کلمه جو
صفحه اصلی

khrushchev


نیکیتا خروشچف (نخست وزیر شوروی سابق)

انگلیسی به فارسی

نیکیتا خروشچف (نخست وزیر شوروی سابق)


خروشچف


انگلیسی به انگلیسی

• family name (russian); nikita khrushchev (1894-1971), soviet politician, first secretary of the communist party after the death of stalin, premier of the soviet union from 1958 to 1964

جملات نمونه

1. When Eisenhower fell into the trap, Khrushchev crowed over his discomfort and demanded an apology or a repudiation of presidential responsibility.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آیزنهاور به دام افتاد، خروشچف در مورد ناراحتی خود گفت و خواستار عذرخواهی یا انکار مسئولیت ریاست جمهوری شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که آیزنهاور به دام افتاد، خروشچف بیش از ناراحتی او را فرا خواند و خواستار عذرخواهی و یا انکار مسئولیت های ریاست جمهوری شد

2. He appealed to Khrushchev to remove the offensive weapons under United Nations supervision.
[ترجمه ترگمان]او از خروشچف درخواست کرد تا سلاح های تهاجمی را تحت نظارت سازمان ملل حذف کند
[ترجمه گوگل]او به خروشچف درخواست کرد که اسلحه های تهاجمی را تحت نظارت سازمان ملل متحد حذف کند

3. That was only the first occasion that Chairman Khrushchev reminded Chairman Mao that the paper tiger had nuclear teeth.
[ترجمه ترگمان]این اولین بار بود که رئیس خروشچف به رئیس مائو یادآوری کرد که ببر کاغذ دندان های هسته ای دارد
[ترجمه گوگل]این تنها اولین مناسبت بود که رئیس جمهور خروشچف به رئیس مائو یادآور شد که ببر کاغذ دارای دندان های هسته ای است

4. In historical perspective, we know that Chairman Khrushchev was surely right.
[ترجمه ترگمان]در دیدگاه تاریخی، ما می دانیم که رئیس خروشچف به طور حتم حق داشت
[ترجمه گوگل]در دیدگاه تاریخی، ما میدانیم که رئیس جمهور خروشچف قطعا درست است

5. He noted that Marshal Malinovsky adhered to Khrushchev like a leech in Paris.
[ترجمه ترگمان]او متذکر شد که مارشال Malinovsky هم مانند زالو در پاریس از خروشچف حمایت کرد
[ترجمه گوگل]او اشاره کرد که مارشال مالینوفسکی به عنوان خروشچف مانند پشمک در پاریس پیوست

6. John's appeal enabled Khrushchev to step down without losing face.
[ترجمه ترگمان]درخواست جان خروشچف را فعال کرد تا بدون از دست دادن صورت عقب نشینی کند
[ترجمه گوگل]درخواست تجدید نظر جان به خروشچف اجازه ندادن بدون از دست دادن چهره

7. What if Khrushchev had not blinked?
[ترجمه ترگمان]اگه \"Khrushchev\" پلک نزده باشه چی؟
[ترجمه گوگل]اگر خروشچف چشمک زده بود چه می شد؟

8. He was furious with Khrushchev for breaking the moratorium, but he refused to be stampeded into a new series of tests.
[ترجمه ترگمان]او از خروشچف در مورد شکستن این مهلت قانونی عصبانی بود، اما او از رفتن به یک سری آزمایش ها جدید خودداری کرد
[ترجمه گوگل]او با خروشچف برای شکستن مهلت قانونی خشمگین بود، اما او حاضر نشد که به یک سری آزمایش جدید رانده شود

9. Khrushchev officially revealed the cruelties of Stalin's regime.
[ترجمه ترگمان]خروشچف به طور رسمی the رژیم استالین را آشکار کرد
[ترجمه گوگل]خروشچف رسما بی رحمانه رژیم استالین را نشان داد

10. What did Khrushchev hope to accomplish?
[ترجمه ترگمان]خروشچف امیدوار بود این کار را انجام دهد؟
[ترجمه گوگل]خروشچف امیدوار بود که چه کاری انجام دهد؟

11. History stalks the Kremlin: Khrushchev fell 25 years ago, and the parallels with today are stark.
[ترجمه ترگمان]تاریخ، کرملین: خروشچف ۲۵ سال پیش سقوط کرد، و موازات هم اکنون کامل است
[ترجمه گوگل]تاریخچه کرملین را نابود می کند: خروشچف 25 سال پیش سقوط کرد، و همبستگی با امروز، کاملا آشکار است

12. As an alternative to this bloc policy Khrushchev offered to conclude treaties of non-aggression and friendship with the states concerned.
[ترجمه ترگمان]خروشچف نیز به عنوان یک جایگزین برای این سیاست بلوک، پیشنهاد کرد که معاهدات aggression و دوستی با کشورهای مربوطه را نتیجه گیری کند
[ترجمه گوگل]خروشچف به عنوان یک جایگزین برای این سیاست بلوک پیشنهاد کرد که معاهدات غیر تجاوز و دوستی با کشورهای متضرر را تصویب کند

13. When Khrushchev assumed power he burned Stalin.
[ترجمه ترگمان]وقتی خروشچف قدرت را به دست آورد استالین را آتش زد
[ترجمه گوگل]هنگامی که خروشچف قدرت را گرفت، استالین را سوزاند

14. Neither had Khrushchev, who also had hard-liners in Moscow pushing him toward the brink.
[ترجمه ترگمان]هیچ یک از آن ها Khrushchev نداشت که در مسکو کشتی های سخت گیری داشت که او را به سوی مرز می برد
[ترجمه گوگل]خروشچف نیز وجود نداشت، که در مسکو نیز به سختی در حال عبور از او بود


کلمات دیگر: