کلمه جو
صفحه اصلی

ikon


رجوع شود به: icon

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: icon


نماد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of icon.

• figure, image; statue; idol, sacred image; image of holy person; holy statue of jesus christ or virgin mary

جملات نمونه

1. Anyone acquainted with ancient ikons will recognise how acutely she has captured their essence.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که با مجسمه ها قدیمی آشنا باشد، تشخیص می دهد که او تا چه اندازه ماهیت خود را به دست آورده است
[ترجمه گوگل]هرکسی که با آیکونهای باستانی آشناست، متوجه خواهد شد که چقدر او ذات خود را اسیر کرده است

2. I glimpsed a large brass bed, more ikons, photographs.
[ترجمه ترگمان]چشمم به یک تخت خواب بزرگ برنجی افتاد که در مقابل عکس های تصاویر قرار داشت
[ترجمه گوگل]من یک تخت برنج بزرگ، آیکون های بیشتر، عکس ها را دیدم

3. Now the ikons of female suffering are all around us; the image of the battered woman is high fashion.
[ترجمه ترگمان]اکنون تصاویر رنج زنانه در پیرامون ما هستند و تصویر آن زن فرسوده، مد روز است
[ترجمه گوگل]حالا عکسی از رنج زنان در اطراف ما است؛ تصویر زن خرد شده مد بالا است

4. Frith Street Gallery, 2008 and Ikon Gallery, Birmingham, 200
[ترجمه ترگمان]گالری خیابان فریت، ۲۰۰۸ و گالری ikon، بیرمنگام، ۲۰۰
[ترجمه گوگل]گالری خیابان فریت، 2008 و آکون گالری، بیرمنگام، 200

5. This was the holy ikon that had been brought away from Smolensk, and had accompanied the army ever since.
[ترجمه ترگمان]این مجسمه حضرت مریم مقدس بود که از اسمولنسک آورده بود و از آن وقت تا به حال با ارتش همراه بود
[ترجمه گوگل]این نماد مقدسی بود که از اسمولنسک دور شده بود و از زمان ارتش به ارتش پیوست

6. But Ikon has another string to its bow to help with production overflow.
[ترجمه ترگمان]اما ikon یک رشته دیگر برای کمان خود دارد تا با سرریز شدن تولید کمک کند
[ترجمه گوگل]اما آیکون یک رشته دیگر برای تعظیم خود برای کمک به سرریز تولید دارد

7. Explanation: this poster was designed for promotion of IKON DESIGN, the impression which left to the audience just like the word IKON, holiness and out of focus.
[ترجمه ترگمان]توضیح: این پوستر برای ارتقا طراحی ikon طراحی شد، احساسی که درست مانند کلمه ikon، تقدس و خارج از فوکوس باقی ماند
[ترجمه گوگل]توضیح: این پوستر برای ارتقاء IKON DESIGN طراحی شده است، این تصور که مخاطبان را فقط مانند کلمه IKON، تقدس و خارج از تمرکز قرار داده است

8. In the financial sector, Ikon is called upon to print manage higher-run documents.
[ترجمه ترگمان]در بخش مالی، ikon خواسته شده است تا اسناد بلند مدت را چاپ کند
[ترجمه گوگل]در بخش مالی، آیکون مجبور به چاپ اسناد و مدارک با فرمان بالا می باشد

9. Ikon also weighs in with additional services.
[ترجمه ترگمان]ikon نیز با خدمات اضافی سنگینی می کند
[ترجمه گوگل]آیکن همچنین با خدمات اضافی نیز وزن دارد

10. FM is on the rise and Ikon is one of many companies capitalising on growth in this area.
[ترجمه ترگمان]موج اف ام در حال افزایش است و ikon یکی از بسیاری از شرکت هایی است که از رشد این منطقه بهره می برند
[ترجمه گوگل]FM در حال افزایش است و آیکون یکی از شرکت های زیادی است که در زمینه رشد این منطقه سرمایه گذاری می کنند

11. As we stand today, Ikon has 40 managed sites, explains Gary Downey, UK marketing director.
[ترجمه ترگمان]گری داونی، مدیر بازاریابی انگلیسی، توضیح می دهد که در حال حاضر، ikon ۴۰ سایت موفق دارد
[ترجمه گوگل]گری داونی، مدیر بازاریابی UK، همانطور که امروز ایستاده است، آیکون 40 سایت مدیریتی دارد

12. The outline of its fibre-sinews flickered in viridian, while diagnostic ikons marched across the bottom of the screen.
[ترجمه ترگمان]در حالی که تصاویر تصاویر را در زیر پرده تشخیص می دادند، in از of و its در آن سو به سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو سو
[ترجمه گوگل]خطوط فیبر نوری آن در viridian جرقه می کردند، در حالی که نمادهای تشخیصی در پایین صفحه نمایش حرکت کردند

13. The player allows search and retrieval functions to be selected by ikons or illustrations.
[ترجمه ترگمان]این بازیکن اجازه می دهد تا نقش های جستجو و بازیابی توسط ikons یا تصاویر انتخاب شده انتخاب شوند
[ترجمه گوگل]بازیکن اجازه می دهد تا توابع جستجو و بازیابی با استفاده از نمادها یا تصاویر انتخاب شوند

14. Think of the tangled web of business relationships: office equipment distributor IKON is an HP partner, but it also sells similar products from other firms and competes with other HP partners.
[ترجمه ترگمان]به وب آشفته روابط تجاری فکر کنید: توزیع کننده تجهیزات دفتری ikon یک شریک شرکت HP است، اما همچنین محصولات مشابه را از شرکت های دیگر می فروشد و با شرکای HP دیگر رقابت می کند
[ترجمه گوگل]فکر می کنم از شبکه های درهم و برهمی از روابط تجاری: IKON توزیع کننده دفتر IKON شریک HP است، اما آن را نیز محصولات مشابه از دیگر شرکت های فروش و رقابت با دیگر شرکای HP

پیشنهاد کاربران

iKON یک گروه پسرانه موسیقی کره ای با شش عضو است.


کلمات دیگر: