ضد انعقاد، پختن، گرم کردن، سخت وسفت کردن، بادوام نمودن، حرارت زیاد دادن و بعد سرد کردن
annealed
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. annealed iron
آهن تفته
پیشنهاد کاربران
تنش زدایی
تاب کاری کردن، حرارت دادن فلز تا دمای خاص و آهسته سرد کردن آن
سرد و گرم شده
سخت کاری شده
کلمات دیگر: