لنگستون هیوز
langston hughes
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: African American writer; born James Langston Hughes (b.1902--d.1967).
• (1902-1967) black american poet, author of many of the most famous books from the harlem renaissance period (including "the weary blues")
جملات نمونه
1. Alvin met the genial master poet Langston Hughes, who became a lifelong friend and confidant.
[ترجمه ترگمان]الو ین شاعر مهربان و مهربان Langston هیوز را دید که دوست صمیمی و رازدار خود شد
[ترجمه گوگل]آلوین با لنگستون هیوز، شاعر معاصر، ملاقات کرد، که به عنوان یک دوست مؤنث و محرمانه تبدیل شد
[ترجمه گوگل]آلوین با لنگستون هیوز، شاعر معاصر، ملاقات کرد، که به عنوان یک دوست مؤنث و محرمانه تبدیل شد
2. Langston Hughes is one of the most influential figures in twentieth - century Afro - American literature.
[ترجمه ترگمان]Langston هیوز یکی از تاثیرگذارترین چهره های ادبیات آمریکا در قرن بیستم است
[ترجمه گوگل]لنگستون هیوز یکی از چهره های با نفوذ ترین ادبیات آفریقا در قرن بیست و یکم است
[ترجمه گوگل]لنگستون هیوز یکی از چهره های با نفوذ ترین ادبیات آفریقا در قرن بیست و یکم است
3. Black literature entered into the contemporary age since Langston Hughes and Richard Wright.
[ترجمه ترگمان]ادبیات سیاه از زمان Langston هیوز و ریچارد رایت به عصر معاصر وارد شد
[ترجمه گوگل]ادبیات سیاه در دوره معاصر از لنگستون هیوز و ریچارد رایت وارد شده است
[ترجمه گوگل]ادبیات سیاه در دوره معاصر از لنگستون هیوز و ریچارد رایت وارد شده است
4. The late African-American poet Langston Hughes said the word 'sums up for us who are colored all the bitter years of insult and struggle in America. '
[ترجمه ترگمان]شاعر معاصر آفریقایی - آمریکایی، Langston هیوز گفت که این کلمه برای ما که در تمام سال های تلخ اهانت و کش مکش در آمریکا رنگین است، جمع می شود
[ترجمه گوگل]لانگستون هیوز، شاعر مرحوم آفریقایی-آمریکایی، گفت: 'به ما می گوید که همه سال های تلخ توهین و مبارزه در آمریکا رنگ است '
[ترجمه گوگل]لانگستون هیوز، شاعر مرحوم آفریقایی-آمریکایی، گفت: 'به ما می گوید که همه سال های تلخ توهین و مبارزه در آمریکا رنگ است '
5. James Langston Hughes (1902-196 was one of the best-known black American writers of his time. At his death 47 books carried his name as either writer or editor.
[ترجمه ترگمان]جیمز Langston هیوز (۱۹۰۲ - ۱۹۶)یکی از شناخته شده ترین نویسندگان آمریکایی در زمان خود بود در مرگ او ۴۷ کتاب نام او را به عنوان نویسنده یا سردبیر به همراه داشته است
[ترجمه گوگل]جیمز لنگستون هیوز (1902-1962 یکی از مشهورترین نویسندگان سیاه پوست آمریکایی زمان خود بود در زمان مرگ او 47 کتاب نام خود را به عنوان نویسنده یا سردبیر نامگذاری کرد
[ترجمه گوگل]جیمز لنگستون هیوز (1902-1962 یکی از مشهورترین نویسندگان سیاه پوست آمریکایی زمان خود بود در زمان مرگ او 47 کتاب نام خود را به عنوان نویسنده یا سردبیر نامگذاری کرد
6. With dreams deferred, can angry whites do what Langston Hughes taught us—to let it fester like a sore, even to let sag like a heavy load?
[ترجمه ترگمان]با خواب و بیداری، ممکن است سفیدپوستان عصبانی چیزی را که Langston هیوز به ما آموخته است، انجام دهند - تا اجازه دهند مثل یک درد کثیف شوند، حتی اگر مثل یک بار سنگین فرو بروند؟
[ترجمه گوگل]با رویاهای تعطیل، سفید پوستان عصبانی می تواند آنچه را که لنگستون هیوز به ما آموخت، انجام دهد - اجازه دهید آن را مانند یک زخم غرق کند، حتی برای اینکه یک بار سنگین بپوشیم؟
[ترجمه گوگل]با رویاهای تعطیل، سفید پوستان عصبانی می تواند آنچه را که لنگستون هیوز به ما آموخت، انجام دهد - اجازه دهید آن را مانند یک زخم غرق کند، حتی برای اینکه یک بار سنگین بپوشیم؟
7. A year later, she, Langston Hughes, and Wallace Thurman organized the journal.
[ترجمه ترگمان]یک سال بعد، او، Langston هیوز، و والاس ترمن \" این مجله را سازماندهی کردند
[ترجمه گوگل]یک سال بعد، او، لنگستون هیوز و والاس تورمن مجله را سازمان دادند
[ترجمه گوگل]یک سال بعد، او، لنگستون هیوز و والاس تورمن مجله را سازمان دادند
8. Langston Hughes, a remarkable American black poet, was one of the most important writers and thinkers of the Harlem Renaissance.
[ترجمه ترگمان]Langston هیوز، یک شاعر آمریکایی برجسته، یکی از مهم ترین نویسندگان و اندیشمندان دوره رنسانس هارلم بود
[ترجمه گوگل]لنگستون هیوز، یک شاعر برجسته سیاه پوست آمریکایی، یکی از مهمترین نویسندگان و متفکران رنسانس هارملی بود
[ترجمه گوگل]لنگستون هیوز، یک شاعر برجسته سیاه پوست آمریکایی، یکی از مهمترین نویسندگان و متفکران رنسانس هارملی بود
9. The poetry of Langston Hughes is considered as a representation African - American experience.
[ترجمه ترگمان]شعر of هیوز به عنوان یک تجربه آفریقایی - آمریکایی شناخته می شود
[ترجمه گوگل]شعر لانگستون هیوز به عنوان نماینده تجربی آفریقایی - آمریکایی در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]شعر لانگستون هیوز به عنوان نماینده تجربی آفریقایی - آمریکایی در نظر گرفته شده است
10. The poems written in Black Vernacular English by Langston Hughes are among the most popular poems that are full of black characteristics.
[ترجمه ترگمان]اشعار نوشته شده در انگلیسی بومی بومی توسط Langston هیوز در زمره محبوب ترین اشعاری است که پر از ویژگی های سیاه هستند
[ترجمه گوگل]اشعار نوشته شده در زبان انگلیسی سیاه و سفید توسط لنگستون هیوز از جمله محبوب ترین اشعار پر از ویژگی های سیاه و سفید است
[ترجمه گوگل]اشعار نوشته شده در زبان انگلیسی سیاه و سفید توسط لنگستون هیوز از جمله محبوب ترین اشعار پر از ویژگی های سیاه و سفید است
11. On the Road is one of the best works by the famous American author Langston Hughes.
[ترجمه ترگمان]در خیابان یکی از بهترین آثار نویسنده مشهور آمریکایی Langston هیوز است
[ترجمه گوگل]در جاده یکی از بهترین کارهای نویسنده معروف آمریکایی لنگستون هیوز است
[ترجمه گوگل]در جاده یکی از بهترین کارهای نویسنده معروف آمریکایی لنگستون هیوز است
12. Indeed, it is not too much to claim that in point of technique it constitutes the last radical innovation in fictional method since Langston Hughes.
[ترجمه ترگمان]در واقع، ادعا می شود که به لحاظ تکنیکی آخرین نوآوری رادیکال را در روش خیالی از زمان Langston هیوز، تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]در واقع، این ادعا نیست که در روش تکنیک، آخرین نوآوری رادیکال در روش داستانی از لانگستون هیوز است
[ترجمه گوگل]در واقع، این ادعا نیست که در روش تکنیک، آخرین نوآوری رادیکال در روش داستانی از لانگستون هیوز است
13. Mr. Kloppenberg compiled a long list of people who he said helped shape Mr. Obama's thinking and writing, including Weber and Nietzsche, Thoreau and Emerson, Langston Hughes and Ralph Ellison.
[ترجمه ترگمان]آقای Kloppenberg لیستی طولانی از افرادی تهیه کرد که به آن ها گفته بود به شکل دادن به تفکر و نوشتن آقای اوباما کمک کرده است از جمله: وبر و نیچه، Thoreau و امرسون، Langston هیوز و رالف الیسون
[ترجمه گوگل]آقای کلوپنبرگ لیستی طولانی از افرادی که او گفت، به شکل تفکر و نوشتن آقای اوباما، از جمله وبر و نیچه، Thoreau و Emerson، لنگستون هیوز و رالف الیسون کمک کرده است
[ترجمه گوگل]آقای کلوپنبرگ لیستی طولانی از افرادی که او گفت، به شکل تفکر و نوشتن آقای اوباما، از جمله وبر و نیچه، Thoreau و Emerson، لنگستون هیوز و رالف الیسون کمک کرده است
14. Not only was there a Mr. Whitman, I discovered, but a Mr. Langston Hughes.
[ترجمه ترگمان]نه تنها آقای واچمن، کشف کردم، اما اقای Langston هیوز
[ترجمه گوگل]نه تنها یک آقای ویتمن وجود داشت، بلکه من یک آقای لنگستون هیوز بودم
[ترجمه گوگل]نه تنها یک آقای ویتمن وجود داشت، بلکه من یک آقای لنگستون هیوز بودم
کلمات دیگر: