• joke with, tease, banter with
jest with
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Jest with an ass and he will flap you in the face with his tail.
[ترجمه ترگمان]یک جا با یک الاغ وارد شو و اون تو را با دمش به صورتش میزنه
[ترجمه گوگل]چرت زدن با یک الاغ و او شما را در صورت با دم خود را فلپ
[ترجمه گوگل]چرت زدن با یک الاغ و او شما را در صورت با دم خود را فلپ
2. Don't jest with me, young man.
[ترجمه ترگمان]با من شوخی نکن، مرد جوان
[ترجمه گوگل]با من نباشید، مرد جوان
[ترجمه گوگل]با من نباشید، مرد جوان
3. He's not a man to jest with.
[ترجمه ترگمان]او مردی نیست که بتواند با او شوخی کند
[ترجمه گوگل]او مردی نیست که باشی
[ترجمه گوگل]او مردی نیست که باشی
4. Please don't jest with me.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم با من شوخی نکن
[ترجمه گوگل]لطفا با من حرف نزن
[ترجمه گوگل]لطفا با من حرف نزن
5. Don't jest with me.
[ترجمه ترگمان]با من شوخی نکن
[ترجمه گوگل]با من نگران نباش
[ترجمه گوگل]با من نگران نباش
6. The athletes liked to jest with the other students.
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران دوست داشتند با سایر دانش آموزان شوخی کنند
[ترجمه گوگل]ورزشکاران دوست داشتند با دانشجویان دیگر شاد باشند
[ترجمه گوگل]ورزشکاران دوست داشتند با دانشجویان دیگر شاد باشند
7. Jest with an as she will flap you in the face with his tail.
[ترجمه ترگمان]او با دمش به شما ضربه می زند
[ترجمه گوگل]چرت زدن با یک به عنوان او شما را در صورت با دم خود را فلپ
[ترجمه گوگل]چرت زدن با یک به عنوان او شما را در صورت با دم خود را فلپ
8. You presume to jest with me in this free manner.
[ترجمه ترگمان]خیال می کنید در این راه آزادانه با من شوخی می کنید؟
[ترجمه گوگل]شما فرض می کنید که با این روش آزادانه با من رفتار کنید
[ترجمه گوگل]شما فرض می کنید که با این روش آزادانه با من رفتار کنید
9. A young machine hand, attracted by her looks, made bold to jest with her.
[ترجمه ترگمان]یک دست جوان که از نگاه او مجذوب شده بود، جسارت آن را داشت که او را مسخره کند
[ترجمه گوگل]یک دست ماشین جوان، جذاب به نظر می رسید، با او جسارت کرد
[ترجمه گوگل]یک دست ماشین جوان، جذاب به نظر می رسید، با او جسارت کرد
10. A young hand, attracted by her looks, made bold to jest with her.
[ترجمه ترگمان]یک دست جوان که از نگاه او مجذوب شده بود، جسارت آن را داشت که او را مسخره کند
[ترجمه گوگل]دست جوان، جذاب به نظر می رسید، با او جسارت کرد
[ترجمه گوگل]دست جوان، جذاب به نظر می رسید، با او جسارت کرد
11. A young machine hand, attracted by her looks, make bold to jest with her.
[ترجمه ترگمان]یک دست جوان که از نگاه او مجذوب شده بود، جسارت آن را داشت که او را مسخره کند
[ترجمه گوگل]دست ماشین جوان، جذاب به نظر می رسد، جسورانه با او خشمگین می شود
[ترجمه گوگل]دست ماشین جوان، جذاب به نظر می رسد، جسورانه با او خشمگین می شود
کلمات دیگر: