(جنگ افزار) مین زمینی (در برابر: مین دریایی)
land mine
(جنگ افزار) مین زمینی (در برابر: مین دریایی)
انگلیسی به فارسی
(جنگافزار) مین زمینی (در برابر: مین دریایی)
زمین من
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an explosive device concealed beneath the surface of the ground, that is detonated by pressure, as of moving troops or vehicles.
• pressure-sensitive explosives placed underground which explode when walked or driven on
explosive placed just below the surface of the ground
a landmine is an explosive device which is placed on or under the ground and explodes when a person or vehicle touches it.
explosive placed just below the surface of the ground
a landmine is an explosive device which is placed on or under the ground and explodes when a person or vehicle touches it.
مترادف و متضاد
explosive matter on the ground
Synonyms: acoustic mine, antipersonnel mine, booby trap, claymore mine, ground mine, land mine, limpet, magnetic mine, mine, pressure mine
جملات نمونه
1. You have to watch out because there are land mines all over the place.
[ترجمه ترگمان]باید مواظب باشی چون مین ها در همه جا هستند
[ترجمه گوگل]شما باید مراقب باشید زیرا مین های زمینی در همه جا وجود دارد
[ترجمه گوگل]شما باید مراقب باشید زیرا مین های زمینی در همه جا وجود دارد
2. Members of all parties endorsed a ban on land mines.
[ترجمه ترگمان]اعضای تمام احزاب ممنوعیت مین زمینی را تایید کردند
[ترجمه گوگل]اعضای همه احزاب، ممنوعیت معادن زمین را تأیید کردند
[ترجمه گوگل]اعضای همه احزاب، ممنوعیت معادن زمین را تأیید کردند
3. Ferric had land mines stacked in his kitchen.
[ترجمه ترگمان]Ferric مین های زمینی داشت که در آشپزخانه روی هم تلنبار شده بود
[ترجمه گوگل]فریریک مین های زمینی را در آشپزخانه اش گذاشت
[ترجمه گوگل]فریریک مین های زمینی را در آشپزخانه اش گذاشت
4. Rifle grenades, land mines, dynamite, antitank guns, mortar shells.
[ترجمه ترگمان]سلاح، مین زمینی، دینامیت، مسلسل، گلوله خمپاره
[ترجمه گوگل]نارنجک تفنگ، مین های زمینی، دینامیت، تفنگ ضد تانک، خمپاره های ملخ
[ترجمه گوگل]نارنجک تفنگ، مین های زمینی، دینامیت، تفنگ ضد تانک، خمپاره های ملخ
5. Her stance on the question of land mines has been apolitical throughout.
[ترجمه ترگمان]موضع او در مورد مساله مین های زمینی در سراسر کشور غیرسیاسی بوده است
[ترجمه گوگل]موضع او در مورد ماین های زمینی در سراسر کشور غیرمعمول بوده است
[ترجمه گوگل]موضع او در مورد ماین های زمینی در سراسر کشور غیرمعمول بوده است
6. They hunt for camel meat by putting land mines around the region's brackish waterholes.
[ترجمه ترگمان]آن ها با قرار دادن مین های زمینی در اطراف منطقه شور brackish در منطقه، برای گوشت شتر شکار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها با شبیه سازی مین های زمینی در اطراف آبشارهای سرسبزی منطقه شتر گوشت شتر را شکار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها با شبیه سازی مین های زمینی در اطراف آبشارهای سرسبزی منطقه شتر گوشت شتر را شکار می کنند
7. To deplore children being crippled by land mines is not really at the pinnacle of human courage, is it?
[ترجمه ترگمان]محکوم کردن کودکانی که براثر مین های زمینی فلج شده اند، واقعا در اوج شجاعت بشری نیست، مگر نه؟
[ترجمه گوگل]به دلایلی که بچه ها توسط مین های زمینی ضعیف شده اند، واقعا بر پایه ی شجاعت انسانی نیستند؟
[ترجمه گوگل]به دلایلی که بچه ها توسط مین های زمینی ضعیف شده اند، واقعا بر پایه ی شجاعت انسانی نیستند؟
8. Land mines are popular among armies and insurgencies because they are cheap to buy but expensive to clear.
[ترجمه ترگمان]مین های زمینی در بین ارتش ها و شورش ها محبوب هستند، چون ارزان هستند و ارزان بخرند
[ترجمه گوگل]مین های زمینی در میان ارتش ها و شورشیان محبوب هستند زیرا ارزان هستند اما گران قیمت نیستند
[ترجمه گوگل]مین های زمینی در میان ارتش ها و شورشیان محبوب هستند زیرا ارزان هستند اما گران قیمت نیستند
9. Though we looked around for other pieces of land, my enthusiasm for the project had disappeared.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه ما به دنبال قطعه های دیگر زمین بودیم، شور و شوق من برای پروژه ناپدید شده بود
[ترجمه گوگل]اگر چه ما برای دیگر نقاط زمین مورد اطمینان بودیم، شور و شوق من برای این پروژه ناپدید شد
[ترجمه گوگل]اگر چه ما برای دیگر نقاط زمین مورد اطمینان بودیم، شور و شوق من برای این پروژه ناپدید شد
10. There are an estimated 100 million land mines in 60 countries.
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰ میلیون مین زمینی در ۶۰ کشور وجود دارد
[ترجمه گوگل]حدود 100 میلیون معدن زمینی در 60 کشور وجود دارد
[ترجمه گوگل]حدود 100 میلیون معدن زمینی در 60 کشور وجود دارد
11. With a whole village to the land mine he was prepared.
[ترجمه ترگمان]با یک روستای کامل به سرزمین من او آماده بود
[ترجمه گوگل]با یک روستای کامل به زمین، او آماده شد
[ترجمه گوگل]با یک روستای کامل به زمین، او آماده شد
12. These machines were used for bomb and land mine disposal in Bosnia and Kosovo, where they provided warfighters with valuable information and operational experience, he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید این ماشین ها برای خنثی سازی بمب و پاک سازی مین در بوسنی و کوزوو مورد استفاده قرار گرفتند، جایی که آن ها اطلاعات ارزشمندی را با اطلاعات با ارزش و تجربه عملیاتی فراهم کردند
[ترجمه گوگل]او می گوید این ماشین ها برای دفع مواد منفجره و بمب گذاری در بوسنی و کوزوو استفاده می شوند، جایی که آنها جنگجویان با اطلاعات ارزشمندی و تجربه عملیاتی را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]او می گوید این ماشین ها برای دفع مواد منفجره و بمب گذاری در بوسنی و کوزوو استفاده می شوند، جایی که آنها جنگجویان با اطلاعات ارزشمندی و تجربه عملیاتی را ارائه می دهند
13. Remember: You must land mine before you step on it!
[ترجمه ترگمان]یادت باشد، قبل از این که بروی! باید مال من رو زمین بزنی!
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید: قبل از اینکه بر روی آن قدم بزنید، باید زمین خود را زمین بگذارید!
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید: قبل از اینکه بر روی آن قدم بزنید، باید زمین خود را زمین بگذارید!
14. In front there is land mine field. Please don't drive any further.
[ترجمه ترگمان] اون جلو، زمین مال من هست خواهش می کنم جلوتر نیا
[ترجمه گوگل]در مقابل زمین میدان معدن وجود دارد لطفا رانندگی نکنید
[ترجمه گوگل]در مقابل زمین میدان معدن وجود دارد لطفا رانندگی نکنید
پیشنهاد کاربران
معادن
مین های زمینی
مینِ زمینی
میدان مین
I had stapped on a landmine
من در میدان مین پا گذاشته بودم.
I had stapped on a landmine
من در میدان مین پا گذاشته بودم.
کلمات دیگر: