بطور باشکوه، بطور عالی، بطور مجلل
magnificently
بطور باشکوه، بطور عالی، بطور مجلل
انگلیسی به فارسی
با شکوه
انگلیسی به انگلیسی
• splendidly, majestically, grandly, impressively
جملات نمونه
1. a house magnificently sited on the hill
خانه ای که در جای عالی برفراز تپه قرار دارد
2. This dictionary is magnificently printed and tastefully appareled.
[ترجمه ترگمان]این فرهنگ لغت به طرز عالی چاپی و با سلیقه عالی است
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت با شکوه چاپ شده و با طعم و مزه بسته بندی شده است
[ترجمه گوگل]این فرهنگ لغت با شکوه چاپ شده و با طعم و مزه بسته بندی شده است
3. The public have responded magnificently to our appeal.
[ترجمه ترگمان]مردم با شکوه به درخواست ما پاسخ دادند
[ترجمه گوگل]مردم با شکوه به درخواست ما پاسخ داده اند
[ترجمه گوگل]مردم با شکوه به درخواست ما پاسخ داده اند
4. The teams responded magnificently to the challenge.
[ترجمه ترگمان]تیم ها به طور عالی به این چالش واکنش نشان دادند
[ترجمه گوگل]تیم با شکوه به چالش پاسخ داد
[ترجمه گوگل]تیم با شکوه به چالش پاسخ داد
5. The team played magnificently throughout the competition.
[ترجمه ترگمان]این تیم در سراسر این رقابت ها به نحو احسن بازی کرد
[ترجمه گوگل]این تیم با شکوه در طول مسابقه بازی کرد
[ترجمه گوگل]این تیم با شکوه در طول مسابقه بازی کرد
6. The city boasts a wealth of magnificently preserved temples and palaces.
[ترجمه ترگمان]این شهر به ثروت معابد و کاخ ها و کاخ ها می بالد
[ترجمه گوگل]این شهر دارای ثروت معابد و کاخ های با شکوه است
[ترجمه گوگل]این شهر دارای ثروت معابد و کاخ های با شکوه است
7. The castle is magnificently sited high up on a cliff.
[ترجمه ترگمان]قلعه با شکوه به بالای یک صخره می دود
[ترجمه گوگل]قلعه با شکوه بالا بر روی صخره قرار دارد
[ترجمه گوگل]قلعه با شکوه بالا بر روی صخره قرار دارد
8. The pupils responded magnificently under the direction of drama teacher Mike Quinn, with outstanding performances from all the cast.
[ترجمه ترگمان]شاگردان با مهارت و با مهارت، تحت هدایت معلم درام، مایک کوین، با اجراهای برجسته از همه بازیگران، واکنش نشان دادند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان به طرز شگفت انگیزی تحت هدایت معلم درام مایک کوین، با اجرای عالی از همه بازیگران پاسخ دادند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان به طرز شگفت انگیزی تحت هدایت معلم درام مایک کوین، با اجرای عالی از همه بازیگران پاسخ دادند
9. It was magnificently low-slung, almost like a sports car, but with four plush leather seats and a thrusting bonnet.
[ترجمه ترگمان]خیلی قشنگ بود، که تقریبا مثل یک ماشین اسپرت بود، اما با چهار صندلی چرمی و یک کلاه thrusting
[ترجمه گوگل]این خودرو با شکوهی پایین بود، تقریبا مانند یک ماشین ورزشی، اما با چهار صندلی چرمی پلاستیکی و یک کلاه گیس محرک
[ترجمه گوگل]این خودرو با شکوهی پایین بود، تقریبا مانند یک ماشین ورزشی، اما با چهار صندلی چرمی پلاستیکی و یک کلاه گیس محرک
10. In their magnificently illustrated accounts, they had even published drawings and photographs of these remains.
[ترجمه ترگمان]در این تصاویر عالی، حتی تصاویر و تصاویری از این بقایای منتشر شده بود
[ترجمه گوگل]در گزارش های شکوهمند نشان داده شده، آنها حتی نقشه ها و عکس های این بقایا را منتشر کرده اند
[ترجمه گوگل]در گزارش های شکوهمند نشان داده شده، آنها حتی نقشه ها و عکس های این بقایا را منتشر کرده اند
11. The resort has fifteen magnificently groomed ski runs.
[ترجمه ترگمان]این تفریحگاه دارای ۱۵ آهنگ مخصوص اسکی است
[ترجمه گوگل]این مجتمع دارای پانزده اسکی با شکوه است
[ترجمه گوگل]این مجتمع دارای پانزده اسکی با شکوه است
12. His entire performance is magnificently unsettling and is no sense the Liszt Sonata of received wisdom.
[ترجمه ترگمان]عملکرد کلی او عالی است و فاقد حس Sonata Liszt از خرد شدن است
[ترجمه گوگل]تمام کارهای او با شکوه و ناراحت کننده است و معنی سونات Liszt از عقل دریافت شده است
[ترجمه گوگل]تمام کارهای او با شکوه و ناراحت کننده است و معنی سونات Liszt از عقل دریافت شده است
13. Batty was magnificently constructive throughout but things refused stubbornly to gel up to the interval.
[ترجمه ترگمان]Batty در سراسر این مدت بسیار سازنده و سازنده بود، اما همه چیز لجوجانه از ژل تا فاصله فاصله می گرفت
[ترجمه گوگل]Batty از لحاظ شگفت انگیزی سازنده بود، اما چیزهایی که به سختی به ژل رسیده است تا فاصله بیندیش
[ترجمه گوگل]Batty از لحاظ شگفت انگیزی سازنده بود، اما چیزهایی که به سختی به ژل رسیده است تا فاصله بیندیش
14. He is magnificently dressed in damask decorated with peacock feathers, and wears the Order of the Golden Fleece.
[ترجمه ترگمان]او در حریر دمشق آراسته به پره ای طاووس تزیین شده و مدال پشم طلایی را به تن دارد
[ترجمه گوگل]او با شکوه در لباس قدی که با پرهای طاووس تزئین شده است، پوشید و فرمان طناب طلایی را می پوشاند
[ترجمه گوگل]او با شکوه در لباس قدی که با پرهای طاووس تزئین شده است، پوشید و فرمان طناب طلایی را می پوشاند
15. I thought she coped magnificently.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کردم که او از عهده این کار بر می اید
[ترجمه گوگل]من فکر کردم او با شکوه رسیدگی کرد
[ترجمه گوگل]من فکر کردم او با شکوه رسیدگی کرد
پیشنهاد کاربران
magnificently ( adv ) = به طرز چشمگیری، به طور عالی، به طرزی با شکوه، با شکوه تمام، به طور موثر، با عظمت، به طرزی مجلل، به طرز شگفت انگیزی، به طرزی فوق العاده
examples:
1 - I believed she coped magnificently.
من معتقدم او به طور عالی از عهده شرایط برآمد.
2 - The house is magnificently furnished.
این خانه به طرزی مجلل مبلمان شده است.
3 - The pupils responded magnificently under the direction of their drama teacher.
دانش آموزان تحت راهنمایی معلم تاتر خود به طرز شگفت انگیزی پاسخ دادند.
4 - They coped magnificently in hugely trying circumstances
آن ها در شرایط بسیار سخت به طرزی فوق العاده کنار آمدند
5 - The entry hall is magnificently decorated with marble sculptures.
سالن ورودی به طرزی با شکوه با مجسمه های مرمر تزئین شده است.
examples:
1 - I believed she coped magnificently.
من معتقدم او به طور عالی از عهده شرایط برآمد.
2 - The house is magnificently furnished.
این خانه به طرزی مجلل مبلمان شده است.
3 - The pupils responded magnificently under the direction of their drama teacher.
دانش آموزان تحت راهنمایی معلم تاتر خود به طرز شگفت انگیزی پاسخ دادند.
4 - They coped magnificently in hugely trying circumstances
آن ها در شرایط بسیار سخت به طرزی فوق العاده کنار آمدند
5 - The entry hall is magnificently decorated with marble sculptures.
سالن ورودی به طرزی با شکوه با مجسمه های مرمر تزئین شده است.
کلمات دیگر: