1. He was shot in the head by an air gun pellet.
[ترجمه ترگمان]اون با گلوله تفنگ به سرش شلیک کرده
[ترجمه گوگل]او توسط یک گلوله اسلحه هوایی به سرش زد
2. During the night the accused fired his air gun out of the window of his first-floor flat.
[ترجمه ترگمان]در طول شب، متهم تفنگش را از پنجره طبقه اول بیرون آورد
[ترجمه گوگل]در طول شب متهم فلاش هوای خود را از پنجره تخت اول طبقه خود اخراج کرد
3. The accused, a school caretaker, fired an air gun at some boys who were trespassing.
[ترجمه ترگمان]متهم، یک سرایدار مدرسه، یک تفنگ بادی را به طرف بچه هایی که بی اجازه وارد شده بودند، اخراج کرد
[ترجمه گوگل]متهم، سرپرست مدرسه، در برخی از پسرانی که در معرض تجاوز قرار داشتند، یک اسلحه هوایی را اخراج کردند
4. The double gun linkage of tube expanding air gun may have two air guns installed for the simultaneous operation on two tubes in doubled work efficiency.
[ترجمه ترگمان]اتصال دو طرفه لوله در حال گسترش لوله هوایی ممکن است دارای دو تفنگ بادی باشد که برای عملیات همزمان بر روی دو لوله به دو برابر کارایی کاری دو برابر شده است
[ترجمه گوگل]پیوند دوگانه تفنگ هوایی گسترش لوله ممکن است دو اسلحه هوا برای عملیات همزمان بر روی دو لوله در بهره وری کار دوگانه نصب شده باشد
5. Good welding ability. Experience in welding iron and air gun.
[ترجمه ترگمان]توانایی جوشکاری خوب تجربه در تولید آهن و تفنگ هوا
[ترجمه گوگل]توانایی جوشکاری خوب تجربه در جوشکاری آهن و هوا
6. The police confiscated his air gun.
[ترجمه ترگمان]پلیس اسلحه اش را توقیف کرد
[ترجمه گوگل]پلیس اسلحه هوایی خود را مصادره کرد
7. Because of the presence of theory about air gun array, the designed technique of air gun array become mature, so it is widely applied in petrolic exploration and geophysics.
[ترجمه ترگمان]به دلیل وجود تیوری در مورد آرایش الکترونی هوا، تکنیک طراحی شده آرایش اسلحه هوا بالغ می شود، بنابراین به طور گسترده در اکتشاف petrolic و ژئوفیزیکی به کار می رود
[ترجمه گوگل]به دلیل وجود نظریه در مورد آرایه تفنگ هوایی، روش طراحی شده از آرایه تفنگ هوا بالغ می شود، بنابراین آن را به طور گسترده ای در اکتشاف نفت و ژئوفیزیک استفاده می شود
8. A vacuum gun is another type of an air gun.
[ترجمه ترگمان]یک تفنگ خلا نوع دیگری از تفنگ بادی است
[ترجمه گوگل]تفنگ خلاء نوع دیگری از تفنگ هوا است
9. This many 150 in, long air gun holds great majority.
[ترجمه ترگمان]این تعداد بسیار زیاد است این تعداد بسیار زیاد است
[ترجمه گوگل]این 150 تن در ساعت، تفنگ هوایی طولانی اکثریت قاطع دارد
10. The funny function of the air gun functions well after the sunset.
[ترجمه ترگمان]عملکرد مضحک of هوا بعد از غروب آفتاب به خوبی انجام می شود
[ترجمه گوگل]عملکرد خنده دار از اسلحه هوا خوب پس از غروب آفتاب
11. The boy took a pot shot at a pigeon with his air gun.
[ترجمه ترگمان]پسر با تفنگ بادی به یک کبوتر شلیک کرد
[ترجمه گوگل]پسر با یک تفنگ هوایی خود یک گلدان را در یک کبوتر گل کرد
12. The pop we heard turned out to be just an air gun.
[ترجمه ترگمان]صدای انفجاری که شنیدیم تبدیل به یه تفنگ بادی شد
[ترجمه گوگل]پاپی که شنیدیم فقط یک تفنگ هوایی بود
13. Tomas Cap and Michal Kraus have displayed the portraits of 200 lower-house deputies in plastic boxes on the wall of a Prague alternative gallery, in front of an air gun and a boxful of ammunition.
[ترجمه ترگمان]Tomas Cap و Michal کراوس تصویر ۲۰۰ نماینده خانه نمایندگان را در جعبه های پلاستیکی روی دیوار یک گالری جایگزین پراگ، در مقابل یک تفنگ بادی و یک انبار مهمات نشان داده اند
[ترجمه گوگل]تامس پاپ و میچال کراوس پرتره های 200 نماینده مجلس نمایندگان را در جعبه های پلاستیکی روی دیوار یک گالری جایگزین پراگ، در مقابل یک تفنگ هوایی و جعبه ای از مهمات نمایش داده اند
14. Our main products are robotic, disc bell, air EST gun, powder spray gun, air gun, gluing system, reciprocator, CCPPS, solvent distiller, and thickness gauge.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی ما رباتیک، زنگوله دیسک، مسلسل دار، مسلسل، مسلسل، gluing، system، CCPPS، distiller، solvent، and و gauge هستند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی ما عبارتند از: روباتیک، زنگ دیسک، اسلحه هوا EST، تفنگ پودر اسپری، اسلحه هوایی، سیستم چسب زنی، متقابل، CCPPS، تقطیر کننده حلال، و اندازه گیری ضخامت
15. The pop was from an airgun, not a bullet, being fired.
[ترجمه ترگمان]، پاپ از یه \"airgun\" بود نه یه گلوله، اخراج شد
[ترجمه گوگل]پاپ از یک تفنگ هواپیما، نه یک گلوله، اخراج شد
16. The paper introduced the basic structure of BOLT airgun, SLEEVE airgun and G airgun, expounded their work principle, analyzed the common trouble of airgun in operation and gave solution.
[ترجمه ترگمان]این مقاله ساختار پایه بولت airgun، sleeve airgun و جی airgun را معرفی کرد، اصل کار آن ها را تشریح کرد، مشکلات مشترک of در عملیات را تحلیل کرد و راه حل داد
[ترجمه گوگل]این مقاله ساختار اساسی هواپیما BOLT، SLEEVE airgun و G airgun را معرفی کرد، اصل کار خود را توضیح داد، مشکلات رایج هواپیما را در عمل مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و راه حل را ارزیابی کرد
17. Airgun pellets don't usually penetrate skin but can do so at close range.
[ترجمه ترگمان]قرص های ضد آفتاب معمولا به پوست نفوذ نمی کنند اما می توانند این کار را در محدوده نزدیک انجام دهند
[ترجمه گوگل]گلوله های Airgun معمولا پوست را نفوذ نمی کنند، اما می توانند این کار را در محدوده نزدیک انجام دهند
18. Each airgun varies slightly in the way it handles different pellet types.
[ترجمه ترگمان]هر airgun به گونه ای تغییر می کند که انواع مختلف گلوله را کنترل کند
[ترجمه گوگل]هر هواپیما کمی متفاوت است به نحوی که انواع مختلف پلت را مدیریت کند
19. Airgun is an important active seismic source.
[ترجمه ترگمان]Airgun یک منبع زلزله فعال مهم است
[ترجمه گوگل]Airgun منبع مهم لرزه ای فعال است
20. The paper briefly expounded the trouble styles and airgun source equipment, and introduced the field management measures of airgun source.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور خلاصه سبک مشکلات و تجهیزات منبع را شرح داده و معیارهای مدیریت حوزه را معرفی کرد
[ترجمه گوگل]این مقاله خلاصه سبک های مشکل و تجهیزات منبع هواپیما را توضیح داد و اقدامات مدیریت میدان هواپیما را معرفی کرد
21. High-pressure air is needed for airgun source operation.
[ترجمه ترگمان]برای عملیات منبع airgun هوای فشار بالا مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]برای استفاده از منبع هواپیما، هوا فشار بالا مورد نیاز است
22. I learned on the Vintage Airgun Forum that it was made by Peipers in Belgium in the late 1940s.
[ترجمه ترگمان]در انجمن Airgun Vintage یاد گرفتم که در اواخر دهه ۱۹۴۰ توسط Peipers در بلژیک ساخته شد
[ترجمه گوگل]من در انجمن Vintage Airgun آموختم که در اواخر دهه 1940 Peipers در بلژیک ساخته شد
23. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
24. He was standing in front of the door with an airgun in hands and a bag of rice on the shoulder.
[ترجمه ترگمان]او در مقابل در ایستاده بود و دست هایش را در دست داشت و یک کیسه برنج روی شانه اش بود
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود در مقابل درب با هواپیما در دست و یک کیسه برنج در شانه
25. He was standing in front of the door with an airgun in hands and a bag of rice on the shoulder. He must be the owner!
[ترجمه ترگمان]او در مقابل در ایستاده بود و دست هایش را در دست داشت و یک کیسه برنج روی شانه اش بود او باید صاحب آن باشد!
[ترجمه گوگل]او ایستاده بود در مقابل درب با هواپیما در دست و یک کیسه برنج در شانه او باید مالک باشد!
26. Three mechanics are involved in changing a wheel, one removing and refitting the nut with a high-speed airgun, one removing the old wheel and one fitting the new one.
[ترجمه ترگمان]سه مکانیک در تغییر یک چرخ به کار می روند، یکی برداشتن و برداشتن مهره با سرعت بالا، یکی برداشتن چرخ قدیمی و یکی از لوازم جانبی جدید
[ترجمه گوگل]سه مکانیک در تغییر چرخ ها دخالت دارند، یکی از آنها حذف و جایگزینی مهره با یک هواپیما با سرعت بالا است، یکی از برداشتن چرخ قدیمی و یک اتصال جدید است
27. Whenever I come across something nice like this, I ask myself, If I stumbled across this gun at an airgun show and had the money, would I buy it?
[ترجمه ترگمان]از خودم می پرسم: هر وقت که من با این تفنگ به یک سیرک سیار برخورد کنم و پول داشته باشم، آیا می توانم آن را بخرم؟
[ترجمه گوگل]هر گاه من به چیزی شبیه به این موضوع می روم، از خودم می پرسم، اگر در نمایش این تفنگ با استفاده از تفنگ هوایی برخورد کردم و پول داشتم، آیا آن را می خریدم؟
28. The speed of a heavier pellet is lower in the same airgun versus a lighter pellet.
[ترجمه ترگمان]سرعت گلوله سنگین تر در همان airgun با گلوله سبک تر پایین تر است
[ترجمه گوگل]سرعت یک گلوله سنگین تر در یک هواپیما مشابه با یک گلوله سبک تر است
29. Two weeks after opening, the exhibition was a sad sight as most of the faces had been heavily damaged by airgun slugs, with some destroyed beyond recognition.
[ترجمه ترگمان]دو هفته پس از باز شدن، این نمایشگاه یک منظره غم انگیز بود، زیرا بسیاری از چهره ها به شدت از slugs airgun آسیب دیده بودند و برخی از آن ها بیش از حد از بین رفته بودند
[ترجمه گوگل]دو هفته پس از باز شدن، نمایشگاه غم انگیز بود، زیرا بسیاری از چهره ها به شدت توسط رادیکال های هواپیما آسیب دیده اند و بعضی از آنها به راحتی شناخته شده اند