کلمه جو
صفحه اصلی

hand grenade


(جنگ افزار) نارنجک، نارنجک دستی

انگلیسی به فارسی

(جنگ افزار) نارنجک، نارنجک دستی


نارنجک دستی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a small hand-thrown explosive shell that is exploded by a fuse or on impact.

• small explosive which is thrown by hand

جملات نمونه

1. A hand grenade exploded by accident and I got lost in the ensuing confusion.
[ترجمه هژیر هاشم پور] یک نارنجک دستی به طور تصادفی منفجر شد و من از گیجی متعاقب آن، سردرگم شدم.
[ترجمه ترگمان]یک نارنجک دستی توسط تصادف منفجر شد و من در سردرگمی ناشی از آن گم شدم
[ترجمه گوگل]یک نارنجک دستی به طور تصادفی منفجر شد و منجر به سردرگمی شد

2. A hand grenade was thrown at an army patrol.
[ترجمه ترگمان]یک نارنجک دستی روی یک گشت نظامی انداخته شد
[ترجمه گوگل]یک نارنجک دستی در یک گورستان ارتش پرتاب شد

3. Alcohol is more like a pharmacological hand grenade.
[ترجمه ترگمان]الکل بیشتر شبیه به یک نارنجک دستی دارویی است
[ترجمه گوگل]الکل بیشتر شبیه نارگیل دستی دارویی است

4. Janko Janjic, 4 detonated a hand grenade that killed him and injured the soldiers.
[ترجمه ترگمان]Janko Janjic ۴ ساله یک نارنجک دستی را منفجر کرد که او را کشت و سربازان را زخمی کرد
[ترجمه گوگل]یانکو جانجیک، 4 نارنجک دست را منفجر کرد که او را کشته و سربازان را مجروح کرد

5. Semionov threatened the pilot with a dummy hand grenade and forced him to land the plane.
[ترجمه ترگمان]Semionov خلبان را با یک نارنجک دستی ساختگی تهدید کرد و او را وادار به فرود هواپیما کرد
[ترجمه گوگل]سمیونوف خلبان را با یک نارنجک دست ساز تهدید کرد و او را مجبور به فرود هواپیما کرد

6. One day some street cowboys threw an uncharged hand grenade at him for a joke.
[ترجمه ترگمان]یک روز یک گاو چرون، یک نارنجک دستی را برای جک پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]یک روز بعضی از گاوچرانهای خیابانی یک نارنجک دست خالی را به او دادند تا یک شوخی داشته باشند

7. He relied heavily on the Mk II fragmentation hand grenade to keep the enemy at bay or bleeding inside a machinegun bunker.
[ترجمه ترگمان]او به شدت به یک نارنجک دستی Mk II تکیه کرده بود تا دشمن را در پناه گاه مسلسل و یا خونریزی داخلی نگه دارد
[ترجمه گوگل]او به شدت بر روی نارنجک دستی قطعه Mk II تکیه کرد تا دشمن را در خلوت یا خونریزی در داخل پناهگاه تفنگ نگه دارد

8. They also thought a hand grenade might be thrown at any time into their meeting cave.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین فکر کردند که ممکن است یک نارنجک دستی در هر زمانی به داخل غار محل تلاقی آن ها پرتاب شود
[ترجمه گوگل]آنها همچنین تصور می کردند یک نارنجک دستی ممکن است در هر زمان به غار جلسه خود پرتاب شود

9. This cute little thing looks like a hand grenade - but it could save your life.
[ترجمه ترگمان]این کوچولوی بامزه شبیه یه نارنجک دستی - ه اما میتونه جونت رو نجات بده
[ترجمه گوگل]این چیز کمی ناز به نظر می رسد نارنجک دستی است - اما می تواند زندگی شما را نجات دهد

10. Shoot an enemy cocktail, stick, or hand grenade.
[ترجمه ترگمان]از یک کوکتل دشمن، چوب، یا نارنجک دستی عکس بگیرید
[ترجمه گوگل]یک کوکتل دشمن، چوب یا نارنجک دستی را بکشید

11. His footstep triggered off the hand grenade.
[ترجمه ترگمان]صدای پای او از نارنجک دور شد
[ترجمه گوگل]پایه او باعث نارنجک دستی شد

12. Kiwi is hand grenade of cancer - fighting antioxidants, including itamin C, itamin E, lutein, and copper.
[ترجمه ترگمان]کیوی، یک نارنجک دستی از آنتی اکسیدان های ضد سرطان از جمله itamin C، itamin E، lutein و مس است
[ترجمه گوگل]کیوی یک نارنجک دستی از آنتی اکسیدان های سرطانی است که شامل آنتی اکسیدان، آنتی اکسیدان، لوسیون و مس می باشد

13. He found he could not throw the hand grenade the required distance.
[ترجمه ترگمان]او دریافت که نمی تواند نارنجک دستی را به فاصله مورد نیاز پرتاب کند
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که نمیتواند نارنجک دست را از فاصله مورد نیاز دور کند

14. My idea of checking out a tunnel is throwing a hand grenade down it.
[ترجمه ترگمان]ایده من اینه که یه تونل رو چک کنم که یه نارنجک بهش بندازم
[ترجمه گوگل]ایده من برای چک کردن یک تونل پرتاب یک نارنجک دستی پایین آن است

15. A: I meant just-I meant only that the only means I could evacuate the people would be a hand grenade.
[ترجمه ترگمان]منظورم این بود که فقط … منظورم این بود که فقط این یعنی که میتونم مردم رو تخلیه کنم یه نارنجک دستی باشه
[ترجمه گوگل]الف: منظور من فقط این بود که تنها وسیله ای که می توانم مردم را تخلیه کنم یک نارنجک دستی است

پیشنهاد کاربران

نارنجک


کلمات دیگر: