گلایدر دستی، هوا سر دستی (باله ی بزرگ و بادبادک مانندی (hang glider) که با آن از روی بلندی در هوا سر می خورند)
hang gliding
گلایدر دستی، هوا سر دستی (باله ی بزرگ و بادبادک مانندی (hang glider) که با آن از روی بلندی در هوا سر می خورند)
انگلیسی به فارسی
گلایدر دستی، هوا سر دستی (بالهی بزرگ و بادبادک مانندی (hang glider) که با آن از روی بلندی در هوا سر میخورند)
چرت زدن را ببندید
انگلیسی به انگلیسی
• hang-gliding is the activity of flying in a hang-glider.
جملات نمونه
1. Hang gliding and paragliding are allowed from the top of Windy Hill.
[ترجمه ترگمان]Hang و پاراگلایدینگ، از فراز تپه Windy (Windy Hill)مجاز هستند
[ترجمه گوگل]قطع پرواز و پاراگلایدر از بالای Windy Hill مجاز است
[ترجمه گوگل]قطع پرواز و پاراگلایدر از بالای Windy Hill مجاز است
2. Hang gliding holds no fears for her.
[ترجمه ترگمان] تکون خوردن، هیچ ترسی از اون نداره
[ترجمه گوگل]خم شدن هواپیما برای او ترس ندارد
[ترجمه گوگل]خم شدن هواپیما برای او ترس ندارد
3. Crippled in a hang gliding accident, Gary has fought his disability and the sceptics to earn his wings.
[ترجمه ترگمان]گری در یک سانحه شناور در حال پرواز، از معلولیت خود و افراد شکاک برای بدست آوردن باله ای خود مبارزه کرده است
[ترجمه گوگل]گاری در یک تصادف خلبان هواپیمای بدون سرنشین گری، با ناتوانی خود و شک و تردید های خود را برای کسب بال خود مبارزه کرده است
[ترجمه گوگل]گاری در یک تصادف خلبان هواپیمای بدون سرنشین گری، با ناتوانی خود و شک و تردید های خود را برای کسب بال خود مبارزه کرده است
4. Glidings, including hang gliding and paragliding, are gaining popularity both as competitive and spectator sports.
[ترجمه ترگمان]Glidings، از جمله معلق زدن و پاراگلایدینگ، هم به عنوان ورزش های رقابتی و تماشاگر، محبوبیت خود را به دست می آورند
[ترجمه گوگل]هواپیماهای بدون سرنشین، از جمله هواپیمای بدون سرنشین و پاراگلایدر، محبوبیت خود را به عنوان رقابتی و تماشاگر به دست می آورند
[ترجمه گوگل]هواپیماهای بدون سرنشین، از جمله هواپیمای بدون سرنشین و پاراگلایدر، محبوبیت خود را به عنوان رقابتی و تماشاگر به دست می آورند
5. A: Never. I like dangerous sports such as hang gliding and white - water canoeing.
[ترجمه ترگمان]الف: هرگز من ورزش خطرناک را دوست دارم، مثل شنا و قایقرانی، قایقرانی قایقرانی
[ترجمه گوگل]امر غیرممکن من مانند ورزش های خطرناک مانند هواپیمای بدون سرنشین و قایقرانی سفید - آب دوست دارم
[ترجمه گوگل]امر غیرممکن من مانند ورزش های خطرناک مانند هواپیمای بدون سرنشین و قایقرانی سفید - آب دوست دارم
6. I know! You can go hang gliding or parasailing.
[ترجمه ترگمان]! میدونم میتونی بری شنا کنی یا در حال parasailing باشی
[ترجمه گوگل]میدانم! شما می توانید پرواز هواپیمای بدون سرنشین و یا parasailing را ببندید
[ترجمه گوگل]میدانم! شما می توانید پرواز هواپیمای بدون سرنشین و یا parasailing را ببندید
7. Strong tornadoes in the attacks, the roof of the house, like hang gliding as fly.
[ترجمه ترگمان]tornadoes قوی در حملات، سقف خانه، مانند معلق زدن در پرواز
[ترجمه گوگل]گردباد های قوی در حملات، سقف خانه، مانند چسبیدن به پرواز به عنوان پرواز
[ترجمه گوگل]گردباد های قوی در حملات، سقف خانه، مانند چسبیدن به پرواز به عنوان پرواز
8. What are the components of a power harness that differ from unpowered hang gliding ?
[ترجمه ترگمان]اجزای یک مهار قدرت که از unpowered آویزان متفاوت هستند چه هستند؟
[ترجمه گوگل]اجزای یک مهار کننده قدرت که از هواپیمای بدون سرنشین گسسته متفاوت است؟
[ترجمه گوگل]اجزای یک مهار کننده قدرت که از هواپیمای بدون سرنشین گسسته متفاوت است؟
9. By the same token, not everyone who enjoys golf, hang gliding, chamber SM was abused.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، نه همه کسانی که از گلف لذت می برند، در حال پرواز هستند، به اتاق می لغزند و از SM سو استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، همه کسانی که از گلف لذت می برند، هواپیمای بدون سرنشین را می گیرند، محوطه SM مورد آزار قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، همه کسانی که از گلف لذت می برند، هواپیمای بدون سرنشین را می گیرند، محوطه SM مورد آزار قرار گرفته است
10. Let's face it; you're getting too old to go hang gliding.
[ترجمه ترگمان]بیا واقع بین باشیم؛ تو داری خیلی پیر میشی که بری اونجا
[ترجمه گوگل]بیا با آن روبرو شویم؛ شما خیلی قدیمی هستید که می توانید هواپیمای خود را بچرخانید
[ترجمه گوگل]بیا با آن روبرو شویم؛ شما خیلی قدیمی هستید که می توانید هواپیمای خود را بچرخانید
11. On the top of the mountain they saw some people who were enjoying hang gliding.
[ترجمه ترگمان]روی قله کوه کسانی را دیدند که از آن لذت می بردند
[ترجمه گوگل]در بالای کوه آنها تعدادی از افرادی را دیدند که از هواپیمای بدون سرنشین لذت می بردند
[ترجمه گوگل]در بالای کوه آنها تعدادی از افرادی را دیدند که از هواپیمای بدون سرنشین لذت می بردند
پیشنهاد کاربران
کایت سواری
پرواز با کایت
پرواز یا کایت ها ، ، ، کایت به معنای بادبادک هست ، ، ، دیدید از این صخره ها با کایت های بزرگ میپرن و دستشون رو به دو تا میله ی کایت ها میگیرن و پرواز میکنن به اون ورزش میگم hang gliding
کلمات دیگر: