کیف زنانه، ساک، کیف دستی، کیف سفری، کیف دستی خانم ها کیف دستی
handbag
کیف زنانه، ساک، کیف دستی، کیف سفری، کیف دستی خانم ها کیف دستی
انگلیسی به فارسی
چمدان کوچک، ساک، کیف دستی
کیف زنانه
کیف دستی، کیف دستی خانم ها، کیف سفری
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a bag or similar receptacle, used usu. by women to carry small personal articles and necessities; purse.
• مشابه: pocketbook, purse
• مشابه: pocketbook, purse
• (2) تعریف: a small piece of luggage; grip.
• مشابه: tote
• مشابه: tote
• woman's purse, small bag; small light traveling bag carried by hand, carryon
be a assaulted by a woman
handbags are small bags which many women carry with them and use to keep things like their money and diaries in.
be a assaulted by a woman
handbags are small bags which many women carry with them and use to keep things like their money and diaries in.
مترادف و متضاد
person’s carryall
Synonyms: backpack, bag, clutch, evening bag, grip, hide, knapsack, leather, pocketbook, portmanteau, purse, reticule
جملات نمونه
1. a mesh handbag
کیف دستی (زنانه) توری
2. The girl bought a nice handbag.
[ترجمه ترگمان]دختره کیف دستی قشنگی خریده
[ترجمه گوگل]دختر کیف دستی خوب را خرید
[ترجمه گوگل]دختر کیف دستی خوب را خرید
3. Will you please remove your handbag from the seat?
[ترجمه ترگمان]میشه کیف دستی تون رو از روی صندلی بردارید؟
[ترجمه گوگل]آیا کیف دستی خود را از صندلی برداشته اید؟
[ترجمه گوگل]آیا کیف دستی خود را از صندلی برداشته اید؟
4. Julie opened her handbag and took out her purse.
[ترجمه ترگمان]جولی کیفش را باز کرد و کیفش را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]جولی کیف دستی اش را باز کرد و کیف پولش را برداشت
[ترجمه گوگل]جولی کیف دستی اش را باز کرد و کیف پولش را برداشت
5. Her purse was stolen from her handbag.
[ترجمه ترگمان]کیفش از کیفش دزدیده شده بو
[ترجمه گوگل]کیف پول او از کیف دستی او به سرقت رفته است
[ترجمه گوگل]کیف پول او از کیف دستی او به سرقت رفته است
6. She was rummaging in her handbag for her keys.
[ترجمه ترگمان]داشت کیفش را زیر و رو می کرد تا کلید هاش را پیدا کند
[ترجمه گوگل]او برای کلیدهای خود در کیف دستی خود شنیده بود
[ترجمه گوگل]او برای کلیدهای خود در کیف دستی خود شنیده بود
7. The thief snatched her handbag and ran.
[ترجمه ترگمان]دزد کیف دستی اش را برداشت و فرار کرد
[ترجمه گوگل]دزد دستش را برداشت و فرار کرد
[ترجمه گوگل]دزد دستش را برداشت و فرار کرد
8. This handbag is made of superior leather.
[ترجمه ترگمان]این کیف دستی از چرم برتر است
[ترجمه گوگل]این کیف دستی از چرم برتر ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این کیف دستی از چرم برتر ساخته شده است
9. A mugger grabbed her handbag as she was walking across the park.
[ترجمه ترگمان]یک دزد کیف دستی او را که در پارک قدم می زد گرفت
[ترجمه گوگل]او در حالی که در پارک راه می رفت دستش را گرفت
[ترجمه گوگل]او در حالی که در پارک راه می رفت دستش را گرفت
10. She whacked him with her handbag.
[ترجمه ترگمان]با کیف دستی اش ضربه ای به او زد
[ترجمه گوگل]او را با کیف دستی اش نابود کرد
[ترجمه گوگل]او را با کیف دستی اش نابود کرد
11. She whopped him with her handbag.
[ترجمه ترگمان]با کیف دستی اش ضربه ای به او زد
[ترجمه گوگل]او با کیف دستی خود او را لگد زد
[ترجمه گوگل]او با کیف دستی خود او را لگد زد
12. She took her hairbrush from her handbag and began to brush her hair.
[ترجمه ترگمان]سرش را از کیف دستی اش بیرون آورد و شروع به شانه زدن به موهایش کرد
[ترجمه گوگل]او دستش را از روی کیف دستی اش برداشت و شروع به برداشتن موهایش کرد
[ترجمه گوگل]او دستش را از روی کیف دستی اش برداشت و شروع به برداشتن موهایش کرد
13. Traditional handbag makers are injecting more fun into their designs.
[ترجمه ترگمان]افرادی که در کیف دستی سنتی زندگی می کنند، بیش از پیش به طراحی های خود می خندند
[ترجمه گوگل]سازندگان کیف دستی سنتی سرگرم کننده تر به طرح های خود هستند
[ترجمه گوگل]سازندگان کیف دستی سنتی سرگرم کننده تر به طرح های خود هستند
14. How can you tell a fake Vuitton handbag from the real thing?
[ترجمه ترگمان]از کجا می تونی یه کیف دستی تقلبی رو از یه چیز واقعی تعریف کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان یک کیف دستی Vuitton جعلی از چیز واقعی را بیابید؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان یک کیف دستی Vuitton جعلی از چیز واقعی را بیابید؟
پیشنهاد کاربران
کیف دستی
کیف دستی زنانه
a bag for money, keys, etc. , used especially by women ( in Bititish )
کلمات دیگر: