کلمه جو
صفحه اصلی

hand picked


دست چین

انگلیسی به انگلیسی

• if someone is hand-picked, they have been carefully chosen for a particular purpose or job.
chosen or selected meticulously and personally (example: person for a team); picked by hand (as opposed to by machine)

جملات نمونه

1. the dictator himself handpicked his successor from amongst flatterers
دیکتاتور خودش جانشین خود را از میان متملقان دستچین کرد.

2. These stories were handpicked in the book.
[ترجمه ترگمان]این داستان ها در کتاب انتخاب شده بودند
[ترجمه گوگل]این داستان ها در کتاب به دست آمده است

3. Those men were handpicked strong-arm thugs, hired for the occasion, known for their viciousness.
[ترجمه ترگمان]آن ها افراد خود را که برای این موقعیت شناخته شده بودند، استخدام کرده بودند، زیرا شرارت بار آن ها را شناخته بودند
[ترجمه گوگل]این مردان دستگیر شدگان وحشیانه ای بودند که به خاطر مناسبت به استخدام درآمدند

4. The other judges, both charisma-free, were handpicked to make him shine.
[ترجمه ترگمان]دیگر قضات، هم charisma و هم free، برای درخشیدن انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]قاضی های دیگر، هر دو بدون فریز، به صورت دستی انتخاب شدند تا او را درخشش دهد

5. Nobody from her handpicked half-dozen is going to utter a mumbling word.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس از او جدا نمی شود - ده دوازده نفر باید زیر لب چیزی بگویند
[ترجمه گوگل]هیچ کس از نیم دزده دست خود را نمی خواهد حرف بزند

6. Dawson was Mayor Kelly's handpicked successor.
[ترجمه ترگمان]داوسون جانشین منتخب شهردار کلی بود
[ترجمه گوگل]داوسون جانشین دستیار شهردار کلی بود

7. Some of his closest aides have been handpicked from the pharmaceutical sector.
[ترجمه ترگمان]برخی از نزدیک ترین دستیاران او از بخش داروسازی انتخاب شده اند
[ترجمه گوگل]برخی از نزدیکان او از بخش داروسازی انتخاب شده اند

8. The 000 delegates were handpicked for loyalty, and did not utter a word of criticism.
[ترجمه ترگمان]The نماینده برای وفاداری انتخاب شدند و حتی یک کلمه انتقاد هم بر زبان نیاوردند
[ترجمه گوگل]000 نماینده به خاطر وفاداری دست راستی گرفتند و یک کلمه انتقاد نکردند

9. Bear Stearns's board -- 12 men largely handpicked by Mr. Cayne -- approved Mr. Spector's departure.
[ترجمه ترگمان]\"هیات مدیره\" خرس - ۱۲ نفر که توسط آقای \"Cayne\" خودشون رو انتخاب کردن - حرکت آقای \"Spector\" رو تایید کرد -
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره بایر استارنس - 12 مرد که عمدتا توسط آقای کیون دستگیر شده اند - تصویب آقای اسپکتور را رد کرد

10. Fergie was handpicked for the role of second coming by Sir Bobby Charlton, now knighted, and the octogenarian Sir Matt Busby, then still at the club in an ambassadorial role.
[ترجمه ترگمان]فرجی به خاطر نقش دوم سر بابی چارلتون که حالا لقب شوالیه دریافت کرده بود و سر مت بازبی که در آن زمان هنوز در باشگاه در نقش سفیر بود انتخاب شد
[ترجمه گوگل]فردی برای نقش دومین آمدن سر بابی چارلتون، که اکنون شوالیه است، و سر مت باسبی، متولد سالهای هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هشت

11. Their handpicked assembly took 14 years to decide the framework of a new constitution.
[ترجمه ترگمان]مجلس منتخب آن ها ۱۴ سال طول کشید تا چارچوب یک قانون اساسی جدید را تعیین کند
[ترجمه گوگل]مأموریت دستکاری آنها 14 سال طول کشید تا چارچوب یک قانون اساسی جدید را تعیین کند

12. She is one of 26 new DPJ women handpicked by the party's powerbroker, Ichiro Ozawa, to take on LDP heavyweights in an overt appeal to voters disillusioned with old-school politics.
[ترجمه ترگمان]او یکی از ۲۶ زن DPJ است که از سوی حزب powerbroker، Ichiro Ozawa، انتخاب شده است تا به LDP heavyweights در یک درخواست آشکار از رای دهندگان که از سیاست های قدیمی دبیرستان راضی هستند، رسیدگی کند
[ترجمه گوگل]او یکی از 26 زن جدید DPJ است که توسط شخص ثروتمند حزب Ichiro Ozawa انتخاب شده است تا در مورد سنگین وزن های LDP در رای گیری هایی که به سیاست های قدیمی مدرسه رسیده اند را به دست آورند

13. Mr Ahmadinejad was handpicked by ultra-conservatives to sweep away the corruption of previous reform-minded governments.
[ترجمه ترگمان]آقای احمدی نژاد توسط محافظه کاران فوق العاده انتخاب شد تا فساد دولت های اصلاح طلب سابق را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]آقای احمدی نژاد توسط محافظه کاران فوق العاده ای دستگیر شد تا فساد اداری دولت های پیشین اصلاحات را از بین ببرد

14. Prime Minister still more powerful than his handpicked head-of-state, President Dmitry Medvedev.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر روسیه، رئیس جمهور دیمیتری مدودف، همچنان قدرت بیشتری نسبت به رئیس جمهور منتخب خود دارد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر هنوز قوی تر از رئیس جمهور دستیار او، رئیس جمهور دیمیتری مدودف

15. At every intersection stands a uniformed policewoman -- handpicked, they say, for their beauty -- directing traffic with parade-ground precision.
[ترجمه ترگمان]در هر تقاطع یک پلیس زن یونیفورم پوش قرار دارد - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]در هر تقاطع، یک پلیس لباس پوشیدنی - برای زیبایی خود می گوید که دستیابی به ترافیک با دقت و صحت رژه است

پیشنهاد کاربران

با دقت انتخاب کردن ( برای شغل یا هدف خاص )

برگزیده، منتخب، دست چین، گلچین، گزیده، برگزیده

گلچین کردن


کلمات دیگر: