نامه بر، پستچی، بربد
mail carrier
نامه بر، پستچی، بربد
انگلیسی به فارسی
نامه بر، پستچی، بربد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: one whose job is to deliver mail.
• person who delivers mail, mailman, mailwoman
مترادف و متضاد
postal worker
Synonyms: letter carrier, mailman, postman, postwoman
جملات نمونه
1. In some cases, mail carriers could not get to mailboxes surrounded by plowed snow.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، حامل های پست نمی توانستند صندوق های پستی را که زمین های شخم زده را محاصره کرده بودند، بگیرند
[ترجمه گوگل]در بعضی موارد، حامل های پست الکترونیکی نمی توانند به صندوق های پستی که برف برف زده اند را بگیرند
[ترجمه گوگل]در بعضی موارد، حامل های پست الکترونیکی نمی توانند به صندوق های پستی که برف برف زده اند را بگیرند
2. The mail carrier in our neighborhood is a friend of all children.
[ترجمه ترگمان]حامل پست در محله ما یکی از دوستان همه کودکان است
[ترجمه گوگل]حامل پستی در محله ما یک دوست همه کودکان است
[ترجمه گوگل]حامل پستی در محله ما یک دوست همه کودکان است
3. " We did,'she explained. " Bruno bit the mail carrier who was delivering your card. "
[ترجمه ترگمان]او توضیح داد: \" ما این کار را کردیم، برونو حامل پست بود که کارت شما را تحویل می داد \"
[ترجمه گوگل]'ما انجام دادیم،' توضیح داد 'برونو بیت حامل ایمیل که کارت شما را تحویل داد '
[ترجمه گوگل]'ما انجام دادیم،' توضیح داد 'برونو بیت حامل ایمیل که کارت شما را تحویل داد '
4. A mail carrier will come to collect them at a scheduled time.
[ترجمه ترگمان]یک حامل نامه برای جمع آوری آن ها در یک زمان برنامه ریزی شده ارسال خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک فرستنده پست الکترونیکی برای جمع آوری آنها در زمان تعیین شده آمده است
[ترجمه گوگل]یک فرستنده پست الکترونیکی برای جمع آوری آنها در زمان تعیین شده آمده است
5. He used to be a mail carrier.
[ترجمه ترگمان] قبلا یه پستچی بوده
[ترجمه گوگل]او بعنوان یک حامل پست الکترونیکی استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]او بعنوان یک حامل پست الکترونیکی استفاده می کرد
6. Logan : I've got a job as a mail carrier for the summer vacation.
[ترجمه ترگمان]من شغلی برای تعطیلات تابستانی دارم
[ترجمه گوگل]لوگان: من به عنوان یک حامل پست الکترونیکی برای تعطیلات تابستانی کار کردم
[ترجمه گوگل]لوگان: من به عنوان یک حامل پست الکترونیکی برای تعطیلات تابستانی کار کردم
7. I applied for the job as a mail carrier.
[ترجمه ترگمان]من برای شغل به عنوان یک حامل نامه درخواست کردم
[ترجمه گوگل]من برای این کار به عنوان یک حامل پستی درخواست دادم
[ترجمه گوگل]من برای این کار به عنوان یک حامل پستی درخواست دادم
8. But this May, a new mail carrier took over the Post Secret route: Sonia Warren.
[ترجمه ترگمان]اما در ماه مه، یک حامل پست جدید مسیر سری پست را طی کرد: سونیا وارن
[ترجمه گوگل]اما این مه، یک فرستنده ایمیل جدید در مسیر Post Secret به سر برد: سونی وارن
[ترجمه گوگل]اما این مه، یک فرستنده ایمیل جدید در مسیر Post Secret به سر برد: سونی وارن
9. When she finds the right neighborhood, she interviews neighbors and mail carriers to verify the addresses.
[ترجمه ترگمان]زمانی که محل مناسب را پیدا می کند، او با همسایگان و حمل کننده های نامه مصاحبه می کند تا آدرس را تایید کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او محله ی مناسب را پیدا می کند، او با همسایگان و فرستنده های ایمیل برای بررسی آدرس ها مصاحبه می کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او محله ی مناسب را پیدا می کند، او با همسایگان و فرستنده های ایمیل برای بررسی آدرس ها مصاحبه می کند
10. But be assured, most people carry more writing-related baggage than a mail carrier does letters.
[ترجمه ترگمان]اما اطمینان حاصل شود که اغلب مردم بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها و بارها
[ترجمه گوگل]اما مطمئن باشید، بیشتر مردم حمل بار بیشتر مرتبط با نوشتن را از حامل پست الکترونیکی انجام نامه ها
[ترجمه گوگل]اما مطمئن باشید، بیشتر مردم حمل بار بیشتر مرتبط با نوشتن را از حامل پست الکترونیکی انجام نامه ها
11. All told, I counted about 200 catalogs that my overburdened mail carrier had to tote and deliver during the Christmas season.
[ترجمه ترگمان]همه به من گفتند، حدود ۲۰۰ کاتالوگ را شمردم که حامل باری که بیش از بار بیش از حد بر دوش من بود، خرید و تحویل آن ها در طول فصل کریسمس بود
[ترجمه گوگل]همه گفتند، من حدود 200 کاتالوگ را شمارش کردم که حامل پست الکترونیکی من بارگذاری شده بود که در طول فصل کریسمس باید به آن مراجعه کند
[ترجمه گوگل]همه گفتند، من حدود 200 کاتالوگ را شمارش کردم که حامل پست الکترونیکی من بارگذاری شده بود که در طول فصل کریسمس باید به آن مراجعه کند
12. He carries my cards around with him and gives them to everyone: the dental hygienist, the mail carrier, his business contacts, and friends.
[ترجمه ترگمان]او کارت های مرا باخود حمل می کند و به همه می دهد: متخصص بهداشت دهان، حامل نامه، تماس های کاری، و دوستان
[ترجمه گوگل]او کارت های خود را در کنار او حمل می کند و به همه آنها می دهد: بهداشت دهان و دندان، حامل پستی، تماس های کسب و کار خود و دوستان
[ترجمه گوگل]او کارت های خود را در کنار او حمل می کند و به همه آنها می دهد: بهداشت دهان و دندان، حامل پستی، تماس های کسب و کار خود و دوستان
13. Another attempt at misdirection was foiled by an alert mail carrier.
[ترجمه ترگمان]یک تلاش دیگر در misdirection توسط یک حامل نامه هوشیار خنثی شد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تلاش ها در مسیر اشتباه توسط یک حامل ایمیل هشدار جعلی شد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تلاش ها در مسیر اشتباه توسط یک حامل ایمیل هشدار جعلی شد
پیشنهاد کاربران
به معنی نام اصلی یا فامیل
نامه رسان
پستچی
پُستچی
نامه بَر
نامه رِسان
کارمند اداره پست که شغل او نامه رسانی و تحویل بسته های پستی به صاحبان آنها می باشد.
نامه بَر
نامه رِسان
کارمند اداره پست که شغل او نامه رسانی و تحویل بسته های پستی به صاحبان آنها می باشد.
post officer
postman
postwoman
postman
postwoman
پستچی
نامه رسان
نامه رسان
کلمات دیگر: