کلمه جو
صفحه اصلی

kenya


کشور کنیا (در مرکز و شرق افریقا ـ پایتخت: نایروبی ـ 582649 کیلومتر مربع)

انگلیسی به فارسی

کنیا


کشور کنیا (در مرکز و شرق آفریقا ـ پایتخت: نایروبی ـ 582649 کیلومتر مربع)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: Kenyan (adj.), Kenyan (n.)
• : تعریف: an East African country on the Indian Ocean coast between Ethiopia and Tanzania.

• country in eastern africa
the republic of kenya is a country in eastern africa. it became a british colony in the 19th century. the mau mau rising, a kikuyu independence movement which aimed to expel european settlers from kenya, occurred from 1952 to 1956. kenya became independent in 1963. jomo kenyatta, of the kenya african national union (kanu), was the first president and ruled until his death in 1978. kanu was the sole legal party from 1969 until 1991, when political parties were legalized. daniel t arap moi succeeded kenyatta as president in 1978. conflict between kikuyu and masai in the rift valley increased in the early 1990s. kenya is a member of the commonwealth and the organization of african unity. it exports coffee and tea. cannabis is illegally produced. tourism is an important industry. large foreign debts and high inflation are major economic problems.

جملات نمونه

1. I've never been to Kenya, but I hope to visit it next year.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت به کنیا نرفته بودم، اما امیدوارم سال بعد از آن دیدن کنم
[ترجمه گوگل]من هرگز به کنیا نبوده ام، اما امیدوارم سال آینده آن را ببینم

2. Mount Kenya is to the north of Nairobi.
[ترجمه ترگمان]کوه کنیا در شمال نایروبی است
[ترجمه گوگل]کوه کنیا به شمال نایروبی است

3. Mount Elgon straddles the border between Kenya and Uganda.
[ترجمه ترگمان]کوه Elgon در مرز بین کنیا و اوگاندا قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]Mount Elgon مرز میان کنیا و اوگاندا را گسترش می دهد

4. They went on safari in Kenya.
[ترجمه ترگمان]آن ها در کنیا به سفری اکتشافی رفتند
[ترجمه گوگل]آنها در کنیا به سفری رفتند

5. The film was shot on location in Kenya.
[ترجمه ترگمان]فیلم در کنیا به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]این فیلم در محل کنیا قرار گرفته است

6. Kenya was under colonial rule for many years.
[ترجمه ترگمان]کنیا سال ها تحت سلطه استعماری بود
[ترجمه گوگل]کنیا در طول چند سال تحت حکومت استعماری قرار داشت

7. The anglophone countries of Africa include Kenya and Zimbabwe.
[ترجمه ترگمان]کشورهای anglophone آفریقا شامل کنیا و زیمبابوه هستند
[ترجمه گوگل]کشورهای آفریقایی آفریقا شامل کنیا و زیمبابوه هستند

8. Ethiopia and, to a lesser extent/degree, Kenya will be badly affected by the drought.
[ترجمه ترگمان]اتیوپی و تا میزان کم تر، کنیا به شدت تحت تاثیر خشکسالی قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]اتیوپی و به میزان کمتر / درجه، کنیا به شدت تحت تاثیر خشکسالی قرار خواهد گرفت

9. In Kenya, researchers found that elephants react differently to clothing worn by men of the Maasai and Kamba ethnic groups.
[ترجمه ترگمان]در کنیا، محققان دریافتند که فیل ها با لباس های فرسوده توسط مردان قوم ماسایی و Kamba گروهه ای قومی به طور متفاوت واکنش نشان می دهند
[ترجمه گوگل]در کنیا، محققان دریافتند که فیل ها متفاوت با لباس های پوشیده شده توسط مردان گروه های نژادی Maasai و Kamba واکنش نشان می دهند

10. Belarus, Islamic Republic of Iran, Kenya, Malaysia and Zambia are the latest to join this list.
[ترجمه ترگمان]بلاروس، جمهوری اسلامی ایران، کنیا، مالزی و زامبیا آخرین کسانی هستند که به این لیست ملحق می شوند
[ترجمه گوگل]بلاروس، جمهوری اسلامی ایران، کنیا، مالزی و زامبیا آخرین عضو این لیست هستند

11. In Kenya as elsewhere on the continent, new industries like money transfer and mobile banking have given people hope that a more liberal environment might expand economic opportunities.
[ترجمه ترگمان]در کنیا مانند جاه ای دیگر قاره، صنایع جدید مانند انتقال پول و بانکداری موبایل به مردم امید داده اند که یک محیط لیبرال تر می تواند فرصت های اقتصادی را گسترش دهد
[ترجمه گوگل]صنایع جدیدی نظیر انتقال پول و بانکداری تلفن همراه در کنیا مانند سایر نقاط قاره، امیدوار بودند که یک محیط لیبرال بیشتر بتواند فرصت های اقتصادی را گسترش دهد

12. BAT Kenya serves as a hub for 16 African countries most of which are landlocked and import directly from Kenya, which has seen some traders diverting transit goods.
[ترجمه ترگمان]BAT کنیا به عنوان مرکزی برای ۱۶ کشور آفریقایی عمل می کند که اکثر آن ها بطور مستقیم از کنیا وارد می شوند و مستقیما از کنیا وارد می شوند، که برخی تجار را از حمل و نقل کالا بازدید می کنند
[ترجمه گوگل]BAT کنیا به عنوان یک توپی برای 16 کشور آفریقایی به شمار می رود که اکثر آنها دریای خلیج فارس هستند و به طور مستقیم از کنیا وارداتی هستند که بعضی از معامله گران را که کالاهای ترانزیت را منحرف می کنند، دیده است

13. At 199 m, Mount Kenya is the second highest peak in Africa.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۹ میلیون نفر، کوه کنیا دومین قله مرتفع در آفریقا است
[ترجمه گوگل]در 199 متری، کوه کنیا دومین قله در آفریقا است

14. Some church leaders have been outspoken in their support for political reform in Kenya.
[ترجمه ترگمان]برخی از رهبران کلیسا در حمایت خود از اصلاحات سیاسی در کنیا صریح صحبت کرده اند
[ترجمه گوگل]برخی از رهبران کلیسا در حمایت از اصلاحات سیاسی در کنیا سخن گفته اند


کلمات دیگر: