کلمه جو
صفحه اصلی

handiness


آسانی، سهولت، زود انجامی

انگلیسی به فارسی

آسانی، سهولت، زود انجامی


مفید بودن


انگلیسی به انگلیسی

• dexterity, skillfulness; usefulness

جملات نمونه

1. I was greatly impressed by the handiness with which she played the piano.
[ترجمه ترگمان]تحت تاثیر the که پیانو می نواخت تحت تاثیر قرار گرفتم
[ترجمه گوگل]من به شدت توسط handiness که با او پیانو را تحت تاثیر قرار گرفت

2. Provide full auto and unload apparatus, handiness and immediacy.
[ترجمه ترگمان]فراهم کردن وسایل نقلیه کامل و تخلیه بار، فوریت و فوریت
[ترجمه گوگل]ارائه دستگاه کامل و تخلیه، handiness و فوری

3. Precise design of complete machine, compact conformation, handiness and simplicity.
[ترجمه ترگمان]طراحی دقیق ماشین کامل، ترکیب فشرده، handiness و سادگی
[ترجمه گوگل]طراحی دقیق ماشین کامل، سازگاری فشرده، راحتی و سادگی

4. It is excellent for its handiness, elegance and beauty.
[ترجمه ترگمان]آن برای handiness، ظرافت و زیبایی اش عالی است
[ترجمه گوگل]این عالی است برای handiness، ظرافت و زیبایی

5. He can do any sort of work requiring handiness and dexterity.
[ترجمه ترگمان]او می تواند کاری بکند که مستلزم مهارت و مهارت باشد
[ترجمه گوگل]او می تواند هر نوع کاری را انجام دهد که نیاز به مهارت و مهارت دارد

6. Compared with traditional methods, it has the merits of high absorptivity handiness and no environment pollution.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با روش های سنتی، این روش مزایای جذب بالایی را دارد و هیچ آلودگی محیطی ندارد
[ترجمه گوگل]در مقایسه با روش های سنتی، دارای قابلیت های بالای جذب و بدون آلودگی محیط زیست است

7. Self - provided large paper roll hoisting equipment and handiness & immediacy.
[ترجمه ترگمان]self - equipment تجهیزات بالا و handiness & فوریت را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]دستگاه خودپرداز و تجهیزات آسانسور رول کاغذ و دستیابی * فوری

پیشنهاد کاربران

مهارت


کلمات دیگر: