1. roast beef
گوشت گاو بریان شده
2. roast pork
گوشت خوک بریان شده
3. roast turkey and all the fixings
بوقلمون بریان شده و کلیه ی مخلفات
4. a roast honoring bob hope's ninetieth birthday
مهمانی دوستانه به افتخار نود سالگی بوب هوپ
5. chuck roast
گوشت گاو پخته
6. to roast a potato in ashes
سیب زمینی را در خاکستر پختن
7. a steer roast
پیک نیک گاو پرواری (که در آن گاو درسته را کباب می کنند)
8. flame the roast with brandy
گوشت گاو بریان شده را با براندی شعله ور کردن
9. i bought a (piece of) roast from the butcher
یک تکه گوشت کبابی از قصاب خریدم.
10. we are going to lie in the sun and roast all day
می خواهیم تمام روز دراز بکشیم و حمام آفتاب بگیریم.
11. Put the meat into the oven to roast.
[ترجمه ترگمان]گوشت را در اجاق بگذار تا برشته شود
[ترجمه گوگل]گوشت را به کوره بگذارید
12. People in England often have roast beef and Yorkshire pudding for lunch on Sundays.
[ترجمه ترگمان]مردم انگلستان معمولا روزه ای یکشنبه گوشت گوساله و پودینگ Yorkshire می خورند
[ترجمه گوگل]مردم انگلستان اغلب گوشت چرخ کرده و پودینگ یورکشایر را برای ناهار در روزهای یکشنبه دارند
13. He was replete with roast duck.
[ترجمه ترگمان]کاملا پر از اردک سرخ شده بود
[ترجمه گوگل]او با اردک کبابی پر شده بود
14. We're going to lie in the sun and roast for two weeks.
[ترجمه ترگمان]قرار است دو هفته در آفتاب استراحت کنیم و کباب کنیم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم به مدت دو هفته در خورشید بمانیم و بخوریم
15. A tantalising aroma of roast beef fills the air.
[ترجمه ترگمان]یک رایحه قوی گوشت بریان هوا را پر می کند
[ترجمه گوگل]عطر و طعم گوشت گاو کباب پر از هوا است
16. Just roast the chicken in the oven and baste it in oil and lemon.
[ترجمه ترگمان]فقط جوجه را در فر کباب کن و با روغن و لیمو ترش کن
[ترجمه گوگل]فقط مرغ را در فر بگذارید و آن را در روغن و لیمو بمالید
17. He carved up the roast beef and gave each of us a portion.
[ترجمه ترگمان]گوشت کبابی را تراشید و قسمتی از ما را به ما داد
[ترجمه گوگل]او گوشت گاو بو داده را برش داد و هر یک از ما را بخشی داد
18. It was always roast lamb and canned peas for Sunday lunch.
[ترجمه ترگمان]همیشه گوشت کبابی و کنسرو گوشت برای ناهار روز یکشنبه بود
[ترجمه گوگل]همیشه برنج و گوجهفرنگی کنسرو شده بود
19. Truss the chicken before you roast it.
[ترجمه ترگمان]قبل از کباب کردن جوجه
[ترجمه گوگل]مرغ را قبل از آن بپزید
20. The main course was roast duck.
[ترجمه ترگمان]مسیر اصلی اردک بود
[ترجمه گوگل]دوره اصلی اردک کبابی بود