کلمه جو
صفحه اصلی

covenanted


پیمان، میثاق، عهد، پیمان بستن، میثاق بستن

انگلیسی به فارسی

عهد کرده است


انگلیسی به انگلیسی

• bound by a covenant

جملات نمونه

1. a covenanted king
پادشاه متعهد

2. They covenanted that their hostages would be present.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که گروگان ها حاضر خواهند شد
[ترجمه گوگل]آنها عهد کردند که گروگان هایشان حضور داشته باشند

3. They covenanted in loyalty to the king.
[ترجمه ترگمان]اونها به پادشاه وفادار هستند
[ترجمه گوگل]آنها وفادار به پادشاه شدند

4. All profits are covenanted to medical charities.
[ترجمه ترگمان]همه سودها به موسسات خیریه مربوط می شود
[ترجمه گوگل]تمام سود از طریق سازمان های خیریه پزشکی اجباری است

5. 5% of our profits are covenanted to charity.
[ترجمه ترگمان]۵ درصد از سود ما به خیریه اهدا می شود
[ترجمه گوگل]5٪ از سود ما با خیریه مصادره شده است

6. I've covenanted 100/covenanted to pay/that I'll pay 100 a year.
[ترجمه ترگمان]من ۱۰۰ \/ covenanted بابت پرداخت می کنم \/ که ۱۰۰ دلار در سال پرداخت می کنم
[ترجمه گوگل]من 100 / مصلحت پرداخت کرده ام / که من 100 سال یکبار پرداخت خواهم کرد

7. In the mortgage deed the respondents further covenanted that they would purchase all their requirements from the appellants exclusively.
[ترجمه ترگمان]در عمل رهن، پاسخگویان ادعا کردند که تمام الزامات خود را از the به طور انحصاری خریداری می کنند
[ترجمه گوگل]در وظیفه وام، متقاضیان بیشتر با اظهار داشتند که همه ملزومات خود را از متقاضیان به طور انحصاری خریداری می کنند

8. I've covenanted ( for ) 100 / covenanted ( with them ) to pay / that I'll pay 100 a year.
[ترجمه ترگمان]من ۱۰۰ \/ covenanted (با آن ها)را برای پرداخت اجاره کرده ام (با آن ها)برای پرداخت ۱۰۰ دلار در سال
[ترجمه گوگل]من برای 100 عهد (همراه با آنها) برای پرداخت / / که من 100 سال یکبار پرداخت خواهم کرد

9. My uncle has covenanted for the property with the farmer.
[ترجمه ترگمان]عموی من مالک ملک کشاورزی است
[ترجمه گوگل]عموی من برای دارایی با کشاورز قرارداد دارد

10. The nations covenanted to fight terrorism around the world.
[ترجمه ترگمان]ملت ها می کوشند تا با تروریسم در سراسر جهان مبارزه کنند
[ترجمه گوگل]ملت ها برای مبارزه با تروریسم در سراسر جهان عهد کردند

11. They covenanted with us for establishing a joint venture.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای ایجاد یک سرمایه گذاری مشترک با ما هم کاری می کنند
[ترجمه گوگل]آنها برای ایجاد یک سرمایه گذاری مشترک با ما همکاری کردند

12. They covenanted with Judas for 30 pieces of silver.
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر ۳۰ قطعه نقره با یهودا مقابله کردند
[ترجمه گوگل]آنها 30 قطعه نقره را با یهودا ادغام کردند

13. I covenanted to pay $ 5000 a year to rebuild the college.
[ترجمه ترگمان]من قصد دارم ۵۰۰۰ دلار در سال پرداخت کنم تا دانشکده را بازسازی کنم
[ترجمه گوگل]من عهده ام پرداخت 5000 دلار در سال برای بازسازی کالج

14. They covenanted that they would sell only to certain buyers.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که آن ها فقط به خریداران خاص می فروشند
[ترجمه گوگل]آنها عهد کردند که فقط به خریداران خاصی فروخته شوند


کلمات دیگر: