حماس
hamas
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• islamic resistance movement, militant islamic group started in 1987 with the aim of creating an islamic palestinian state
جملات نمونه
1. Hamas leaders had said in recent interviews that they would claim victory if turnout was lower than 50 percent.
[ترجمه ترگمان]رهبران حماس در مصاحبه های اخیر گفته بودند که اگر مشارکت در انتخابات کم تر از ۵۰ درصد باشد آن ها ادعا خواهند کرد که پیروز خواهند شد
[ترجمه گوگل]رهبران حماس در مصاحبه های اخیر گفته اند که اگر تعداد شرکت کنندگان کمتر از 50 درصد باشد، پیروزی خواهند کرد
[ترجمه گوگل]رهبران حماس در مصاحبه های اخیر گفته اند که اگر تعداد شرکت کنندگان کمتر از 50 درصد باشد، پیروزی خواهند کرد
2. He has watched aghast as the Hamas bombing campaign has killed 57 people in nine days.
[ترجمه ترگمان]او از زمانی که کمپین بمب گذاری حماس ۵۷ نفر را در نه روز کشته است، مبهوت شده بود
[ترجمه گوگل]وی در حالی که کمپین بمب گذاری حماس در طی نه روز، 57 نفر را کشت، هشدار داد
[ترجمه گوگل]وی در حالی که کمپین بمب گذاری حماس در طی نه روز، 57 نفر را کشت، هشدار داد
3. On Sunday, Hamas had issued a statement saying it would halt violence for three months.
[ترجمه ترگمان]حماس در روز یکشنبه بیانیه ای را صادر کرده و گفته است که این اقدام برای سه ماه خشونت را متوقف خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در روز یکشنبه، حماس بیانیه ای صادر کرد که می گوید خشونت را به مدت سه ماه متوقف کرده است
[ترجمه گوگل]در روز یکشنبه، حماس بیانیه ای صادر کرد که می گوید خشونت را به مدت سه ماه متوقف کرده است
4. Hamas claims the support of about 15 percent of the population.
[ترجمه کوثر موسوی] حماس مدعی حمایت از ۱۵ درصد جمعیت است
[ترجمه ترگمان]حماس ادعا می کند که ۱۵ درصد از جمعیت را حمایت می کند[ترجمه گوگل]حماس حمایت از حدود 15 درصد از جمعیت را تأیید می کند
5. He defines the Arabic word hamas as enthusiastic, but intelligent, anger.
[ترجمه ترگمان]او کلمه عربی hamas را به عنوان مشتاق، اما باهوش و عصبانی تعریف می کند
[ترجمه گوگل]او حماس عربی را به عنوان مشتاق، اما هوشمند، خشم، تعریف می کند
[ترجمه گوگل]او حماس عربی را به عنوان مشتاق، اما هوشمند، خشم، تعریف می کند
6. Hamas, which also opposed participation, also supported the holding of municipal elections.
[ترجمه ترگمان]حماس که مخالف مشارکت است نیز از برگزاری انتخابات شهرداری حمایت کرد
[ترجمه گوگل]حماس که همچنین با مشارکت مخالفت کرد نیز از برگزاری انتخابات شهری حمایت کرد
[ترجمه گوگل]حماس که همچنین با مشارکت مخالفت کرد نیز از برگزاری انتخابات شهری حمایت کرد
7. Hamas, however, sought to participate in the formal political scene.
[ترجمه ترگمان]اما حماس به دنبال مشارکت در صحنه سیاسی رسمی بود
[ترجمه گوگل]با این حال، حماس در صدد حضور در صحنه سیاسی رسمی بود
[ترجمه گوگل]با این حال، حماس در صدد حضور در صحنه سیاسی رسمی بود
8. A Hamas leaflet handed out at the cemetery called for three days of national mourning.
[ترجمه ترگمان]یک اعلامیه حماس که در قبرستان به وی داده شد، به مدت سه روز عزای عمومی اعلام شد
[ترجمه گوگل]یک بمب دست ساز حماس در گورستان به مدت سه روز عزاداری ملی به امضا رسید
[ترجمه گوگل]یک بمب دست ساز حماس در گورستان به مدت سه روز عزاداری ملی به امضا رسید
9. Hamas was widely believed to draw its inspiration from the spiritual leaders of Mujama'a in the Gaza Strip.
[ترجمه ترگمان]حماس به طور گسترده بر این باور بود که از رهبران روحانی of در نوار غزه اله ام گرفته است
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای اعتقاد بر این بود که حماس الهام بخش رهبران معنوی مجاهد در نوار غزه است
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای اعتقاد بر این بود که حماس الهام بخش رهبران معنوی مجاهد در نوار غزه است
10. Hamas is a spinoff of the Egyptian Muslim Brotherhood, and the government of Hosni Mubarak worries about contagion.
[ترجمه ترگمان]حماس، spinoff از اخوان المسلمین مصر و دولت حسنی مبارک در مورد سرایت نگران است
[ترجمه گوگل]حماس عصای اخوان المسلمین مصر است و دولت حسنی مبارک نگران این موضوع است
[ترجمه گوگل]حماس عصای اخوان المسلمین مصر است و دولت حسنی مبارک نگران این موضوع است
11. Following the death, Hamas fired barrage of rockets into southern Israeli communities.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ، حماس barrage موشک به جوامع جنوبی اسرائیل شلیک کرد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ، حماس سرکوب راکت ها به جوامع جنوب اسرائیل را اخراج کرد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ، حماس سرکوب راکت ها به جوامع جنوب اسرائیل را اخراج کرد
12. It's the first direct talks between Fatah and Hamas since March last year.
[ترجمه ترگمان]این اولین مذاکرات مستقیم بین فتح و حماس از مارس سال گذشته است
[ترجمه گوگل]این اولین گفتگوهای مستقیم بین فتح و حماس از ماه مارس سال گذشته است
[ترجمه گوگل]این اولین گفتگوهای مستقیم بین فتح و حماس از ماه مارس سال گذشته است
13. Israel and the West consider Hamas a terrorist organization.
[ترجمه ترگمان]اسرائیل و غرب حماس را یک سازمان تروریستی می دانند
[ترجمه گوگل]اسرائیل و غرب، حماس را سازمان تروریستی می دانند
[ترجمه گوگل]اسرائیل و غرب، حماس را سازمان تروریستی می دانند
14. A - Hamas, or Islamic Resistance Movement, believes Palestinians must use force of arms in their struggle with Israel. Fatah is largely secular and has pursued negotiations with Israel.
[ترجمه ترگمان]حماس، یا جنبش مقاومت اسلامی، معتقد است که فلسطینی ها باید از زور اسلحه در مبارزه خود با اسرائیل استفاده کنند فتح عمدتا سکولار است و مذاکرات با اسرائیل را ادامه داده است
[ترجمه گوگل]الف - حماس یا جنبش مقاومت اسلامی، معتقد است فلسطینی ها باید در مبارزه با اسرائیل از نیروی اسلحه استفاده کنند فتح تا حد زیادی سکولار است و مذاکرات را با اسرائیل دنبال کرده است
[ترجمه گوگل]الف - حماس یا جنبش مقاومت اسلامی، معتقد است فلسطینی ها باید در مبارزه با اسرائیل از نیروی اسلحه استفاده کنند فتح تا حد زیادی سکولار است و مذاکرات را با اسرائیل دنبال کرده است
15. Israeli warplanes continue to hIt'suspected Hamas targets in the Gaza Strip.
[ترجمه ترگمان]جنگنده های اسرائیلی به بمباران مواضع مظنون حماس در نوار غزه ادامه دادند
[ترجمه گوگل]جنگنده های اسرائیلی به اهداف حماس در نوار غزه ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]جنگنده های اسرائیلی به اهداف حماس در نوار غزه ادامه می دهند
کلمات دیگر: