه گوگل]سرطان ریه در بیماران آزبستوز باید از توده های خوش خیم فیبروتیک و آتلکتازی دور باشد
3. Asbestosis more commonly predisposes to bronchogenic carcinomas, increasing the risk by a factor of five.
[ترجمه ترگمان] Asbestosis more to carcinomas،، risk the the a by factor factor five five five increasing increasing of of of of of of of of of of of of of of of of of of of five five five five five five five five five five five five five five five five
[ترجمه گوگل]آزبستوز بیشتر به کارسینوم های برونکوژن منجر می شود و خطر را با پنج بار افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]آزبستوز بیشتر به کارسینوم های برونکوژن منجر می شود و خطر را با پنج بار افزایش می دهد
4. Another gross lesion typical for pneumoconioses, and asbestosis in particular, is a fibrous pleural plaque.
[ترجمه ترگمان]ضایعه بزرگی دیگر برای pneumoconioses و به خصوص به طور خاص یک پلاک pleural است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ضایعات ناخوشی معمولی برای پنوموکونیوزها و به خصوص آزبستوز، یک پلاک پلورالی فیبری است
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از ضایعات ناخوشی معمولی برای پنوموکونیوزها و به خصوص آزبستوز، یک پلاک پلورالی فیبری است
5. A found primarily in asbestos workers, asbestosis is also seen in people living near asbestos industries.
[ترجمه ترگمان]A که در درجه اول در کارگران آزبست یافت می شود، در مردمی که در نزدیکی صنایع asbestos زندگی می کنند دیده می شود
[ترجمه گوگل]آزبستوزی که در درجه اول در کارگران آزبست یافت می شود در افرادی که در نزدیکی صنایع آزبست زندگی می کنند دیده می شود
[ترجمه گوگل]آزبستوزی که در درجه اول در کارگران آزبست یافت می شود در افرادی که در نزدیکی صنایع آزبست زندگی می کنند دیده می شود
6. Lord Penrose said in a written judgment that he accepted medical evidence that Mr McKenzie was suffering from early asbestosis.
[ترجمه ترگمان]به گفته لرد پنروز موفق به پذیرش شواهد پزشکی مبنی بر این که آقای مکنزی از asbestosis اولیه رنج می برد
[ترجمه گوگل]لرد Penrose در یک حکم کتبی گفت که او شواهد پزشکی را قبول کرد که آقای مک کینزی از آسیبوستگی اولیه رنج می برد
[ترجمه گوگل]لرد Penrose در یک حکم کتبی گفت که او شواهد پزشکی را قبول کرد که آقای مک کینزی از آسیبوستگی اولیه رنج می برد
7. Lung cancer and malignant mesothelioma are more common with asbestos inhalation and asbestosis.
[ترجمه ترگمان]سرطان ریه و سرطان بدخیم معمولا در اثر استنشاق آزبست و asbestosis شایع تر است
[ترجمه گوگل]سرطان ریه و مزوتلیوما بدخیم بیشتر با استنشاق آزبست و آزبستوز هستند
[ترجمه گوگل]سرطان ریه و مزوتلیوما بدخیم بیشتر با استنشاق آزبست و آزبستوز هستند
کلمات دیگر: