کلمه جو
صفحه اصلی

lancelot


(افسانه ی شاه آرتور) لانسلات (عاشق guinevere)

انگلیسی به فارسی

(افسانه‌ی شاه آرتور) لانسلات (عاشق Guinevere)


لنسلوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Arthurian legend, the greatest of the Knights of the Round Table and the lover of Guinevere.

• legendary knight of king arthur's round table and lover of queen guinevere

جملات نمونه

1. The coroner was John Lancelot Martin, a personal friend of the deceased, as were several members of the jury.
[ترجمه ترگمان]مامور تحقیق پزشکی، جان لنسلات مارتین، یکی از دوستان شخصی متوفی، بود که چندین نفر از اعضای هیات منصفه بودند
[ترجمه گوگل]Coroner جان لنسلوت مارتین، یک دوست شخصی از مرحوم بود، همچنین چندین عضو هیئت منصفه بود

2. I dub thee Sir Lancelot.
[ترجمه ترگمان]\"من به تو خدمت می کنم، جناب\" لنسلات
[ترجمه گوگل]من تو را سرکار Lancelot

3. Lancelot agreed to make him a knight.
[ترجمه ترگمان]لنسلات قبول کرد که اون رو شوالیه بسازه
[ترجمه گوگل]لنسلوت موافقت کرد تا او یک شوالیه را بسازد

4. Lancelot: Do you know how to win a sword fight?
[ترجمه ترگمان]بلدی مبارزه با شمشیر ببری؟
[ترجمه گوگل]Lancelot: آیا شما می دانید که چگونه برای مبارزه با شمشیر برنده شوید؟

5. Lancelot returned to Britain after Arthur's death and learned that Guenevere had become a nun.
[ترجمه ترگمان]لنسلات پس از مرگ آرتور به انگلستان بازگشت و دریافت که Guenevere یک راهبه شده است
[ترجمه گوگل]لانسلوت پس از مرگ آرتور به انگلیس بازگشت و متوجه شد که گینوره یک راهبه شده است

6. Sir Lancelot followed the girl to the forest. They stopped at a church.
[ترجمه ترگمان]سر Lancelot دختر را تا جنگل تعقیب کرد در کلیسا ایستادند
[ترجمه گوگل]سر لنسلوت دختر را به جنگل برد آنها در کلیسا متوقف شدند

7. However, Lancelot did not recognize this young man.
[ترجمه ترگمان]با این حال، لنسلات این جوان را به رسمیت نمی شناخت
[ترجمه گوگل]با این حال، لنسلوت این مرد جوان را تشخیص داد

8. The old witch wanted to marry Sir Lancelot, the most noble of the Knights of the Round Table and Arthur's closest friend!
[ترجمه ترگمان]پیرزن می خواست با سر Lancelot که the میزگرد و نزدیک ترین دوست آرتور بود ازدواج کند!
[ترجمه گوگل]جادوگر قدیمی خواستار ازدواج سر لنسلوت، نجیب ترین شوالیه های میز گرد و نزدیکترین دوست آرتور بود

9. Lancelot: Arthur, you fight for that will never exist. Never . There will always be a battlefield.
[ترجمه ترگمان]ارتور: تو برای آن می جنگی هرگز وجود نخواهد داشت هرگز همیشه یه میدان جنگ هست
[ترجمه گوگل]Lancelot: آرتور، شما برای آن مبارزه می کنید هرگز وجود نخواهد داشت هرگز همیشه یک میدان جنگ وجود خواهد داشت

10. And Sir Lancelot of a hundred famous fights with wind and wave.
[ترجمه ترگمان]و سر Lancelot هزاران دعوای معروف با باد و موج
[ترجمه گوگل]و سر Lancelot از صد مبارزه معروف با باد و موج

11. Lancelot failed in the search, because of the sin of his love affair with Guenevere; Gawain gave up the search.
[ترجمه ترگمان]Lancelot در جست و جوی کار شکست خورده بود، به خاطر ارتکاب گناه رابطه عاشقانه او با Guenevere
[ترجمه گوگل]Lancelot در جستجو به دلیل گناه عشق خود را با Guenvere شکست خورده است؛ گاوان جستجو را ترک کرد

12. Lancelot and Guenevere, the queen, fell in love at Arthur's court.
[ترجمه ترگمان]\"Lancelot\" و \"Guenevere\" ملکه عاشق دادگاه \"آرتور\" شدند
[ترجمه گوگل]لنسلوت و گوئنوره، ملکه، در دادگاه آرتور عاشق شدند

13. Lancelot: Be the only one with a sword!
[ترجمه ترگمان]تنها کسی باش که شمشیر داره
[ترجمه گوگل]Lancelot: تنها با یک شمشیر!

14. Arthur pursued Lancelot to France but went back after learning that Modred had seized his kingdom.
[ترجمه ترگمان]آرتور، لنسلات را به فرانسه ادامه داد، ولی پس از فراگیری این که Modred پادشاهی او را تسخیر کرده بود، بازگشت
[ترجمه گوگل]آرتور لانسلوت را به فرانسه پیگیری کرد اما پس از یادگیری مدرید پادشاهی خود را گرفت

15. Sir Lancelot Khan gonna meet you on the air tonight in Taipei.
[ترجمه ترگمان]Sir خان قراره امشب با شما در the Taipei ملاقات کنه (Taipei)
[ترجمه گوگل]سر لنسلوت خان شما را در امشب در تایپه در هوا میبیند


کلمات دیگر: