کلمه جو
صفحه اصلی

ham actor

انگلیسی به فارسی

بازیگر مجلسی


انگلیسی به انگلیسی

• amateur actor who overacts

جملات نمونه

1. The ham actor was ham-fisted after he took a slice of ham.
[ترجمه ترگمان]گوشت ران بعد از خوردن یک تکه گوشت خوک، گوشت خوک بود
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه یک قطعه ژامبون برداشته شد، بازیگر ژامبون همدست شد

2. The ham actor is really hamming it up to amuse the radio actor.
[ترجمه ترگمان]این هنرپیشه واقعا برای سرگرم کردن این هنرپیشه رادیو را سرگرم می کند
[ترجمه گوگل]بازیگر مجلسی واقعا آن را سرگرم کننده بازیگر رادیویی است

3. My uncle is a ham actor.
[ترجمه ترگمان]عمویم یک بازیگر گوشت خوک است
[ترجمه گوگل]عمو من یک بازیگر مجلسی است

4. A ham actor can turn a good play into a turkey.
[ترجمه ترگمان]یک بازیگر گوشت می تواند بازی خوبی را به یک بوقلمون تبدیل کند
[ترجمه گوگل]بازیگر هام می تواند یک بازی خوب را به یک بوقلمون تبدیل کند

5. The holiday traffic is jamming the roads, so the ham actor cant buy the jams and the jam sandwich.
[ترجمه ترگمان]ترافیک تعطیلات جاده ها را مسدود می کند، بنابراین عامل ران نمی تواند مربا و ساندویچ مربا را بخرد
[ترجمه گوگل]ترافیک تعطیلات جاده ها را متوقف می کند، بنابراین بازیگر نهایی نمی تواند از جیمز و ساندویچ مام استفاده کند


کلمات دیگر: