کلمه جو
صفحه اصلی

langur


(جانورشناسی) لانگور (میمون های لاغر اندام و دراز دم و ریش دار بومی هند و آسیای جنوب شرقی از جنس: presbytis)، انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا


لنگور


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several slender, long-tailed Asian monkeys that have a chin tuft and bushy eyebrows.

• slender monkey of asia with a long tail and loud call

جملات نمونه

1. Swamp deer and grey langurs at a waterhole, a perfect site for a leopard ambush.
[ترجمه ترگمان]گوزن نر و گوزن خاکستری در waterhole، محل مناسبی برای کمین پلنگ است
[ترجمه گوگل]گوزن باتلاقی و langurs خاکستری در یک آبشار، یک سایت کامل برای کمین لئوپارد

2. Old World monkeys: guenon; baboon; colobus monkey; langur; macaque ; mandrill ; mangabey; patas; proboscis monkey.
[ترجمه ترگمان]میمون دنیای کهنه، میمون baboon؛ میمون baboon؛ میمون؛ میمون؛ میمون؛ میمون؛؛ میمون proboscis؛ میمون proboscis
[ترجمه گوگل]میمون های قدیمی جهان: guenon؛ بابیان؛ میمون کولوبوس؛ langur؛ مکه ماندریل؛ منگبی؛ پاتاس؛ میمون بی روح

3. It is feared that this golden male langur is the last of its kind if hunting, poaching, and their habitat are not under controlled.
[ترجمه ترگمان]می ترسد که این langur نر طلایی آخرین نوع از نوع خود باشد در صورتی که شکار، شکار غیرقانونی و سکونت گاه آن ها تحت کنترل نباشد
[ترجمه گوگل]از این می ترسید که این langur مرد طلایی آخرین نوع از آن است اگر شکار، شکار و زیستگاه آنها تحت کنترل نیست

4. The interrelation of habitat factors of white headed langur has also been stud.
[ترجمه ترگمان]رابطه متقابل عوامل زیستگاهی langur با سطح سفید نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]همبستگی عوامل زیست محیطی لنگور سفید سفید نیز مورد بررسی قرار گرفته است

5. A troop of Hanuman langur a watering hole used by tigers in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه ترگمان]یک گروه از Hanuman در پارک ملی Bandhavgarh هند از سوراخ آب استفاده می کند
[ترجمه گوگل]نیروی هامون لنگر یک سوراخ آبی که توسط ببرها در پارک ملی بندوشنگ هند استفاده می شود

6. Langur monkeys are similarly employed around the grounds of parliament and some government buildings in New Delhi.
[ترجمه ترگمان]این میمون ها به طور مشابهی در اطراف زمین های پارلمان و برخی ساختمان های دولتی در دهلی نو به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]میمون لانگور به طور مشابه در اطراف پارلمان و برخی از ساختمان های دولتی در دهلی نو کار می کند

7. Between female white headed langur and female tonkin langur, all values excepting the monocyte percentage had no significant difference.
[ترجمه ترگمان]بین langur white و tonkin langur زن، همه مقادیر بجز درصد monocyte تفاوت معنی داری نداشتند
[ترجمه گوگل]بین لنور سفید سفید و زنانه تنکین زن، تمام ارزش ها به استثنای درصد مونوسیت تفاوت معنی داری نداشتند

8. The white -headed langur, one of many endangered species of primates in Asia, is found only in Guangxi province in southern China.
[ترجمه ترگمان]The white، یکی از گونه های در معرض خطر انقراض primates در آسیا، تنها در استان Guangxi در جنوب چین یافت می شود
[ترجمه گوگل]Langur سفید سفید، یکی از گونه های بسیاری از گونه های پر خطر در آسیا، تنها در استان گوانشی در جنوب چین یافت می شود

9. A troop of Hanuman langur monkeys drinks from a watering hole used by tigers in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه ترگمان]گروهی از میمون ها در پارک ملی Bandhavgarh هند از یک گودال آبی استفاده می کنند که توسط ببرها در پارک ملی Bandhavgarh هند استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک سرباز از میمون های لانگور هانومان نوشیدنی ها از یک سوراخ آبی که توسط ببرها در پارک ملی Bandhavgarh هند استفاده می شود

10. According to the current statistics, the species distinguished in China include: Xinjiang tiger, Mongolia wild horse, Saiga antelope, rhino, David deer and Douc langur.
[ترجمه ترگمان]براساس آمار فعلی، گونه های برجسته در چین عبارتند از: ببر Xinjiang، اسب وحشی مغولستان، بزه ای کوهی سایگا، کرگدن، دیوید گوزن و Douc langur
[ترجمه گوگل]طبق آمار فعلی، گونه های متمایز در چین عبارتند از: ببرهای سین کیانگ، اسب وحشی مغولستان، سیلاب زایگا، راینو، دیوید گوزن و Douc langur

11. Photo of the Day: Animal Mothers and Babies In an image taken by a remotely operated 35-mm camera, a baby langur monkey clings to his mother's chest in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه ترگمان]عکس روز: مادران و مادران حیوانات در تصویری که توسط یک دوربین ۳۵ میلیمتری اداره می شود، یک میمون langur نوزاد به سینه مادرش در پارک ملی Bandhavgarh هند چسبیده است
[ترجمه گوگل]عکس روز: مادران و نوزادان حیوانات در تصویری که توسط یک دوربین 35 میلی متری از راه دور استفاده می شود، میمون لاکور کودک را به قفسه سینه مادری خود در پارک ملی بندعه گار هند می اندازد

12. There are too many monkeys, Dayal was quoted as saying. Langur monkeys are similarly employed around the grounds of parliament and some government buildings in New Delhi.
[ترجمه ترگمان]به نقل از Dayal، میمون ها بسیاری از میمون ها نیز وجود دارند این میمون ها به طور مشابهی در اطراف زمین های پارلمان و برخی ساختمان های دولتی در دهلی نو به کار گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]دایال به گفته او می گوید بیش از حد بسیاری از میمون ها وجود دارد میمون لانگور به طور مشابه در اطراف پارلمان و برخی از ساختمان های دولتی در دهلی نو کار می کند

13. In an image taken by a remotely operated 35-mm camera, a baby langur monkey clings to his mother's chest in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه ترگمان]در تصویری که توسط یک دوربین ۳۵ میلیمتری اداره می شود، یک میمون langur نوزاد به سینه مادرش در پارک ملی Bandhavgarh هند چسبیده است
[ترجمه گوگل]در تصویر گرفته شده توسط یک دوربین 35 میلی متری از راه دور، میمون لاکور کودک را به قفسه سینه مادرش در پارک ملی بندعه گار هند متصل می کند

14. Delhi authorities have deployed a contingent of large black-faced langur monkeys at the Commonwealth Games venues to scare away smaller simians.
[ترجمه ترگمان]مقامات دهلی یک گروه میمون ها از میمون های سیاه بزرگ را در محل های بازی های مشترک المنافع مستقر کرده اند تا simians کوچک تر را بترسانند
[ترجمه گوگل]مقامات دهلی، یک گروه مشکوک از میمون های لنگور بزرگ سیاه و سفید در محل های بازی های مشترک المنافع را برای تفرقه انداختن سگ های کوچکتر به کار گرفته اند


کلمات دیگر: