نادیده گرفته شد، رد کردن، چشم پوشیدن، تجاهل کردن، نادیدهپنداشتن، بی اساس دانستن، برسمیت نشناختن، محل نگذاشتن
ignored
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• disregarded, overlooked, passed over
جملات نمونه
1. he ignored newspaper criticisms and continued with the reforms
او انتقادات روزنامه ها را نادیده انگاشت و به اصلاحات ادامه داد.
2. he consciously ignored them
او عمدا به آنها کم محلی کرد.
3. iran's neutrality was ignored during both world wars
در هر دو جنگ جهانی بی طرفی ایران نادیده گرفته شد.
4. the bride's family ignored us almost completely
خانواده ی عروس خیلی به ما کم محلی کردند.
5. She said her husband ignored her.
[ترجمه ترگمان]او گفت که شوهرش او را نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او گفت که شوهرش او را نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او گفت که شوهرش او را نادیده گرفت
6. She ignored his feeble attempt at humour.
[ترجمه ترگمان]از تلاش ضعیف خود در خلق و خوی او چشم پوشی کرد
[ترجمه گوگل]او تلاش ضعیف خود را در طنز نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او تلاش ضعیف خود را در طنز نادیده گرفت
7. He ignored all the 'No Smoking' signs and lit up a cigarette.
[ترجمه ترگمان]همه علایم سیگار کشیدن را نادیده گرفت و سیگاری آتش زد
[ترجمه گوگل]او تمام نشانه های سیگاری را نادیده گرفت و سیگار را روشن کرد
[ترجمه گوگل]او تمام نشانه های سیگاری را نادیده گرفت و سیگار را روشن کرد
8. The government has simply ignored the problem altogether.
[ترجمه ترگمان]دولت به سادگی این مشکل را نادیده گرفته است
[ترجمه گوگل]دولت به سادگی مشکل را نادیده گرفته است
[ترجمه گوگل]دولت به سادگی مشکل را نادیده گرفته است
9. She deliberately ignored my question and changed the subject.
[ترجمه ترگمان]او به عمد سوال مرا نادیده گرفت و موضوع را عوض کرد
[ترجمه گوگل]او عمدا سوال من را نادیده گرفت و موضوع را تغییر داد
[ترجمه گوگل]او عمدا سوال من را نادیده گرفت و موضوع را تغییر داد
10. This state of affairs can no longer be ignored.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت امور دیگر نمی تواند نادیده گرفته شود
[ترجمه گوگل]این وضعیت امور دیگر نمی تواند نادیده گرفته شود
[ترجمه گوگل]این وضعیت امور دیگر نمی تواند نادیده گرفته شود
11. She merely ignored any strictures on the way she dressed.
[ترجمه ترگمان]او فقط در راه لباس پوشیدن، هر strictures را نادیده می گرفت
[ترجمه گوگل]او صرفا صرف نظر از شیوه های لباس پوشیدنش را نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او صرفا صرف نظر از شیوه های لباس پوشیدنش را نادیده گرفت
12. I just ignored her last remark.
[ترجمه ترگمان]فقط حرف آخر او را نادیده گرفتم
[ترجمه گوگل]من فقط نکته آخر را نادیده گرفتم
[ترجمه گوگل]من فقط نکته آخر را نادیده گرفتم
13. She ignored the admonitions of her mother.
[ترجمه ترگمان]او به خاطر مادرش به او سو استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]او احکام مادرش را نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]او احکام مادرش را نادیده گرفت
14. Some basic safety rules were wilfully ignored.
[ترجمه ترگمان]برخی از قوانین اولیه ایمنی به عمد نادیده گرفته شدند
[ترجمه گوگل]برخی از قوانین ایمنی اولیه به طور آگاهانه نادیده گرفته شدند
[ترجمه گوگل]برخی از قوانین ایمنی اولیه به طور آگاهانه نادیده گرفته شدند
پیشنهاد کاربران
بی معنی، بیهوده
دیده نشدن
قابل اغماض
نادیده گرفتن
کلمات دیگر: