کلمه جو
صفحه اصلی

laptop computer

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a portable personal computer, light enough to rest on one's lap.

• portable computer

جملات نمونه

1. Loaded into a laptop computer, they can make terrific travel companions.
[ترجمه ترگمان]در یک کامپیوتر لپ تاپ قرار داده می شوند و می توانند دوستان سفر عالی داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند به یک کامپیوتر لپ تاپ دست پیدا کنند

2. A laptop cat is more soothing than a laptop computer.
[ترجمه ترگمان]یک گربه لپ تاپ بسیار آرامش بخش از یک کامپیوتر لپ تاپ است
[ترجمه گوگل]گربه لپ تاپ از رایانه لپ تاپ راحت تر است

3. If you a laptop computer, we recommend that you use it for 00.
[ترجمه ترگمان]، اگه یه لپ تاپ لپ تاپ داری ما توصیه می کنیم که از اون استفاده کنی
[ترجمه گوگل]اگر شما یک کامپیوتر لپ تاپ هستید، توصیه می کنیم که آن را برای 00 استفاده کنید

4. His tools are a laptop computer, cameras and sometimes diving equipment.
[ترجمه ترگمان]ابزار او یک کامپیوتر لپ تاپ، دوربین و گاهی تجهیزات غواصی هستند
[ترجمه گوگل]ابزارهای او یک لپ تاپ، دوربین و گاهی اوقات تجهیزات غواصی است

5. His working tools are laptop computer, cameras and sometimes diving equipment.
[ترجمه ترگمان]ابزارهای کار او لپ تاپ، دوربین و گاهی تجهیزات غواصی هستند
[ترجمه گوگل]ابزارهای کاری او رایانه لپ تاپ، دوربین و گاهی اوقات تجهیزات غواصی است

6. I want to buy a laptop computer.
[ترجمه ترگمان]من میخوام یه لپ تاپ لپ تاپ بخرم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک کامپیوتر لپ تاپ بخرم

7. I really like your new laptop computer. It's very light!
[ترجمه ترگمان]من واقعا از کامپیوتر جدیدت خوشم میاد خیلی سبک است!
[ترجمه گوگل]من واقعا لپ تاپ جدیدم را دوست دارم این بسیار سبک است!

8. His working tools are a electro laptop computer, cameras and sometimes diving equipment.
[ترجمه ترگمان]ابزارهای کار او یک کامپیوتر لپ تاپ، دوربین و گاهی تجهیزات غواصی هستند
[ترجمه گوگل]ابزارهای کاری او یک لپ تاپ الکتریکی، دوربین و گاهی اوقات تجهیزات غواصی است

9. Laptop Computer Batteries Become a Hot Issue.
[ترجمه ترگمان]باتری های کامپیوتر لپ تاپ به مساله داغ تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]باتری های لپ تاپ کامپیوتر تبدیل به یک مسئله داغ می شوند

10. Every desktop and laptop computer common use today contains a microprocessor as its central processing unit.
[ترجمه ترگمان]هر رایانه رومیزی و لپ تاپ امروزه شامل یک ریزپردازنده است که واحد پردازش مرکزی آن است
[ترجمه گوگل]هر رایانه معمولی رایانه ای و لپ تاپ امروز شامل یک ریز پردازنده به عنوان واحد پردازش مرکزی آن است

11. Use to add a laptop computer to your system diagram.
[ترجمه ترگمان]برای اضافه کردن یک کامپیوتر لپ تاپ به نمودار سیستم خود استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای اضافه کردن یک کامپیوتر لپ تاپ به نمودار سیستم خود از آن استفاده کنید

12. The XO-1 is a laptop computer designed to be inexpensively manufactured and distributed to children in developing countries around the world.
[ترجمه ترگمان]XO - ۱ یک کامپیوتر لپ تاپ است که به طور ارزان ساخته شده است و برای کودکان در کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان توزیع شده است
[ترجمه گوگل]XO-1 یک لپ تاپ طراحی شده برای ارزان ساختن و توزیع به کودکان در کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان است

13. Is your desktop or laptop computer starting to feel a little poky?
[ترجمه ترگمان]آیا کامپیوتر شخصی یا لب تاپ شما یک poky کوچک را احساس می کند؟
[ترجمه گوگل]آیا کامپیوتر دسکتاپ یا لپ تاپ شما شروع به نوسان کمی می کند؟

14. He is His working tools are laptop a laptop computer, cameras and sometimes diving equipment.
[ترجمه ترگمان]او ابزار کار او لپ تاپ، کامپیوتر لپ تاپ، دوربین و گاهی تجهیزات غواصی است
[ترجمه گوگل]او ابزار کار خود را لپ تاپ کامپیوتر لپ تاپ، دوربین و گاهی اوقات تجهیزات غواصی است

15. I have a laptop computer . Do I have to declare it at the customs?
[ترجمه ترگمان]من یه لپ تاپ لپ تاپ دارم مگر من باید آن را در گمرک اعلام کنم؟
[ترجمه گوگل]من یک لپ تاپ دارم آیا باید آن را در آداب و رسوم اعلام کنم؟

پیشنهاد کاربران

کامپیوتر رو پایی، کامپیوتر رو زانویی

laptop computer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رایانۀ کیفی
تعریف: رایانه ای سبک و کوچک که به منظور حمل آسان و قرار دادن روی زانو طراحی شده باشد


کلمات دیگر: