کلمه جو
صفحه اصلی

thermodynamics


معنی : دانش دماپویایی
معانی دیگر : (با فعل مفرد) ترمودینامیک، گرما پویا شناسی، مبحک فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت

انگلیسی به فارسی

دانش دماپویایی، مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه آن با حرارت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: thermodynamicist (n.)
• : تعریف: (used with a sing. verb) the branch of physics concerned with the relationship between heat and other energy forms.

• physics that studies the conversion of energy from one form into other forms of energy and its practical implementation; conversion of the energy of heat into other forms of energy
thermodynamics is the branch of physics that is concerned with the relationship between heat and other forms of energy.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] ترمودینامیک
[نساجی] علم ترمودینامیک - علم گرما پویایی

مترادف و متضاد

دانش دماپویایی (اسم)
thermodynamics

جملات نمونه

1. He's giving a paper on thermodynamics at a conference at Manchester University.
[ترجمه ترگمان]او در کنفرانسی در دانشگاه منچستر مقاله ای در مورد ترمودینامیک به او داد
[ترجمه گوگل]او یک مقاله در ترمودینامیک در یک کنفرانس در دانشگاه منچستر ارائه می دهد

2. Carnot established the second law of thermodynamics; demonstrated the wave nature of light.
[ترجمه ترگمان]کارنو قانون دوم ترمودینامیک را برقرار کرد؛ ماهیت موج نور را نشان داد
[ترجمه گوگل]کارنو قانون دوم ترمودینامیک را تأسیس کرد طبیعت موج نور را نشان داد

3. The first law of thermodynamics simply states that energy is neither created nor destroyed during these transformations.
[ترجمه ترگمان]قانون اول ترمودینامیک بیان می کند که انرژی نه ایجاد شده و نه در طول این تحولات نابود شده است
[ترجمه گوگل]اولین قانون ترمودینامیک صرفا بیان می کند که انرژی در طی این تحولات ایجاد نشده و یا نابود نشده است

4. This branch of thermodynamics applies the laws of statistics to component microscopic particles.
[ترجمه ترگمان]این شاخه از ترمودینامیک، قوانین آماری را برای ذرات میکروسکوپی جزیی اعمال می کند
[ترجمه گوگل]این شاخه ترمودینامیک قوانین آمار را به ذرات میکروسکوپی مولفه اعمال می کند

5. The course includes following topics - thermodynamics, kinetics, solution chemistry, organic chemistry, transition metals and metal extraction.
[ترجمه ترگمان]این دوره شامل موضوعات زیر است: ترمودینامیک، سینتیک، شیمی محلول، شیمی آلی، فلزات انتقالی و استخراج فلز
[ترجمه گوگل]این دوره شامل موضوعات زیر است: ترمودینامیک، سینتیک، شیمی راه حل، شیمی آلی، فلز گذار و استخراج فلز

6. That's what the laws of thermodynamics tell us.
[ترجمه ترگمان]این چیزیه که قوانین thermodynamics به ما میگن
[ترجمه گوگل]این چیزی است که قوانین ترمودینامیک به ما می گوید

7. I am subject to the second law of thermodynamics, but that in no way stops me having worthwhile purposes.
[ترجمه ترگمان]من تابع قانون دوم ترمودینامیک هستم، اما این به هیچ وجه باعث نمی شود که من به اهداف ارزشمند خود برسم
[ترجمه گوگل]من به قانون دوم ترمودینامیک مشغول هستم، اما این به هیچ وجه متوقف نمی شود که مقاصد ارزشمندی داشته باشد

8. The second law of thermodynamics results from the fact that there are always many more disordered states than there are ordered ones.
[ترجمه ترگمان]قانون دوم ترمودینامیک از این حقیقت ناشی می شود که همیشه حالت های بی نظم بیشتری نسبت به موارد سفارش داده شده وجود دارد
[ترجمه گوگل]قانون دوم ترمودینامیک از این واقعیت است که همیشه بسیاری از حالت های اختلال بیشتر وجود دارد از آنهایی که مرتب وجود دارد

9. The function and limits of statistical thermodynamics in the developing of EOS are valued.
[ترجمه ترگمان]تابع و محدودیت های ترمودینامیکی آماری در توسعه EOS ۱ \/ ۱ ارزش دارند
[ترجمه گوگل]عملکرد و محدودیت های ترمودینامیکی آماری در توسعه EOS ارزشمند هستند

10. Potential explanations require esoteric applications of thermodynamics and obscure invocations of supercooling theory.
[ترجمه ترگمان]توضیحات بالقوه نیازمند کاربردهای درونی ترمودینامیک و دعاهای مبهم نظریه supercooling است
[ترجمه گوگل]توضیحات بالقوه نیازمند استفاده از اصطلاحات ترمودینامیکی و اختراعات مبهم تئوری پرورش هوازی است

11. A precise statement of this idea is known as the second law of thermodynamics.
[ترجمه ترگمان]شرح دقیق این ایده به عنوان قانون دوم ترمودینامیک شناخته می شود
[ترجمه گوگل]بیانیه دقیق این ایده به عنوان قانون دوم ترمودینامیک شناخته شده است

12. Royce's seminars had acquainted Eliot with the second law of thermodynamics if he had not known it before.
[ترجمه ترگمان]همایش ها با قانون دوم of این بود که اگر قبلا آن را ندیده بود
[ترجمه گوگل]سمینارهای رویس الیوت را با قانون دوم ترمودینامیک آشنا کرد اگر قبلا آن را نفهمیدیم

13. Should not the entropy change for the reaction therefore be positive-as required by the second law of thermodynamics?
[ترجمه ترگمان]آیا تغییر آنتروپی برای واکنش باید مثبت باشد - همانطور که مورد نیاز قانون دوم ترمودینامیک است؟
[ترجمه گوگل]بنابراین نباید آنتروپی را برای واکنش تغییر دهد، چرا که طبق قانون دوم ترمودینامیک لازم است؟

14. In this outlook the minimal work accomplished by life resembles the physics and thermodynamics of the minimal work done in a computer.
[ترجمه ترگمان]در این دیدگاه کم ترین کار انجام شده توسط زندگی شبیه فیزیک و ترمودینامیک از حداقل کار انجام شده در یک کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]در این چشم انداز، کار حداقل انجام شده توسط زندگی، شبیه فیزیک و ترمودینامیک حداقل کار انجام شده در یک کامپیوتر است

پیشنهاد کاربران

thermodynamics ( فیزیک )
واژه مصوب: ترمودینامیک
تعریف: شاخه‏ای از علم فیزیک که به بررسی رابطۀ گرما و صورت های دیگر انرژی می‏پردازد


کلمات دیگر: