نان خامه ای، شیرینی خامه ای
cream puff
نان خامه ای، شیرینی خامه ای
انگلیسی به فارسی
نانخامهای، شیرینی خامهای
(آمریکا - عامیانه) اتومبیل دست دوم که خیلی خوب کار کند (creampuff هم مینویسند)
پف کرم
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a light pastry shell with a whipped cream or custard filling.
• small pastry filled with cream; (slang) weak person, timid person; (slang) old used car which is in extremely good condition
جملات نمونه
1. Add a little cream puff goodie for dessert and no one will be late for dinner.
[ترجمه ترگمان]کمی دسر هم برای دسر اضافه کنید و کسی برای صرف شام دیر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]یک کیک پف کیک کوچک برای دسر اضافه کنید و هیچ کس برای شام دیر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]یک کیک پف کیک کوچک برای دسر اضافه کنید و هیچ کس برای شام دیر نخواهد شد
2. Mr Jones only take his cream puff out for a drive on Sunday.
[ترجمه ترگمان]آقای جونز فقط puff را برای یکشنبه بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]آقای جونز فقط برای یک درایو در روز یکشنبه کرم کرم خود را می کشد
[ترجمه گوگل]آقای جونز فقط برای یک درایو در روز یکشنبه کرم کرم خود را می کشد
3. Mr. Brown bought a cream puff at a very low price last week.
[ترجمه ترگمان]آقای براون هفته پیش یک اسپری خامه خرید
[ترجمه گوگل]آقای براون در هفته گذشته یک قیمت بسیار کم را خریداری کرد
[ترجمه گوگل]آقای براون در هفته گذشته یک قیمت بسیار کم را خریداری کرد
4. Mr Jones only take his cream puff out a drive on Sunday.
[ترجمه ترگمان]آقای جونز فقط puff را در روز یکشنبه بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]آقای جونز فقط کرم خود را از یک درایو در روز یکشنبه را
[ترجمه گوگل]آقای جونز فقط کرم خود را از یک درایو در روز یکشنبه را
5. I got her a cream puff.
[ترجمه ترگمان] من براش یه اسپری کرم آوردم
[ترجمه گوگل]من یک کرم پف کردم
[ترجمه گوگل]من یک کرم پف کردم
6. His son is a cream puff. He should exercise more.
[ترجمه ترگمان] پسرش یه اسپری کرم - ه او باید بیشتر ورزش کند
[ترجمه گوگل]پسرش یک کرم کرم است او باید بیشتر ورزش کند
[ترجمه گوگل]پسرش یک کرم کرم است او باید بیشتر ورزش کند
7. He was courteous, but he did not feed him cream puffs.
[ترجمه ترگمان]مودب بود، اما به him شیر نمی داد
[ترجمه گوگل]او مؤدب بود، اما او او را خام نداشت
[ترجمه گوگل]او مؤدب بود، اما او او را خام نداشت
پیشنهاد کاربران
نون خامه ای
کلمات دیگر: