معنی : رسوب، ته مانده و زوائد ذوب ان، بستن وسخت شدن
معانی دیگر : (زمین شناسی) ته نشست (به ویژه رسوبات دهانه ی چشمه های معدنی که بیشتر از سیلیکا و کربنات کلسیم هستند)، سینتر، (فلزکاری) توده ی درهم جوشیده ی فلز، همجوش، کلوخه، خاکستر، ته مانده وزوائد ذوب اهن، مواد متحجر شده دردهانه چشمه اب گرم