مه راجه
maharaja
مه راجه
انگلیسی به فارسی
مهراجه
مهاراج
انگلیسی به انگلیسی
• indian prince or king, great raja
a maharaja is the head of one of the royal families that used to rule parts of india.
a maharaja is the head of one of the royal families that used to rule parts of india.
جملات نمونه
1. Among the maharajas tiger shooting became highly competitive.
[ترجمه ترگمان]در بین ببر maharajas به شدت رقابتی شد
[ترجمه گوگل]در میان تیراندازی ببرهای مارشا بسیار رقابتی شد
[ترجمه گوگل]در میان تیراندازی ببرهای مارشا بسیار رقابتی شد
2. His close rival, the Maharaja of Rewa, reached a total of 500 and then withdrew from the contest.
[ترجمه ترگمان]رقیب نزدیک او یعنی Maharaja of به مجموع ۵۰۰ نفر رسید و سپس از رقابت کناره گیری کرد
[ترجمه گوگل]رقیب نزدیک او، مهارجا از روا، به مجموع 500 رسید و سپس از مسابقه خارج شد
[ترجمه گوگل]رقیب نزدیک او، مهارجا از روا، به مجموع 500 رسید و سپس از مسابقه خارج شد
3. One of the top scorers, the Maharaja of Sarguja claimed 150 tigers.
[ترجمه ترگمان]یکی از برجسته ترین بازیکنان، the of مسئولیت ۱۵۰ ببر را برعهده گرفت
[ترجمه گوگل]یکی از برجسته ترین بازیکنان، ماهاراج Sarguja 150 ببر را اداره کرد
[ترجمه گوگل]یکی از برجسته ترین بازیکنان، ماهاراج Sarguja 150 ببر را اداره کرد
4. Maharaja said that people in the government favorable to us have warned us to keep a low profile during the next few months, so devotees in Moscow have decided to cancel this summer's Ratha-yatra.
[ترجمه ترگمان]Maharaja گفت که مردم در دولت مطلوب ما به ما هشدار داده اند که در طول چند ماه آینده یک پروفایل پایین نگه داریم، بنابراین زائران در مسکو تصمیم گرفته اند که این yatra تابستانی را لغو کنند
[ترجمه گوگل]مهارجا گفت که مردم در دولت مطلوب ما به ما هشدار داده اند که در چند ماه آینده مشخصات کمتری داشته باشند، بنابراین احزاب در مسکو تصمیم به لغو Ratha-yatra تابستان امسال کرده اند
[ترجمه گوگل]مهارجا گفت که مردم در دولت مطلوب ما به ما هشدار داده اند که در چند ماه آینده مشخصات کمتری داشته باشند، بنابراین احزاب در مسکو تصمیم به لغو Ratha-yatra تابستان امسال کرده اند
5. My Guru Maharaja used to say that for one who is not engaged in devotional service, reading all the books is simply like licking the outside of the honey jar.
[ترجمه ترگمان]گورو Maharaja من عادت داشت بگوید که برای کسی که در مراسم مذهبی شرکت نداشته باشد، خواندن تمام کتاب ها به سادگی شبیه لیس زدن بیرون شیشه عسل است
[ترجمه گوگل]گورو مهارجا من گمان می کرد که برای کسی که در خدمت عدالت نباشد، خواندن تمام کتاب ها به سادگی از بین بردن شیشه ی عسل است
[ترجمه گوگل]گورو مهارجا من گمان می کرد که برای کسی که در خدمت عدالت نباشد، خواندن تمام کتاب ها به سادگی از بین بردن شیشه ی عسل است
6. When Lord Nrsimhadeva saw the small boy Prahlada Maharaja prostrated at the soles of His lotus feet, He became most ecstatic in affection toward His devotee.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که لرد Nrsimhadeva پسر کوچک Prahlada Maharaja را دید که در کف پای نیلوفر آبی به خاک افتاده بود، در علاقه به فدایی او به وجد آمده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که پروردگار نسیحهدوا پسر کوچکی را دید که پراشادا مهارایا را در کف پاهای لوتوس خود فرو ریخت، او به شدت عصبانی به عیسی مسیح شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که پروردگار نسیحهدوا پسر کوچکی را دید که پراشادا مهارایا را در کف پاهای لوتوس خود فرو ریخت، او به شدت عصبانی به عیسی مسیح شد
7. Each descends from a single male, Mohan, captured by the Maharaja of Rewa in the 1950s.
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها از یک مرد مجرد به نام Mohan که در دهه ۱۹۵۰ توسط the of اسیر شده بود، پایین می آید
[ترجمه گوگل]هر یک از یک مرد تنها مردی محن که از دهه 1950 توسط مهاراج روی گرفته شد، فرود می آید
[ترجمه گوگل]هر یک از یک مرد تنها مردی محن که از دهه 1950 توسط مهاراج روی گرفته شد، فرود می آید
8. Getting up, I left my little daydream in the garden and walked with Maharaja to the car.
[ترجمه ترگمان]از جایم بلند شدم و از رویای کوچک خود در باغ بیرون آمدم و با maharaja به طرف ماشین رفتم
[ترجمه گوگل]در حال ظهور، افکار کوچک من در باغ را ترک کردم و با ماشین مهارجا رفتم
[ترجمه گوگل]در حال ظهور، افکار کوچک من در باغ را ترک کردم و با ماشین مهارجا رفتم
9. When Satya-tapa saw our repentant attitude, he became pleased and told us we would live as trees only until Maharaja Bharata came in contact with us .
[ترجمه ترگمان]وقتی Satya - tapa نگرش repentant خود را دید، خوشحال شد و به ما گفت که ما فقط تا زمانی که Maharaja Bharata با ما تماس بگیرد، به عنوان درخت زندگی خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]وقتی Satya-tapa نگرش توبه آمیز ما را دید، خوشحال شد و به ما گفت که ما فقط درختان زندگی می کنیم تا زمانی که ماهاراج براتا با ما تماس بگیرد
[ترجمه گوگل]وقتی Satya-tapa نگرش توبه آمیز ما را دید، خوشحال شد و به ما گفت که ما فقط درختان زندگی می کنیم تا زمانی که ماهاراج براتا با ما تماس بگیرد
10. After Gpab Singh's death in 185 Montgomerie continued his survey work as he carried the same influence with Maharaja Ranjit Singh, the successor of Gpab Singh.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ Gpab سینگ در ۱۸۵ Montgomerie، همچنان که با Maharaja Ranjit سینگ، جانشین Gpab سینگ، همان تاثیر را بر عهده داشت، همچنان به کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ Gpab Singh در 185 مونتگومری، کار تحقیقاتی خود را ادامه داد، زیرا او همان نفوذ را با مهارایا رنجیت سینگ، جانشین گپاب سینگ، تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ Gpab Singh در 185 مونتگومری، کار تحقیقاتی خود را ادامه داد، زیرا او همان نفوذ را با مهارایا رنجیت سینگ، جانشین گپاب سینگ، تحت تاثیر قرار داد
11. He was also an unofficial poptical adviser to Gpab Singh, the then Maharaja of Kashmir.
[ترجمه ترگمان]او همچنین یک مشاور غیر رسمی غیر رسمی برای Gpab سینگ و سپس Maharaja کشمیر بود
[ترجمه گوگل]او همچنین یک مشاور غیررسمی پاپیتال Gpab Singh، سپس Maharaja از کشمیر بود
[ترجمه گوگل]او همچنین یک مشاور غیررسمی پاپیتال Gpab Singh، سپس Maharaja از کشمیر بود
12. After Gulab Singh's death in 185 Montgomerie continued his survey work as he carried the same influence with Maharaja Ranjit Singh, the successor of Gulab Singh.
[ترجمه ترگمان]پس از مرگ گلاب سینگ در ۱۸۵ Montgomerie، همچنان که وی همان نفوذ را با Maharaja Ranjit سینگ، جانشین گلاب سینگ، به همراه داشت، همچنان به کار خود ادامه داد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ گلاب سینگ در 185 مونتگومری، کار تحقیقاتی خود را ادامه داد، زیرا او همان نفوذ را با مهاراج رنجیت سینگ، جانشین گولاب سینگ، انجام داد
[ترجمه گوگل]پس از مرگ گلاب سینگ در 185 مونتگومری، کار تحقیقاتی خود را ادامه داد، زیرا او همان نفوذ را با مهاراج رنجیت سینگ، جانشین گولاب سینگ، انجام داد
13. "There is a desire with China to get along, and I know there is such a desire in India," says Maharaja Krishna Rasgotra, former Indian Foreign Secretary.
[ترجمه ترگمان]Maharaja کریشنا Rasgotra، دبیر پیشین امور خارجه هند، می گوید: \" تمایل به چین برای رسیدن به این کشور وجود دارد و من می دانم که چنین هوسی در هند وجود دارد \"
[ترجمه گوگل]مهارجا کریشنا رشگوتارا، وزیر امور خارجه پیشین هند، می گوید: 'تمایل چین به پیوستن وجود دارد، و من می دانم که چنین تمایلاتی در هند وجود دارد '
[ترجمه گوگل]مهارجا کریشنا رشگوتارا، وزیر امور خارجه پیشین هند، می گوید: 'تمایل چین به پیوستن وجود دارد، و من می دانم که چنین تمایلاتی در هند وجود دارد '
کلمات دیگر: