ماندن، درنگ کردن
hang about
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• linger, pass time, loiter; spend time with
مترادف و متضاد
Stay linger or loiter
Spend time or be friends
جملات نمونه
1. You may hang about here when I send down these vegetables.
[ترجمه ترگمان]ممکن است وقتی این سبزی را پایین بفرستم، اینجا بمانی
[ترجمه گوگل]وقتی این سبزیجات را می خورم، ممکن است در مورد آن آویزان شوید
[ترجمه گوگل]وقتی این سبزیجات را می خورم، ممکن است در مورد آن آویزان شوید
2. Hang about in the waiting room, I'll arrive at once.
[ترجمه ترگمان]در اتاق انتظار صبر کن، من فورا خواهم آمد
[ترجمه گوگل]در اتاق انتظار، در یک اتاق انتظار، من در یک لحظه می رسم
[ترجمه گوگل]در اتاق انتظار، در یک اتاق انتظار، من در یک لحظه می رسم
3. On Saturdays we hang about in the park.
[ترجمه ترگمان]شنبه ها در پارک پرسه می زدیم
[ترجمه گوگل]در روز شنبه ها در پارک به سر می بریم
[ترجمه گوگل]در روز شنبه ها در پارک به سر می بریم
4. Who tell you I hang about with a gang?
[ترجمه ترگمان]چه کسی به شما گفت که من با یک گروه هستم؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به شما می گوید که من در مورد یک باند صحبت می کنم؟
[ترجمه گوگل]چه کسی به شما می گوید که من در مورد یک باند صحبت می کنم؟
5. Hang about! There's something not quite right here.
[ترجمه ترگمان]! صبر کن ببینم اینجا یه چیزی درست نیست
[ترجمه گوگل]در مورد در اینجا چیزی کاملا درست نیست
[ترجمه گوگل]در مورد در اینجا چیزی کاملا درست نیست
6. Don't hang about—we have a train to catch!
[ترجمه ترگمان]معطل نکن - ما یه قطار داریم که باید بهش برسیم!
[ترجمه گوگل]در مورد چرت زدن نیستیم - ما یک قطار برای گرفتن داریم!
[ترجمه گوگل]در مورد چرت زدن نیستیم - ما یک قطار برای گرفتن داریم!
7. Come on, we haven't got time to hang about!
[ترجمه ترگمان]زود باش، وقت نداریم که در این مورد با هم صحبت کنیم!
[ترجمه گوگل]بیا، ما وقت نداشتیم که در موردش حرف بزنیم!
[ترجمه گوگل]بیا، ما وقت نداشتیم که در موردش حرف بزنیم!
8. Hang about - that can't be right.
[ترجمه ترگمان]صبر کن - این نمی تونه درست باشه
[ترجمه گوگل]قطع شدن - که نمی تواند درست باشد
[ترجمه گوگل]قطع شدن - که نمی تواند درست باشد
9. A new world will hang about.
[ترجمه ترگمان]دنیای جدیدی در شرف وقوع است
[ترجمه گوگل]دنیای جدید در مورد آن آویزان خواهد شد
[ترجمه گوگل]دنیای جدید در مورد آن آویزان خواهد شد
10. Now they're off and married, so we hang about and get the trouble.
[ترجمه ترگمان]حالا از هم جدا شده اند و ازدواج می کنند، بنابراین ما صبر می کنیم و مشکل را حل می کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها خاموش و ازدواج کرده اند، بنابراین ما در مورد آنها مشغول صحبت کردن و مشکل است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها خاموش و ازدواج کرده اند، بنابراین ما در مورد آنها مشغول صحبت کردن و مشکل است
11. As the rugby people say, don't hang about on the side-lines, stay in touch.
[ترجمه ترگمان]همانطور که مردم راگبی می گویند، در مورد خطوط کناری درنگ نکنید، در تماس بمانید
[ترجمه گوگل]همانطور که مردم راگبی می گویند، در مورد خطوط هوایی آویزان نیست، در تماس باشید
[ترجمه گوگل]همانطور که مردم راگبی می گویند، در مورد خطوط هوایی آویزان نیست، در تماس باشید
12. Sometimes the men hang about, especially around the younger women.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها مردها به خصوص در اطراف زنان جوان پرسه می زنند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مردان به خصوص در اطراف زنان جوان آویزان هستند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مردان به خصوص در اطراف زنان جوان آویزان هستند
13. Hang about for another three hundred years and see how they celebrate my Tricentennial!
[ترجمه ترگمان]سیصد سال دیگر صبر کن و ببین چه جوری Tricentennial را جشن می گیرند!
[ترجمه گوگل]سه صد سال دیگر در مورد دیگران صحبت کنید و ببینید که چگونه سه ساله من را جشن می گیرند!
[ترجمه گوگل]سه صد سال دیگر در مورد دیگران صحبت کنید و ببینید که چگونه سه ساله من را جشن می گیرند!
14. Hang about, I hear you cry, doubting Toms that you are.
[ترجمه ترگمان]صبر کن، شنیدم گریه کردی و به تام شک کردی که هستی
[ترجمه گوگل]ببخشید، من می شنوم که گریه می کنید، تامس تردید می کند که شما هستید
[ترجمه گوگل]ببخشید، من می شنوم که گریه می کنید، تامس تردید می کند که شما هستید
15. For a while they hang about on trees; then they die, fall off and lie about on the ground.
[ترجمه ترگمان]برای مدتی در اطراف درخت ها پرسه می زنند؛ و بعد می میرند و روی زمین دراز می کشند
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها درختان را آویزان می کردند؛ سپس آنها می میرند، سقوط می کنند و دروغ می گویند بر روی زمین
[ترجمه گوگل]در حالی که آنها درختان را آویزان می کردند؛ سپس آنها می میرند، سقوط می کنند و دروغ می گویند بر روی زمین
پیشنهاد کاربران
گذراندن وقت
وایسا
مثلا : طرف رو نمیشناسی و داری فکر میکنی ببینی کیه ، بهش گفتی نمیشناسمت بعد یدفعه به یاد میاریش و میگی وایسا تو همونی نیستی که فلان جا دیدمت ، میشناسمت
مثلا : طرف رو نمیشناسی و داری فکر میکنی ببینی کیه ، بهش گفتی نمیشناسمت بعد یدفعه به یاد میاریش و میگی وایسا تو همونی نیستی که فلان جا دیدمت ، میشناسمت
کلمات دیگر: