(زیست شناسی) ریبوزوم، رناتن
ribosome
(زیست شناسی) ریبوزوم، رناتن
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی) ریبوزوم، رناتن
ریبوزوم
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any of various small particles in the cytoplasm of a cell that contain RNA and are active in protein synthesis.
• cell organelle responsible for manufacturing proteins (biology)
دیکشنری تخصصی
[شیمی] ریبوزوم
جملات نمونه
1. In order to understand the mechanisms governing ribosome biosynthesis, it is necessary to elucidate the structure and organization of its components.
[ترجمه ترگمان]به منظور درک مکانیسم governing ribosome، لازم است که ساختار و سازمان اجزای آن را روشن کنیم
[ترجمه گوگل]برای درک مکانیسم های موجود در رابطه با بیوسنتز ریبوزوم، لازم است که ساختار و سازماندهی اجزاء آن مشخص شود
[ترجمه گوگل]برای درک مکانیسم های موجود در رابطه با بیوسنتز ریبوزوم، لازم است که ساختار و سازماندهی اجزاء آن مشخص شود
2. The professor says ribosome is central to the survival of any organization, if organism.
[ترجمه ترگمان]این استاد می گوید که ریبوزوم مرکزی برای زنده ماندن هر سازمان، در صورت وجود ارگانیسم، است
[ترجمه گوگل]استاد می گوید که ریبوزوم برای زنده ماندن هر سازمان، اگر ارگانیسم باشد، مرکزی است
[ترجمه گوگل]استاد می گوید که ریبوزوم برای زنده ماندن هر سازمان، اگر ارگانیسم باشد، مرکزی است
3. The density of ribosome and the number of organelles decreased significantly at pachytene stage.
[ترجمه ترگمان]چگالی ریبوزوم و تعداد اندامک های به طور قابل توجهی در مرحله pachytene کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]تراکم ریبوزوم و تعداد اندام ها در مرحله پاکتین به طور قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه گوگل]تراکم ریبوزوم و تعداد اندام ها در مرحله پاکتین به طور قابل توجهی کاهش یافت
4. This correlation suggests that RNA structure modulates ribosome elongation to promote native protein folding.
[ترجمه ترگمان]این همبستگی پیشنهاد می کند که ساختار RNA از طویل شدن ریبوزوم برای ارتقا تاخوردگی پروتیین بومی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این همبستگی نشان می دهد که ساختار RNA طول عمر ریبوزوم را تقویت می کند تا تسلیم پروتئین بومی شود
[ترجمه گوگل]این همبستگی نشان می دهد که ساختار RNA طول عمر ریبوزوم را تقویت می کند تا تسلیم پروتئین بومی شود
5. The professor says ribosome is central to the survival of any oragnismorganism.
[ترجمه ترگمان]این استاد می گوید که ریبوزوم مرکزی برای زنده ماندن هر oragnismorganism است
[ترجمه گوگل]پروفسور می گوید که ریبوزوم برای زنده ماندن هر گونه ارگانیسم های بدن مرکزی است
[ترجمه گوگل]پروفسور می گوید که ریبوزوم برای زنده ماندن هر گونه ارگانیسم های بدن مرکزی است
6. Objective:To find out the purification method of the balsam pear(Momordica charantia)ribosome inactivating proteins(RIP)and to study the activity of RIP in restraining TMV.
[ترجمه ترگمان]هدف: پیدا کردن روش تصفیه شربت balsam (Momordica charantia)ribosome inactivating (RIP)و برای مطالعه فعالیت of در مهار TMV
[ترجمه گوگل]هدف: برای به دست آوردن روش تصفیه پروتئین های غیر فعال کننده ریبوزوم (Momordica charantia) گلابی گلابی (Momordica charantia) و بررسی فعالیت RIP در محدود کردن TMV
[ترجمه گوگل]هدف: برای به دست آوردن روش تصفیه پروتئین های غیر فعال کننده ریبوزوم (Momordica charantia) گلابی گلابی (Momordica charantia) و بررسی فعالیت RIP در محدود کردن TMV
7. Once the connection between chloramphenicol and the procaryotic ribosome was discerned, it made sense that under certain conditions, chloramphenicol might inhibit eucaryotic cells.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ارتباط بین chloramphenicol و the procaryotic مشخص شد، مشخص شد که تحت شرایط خاصی، chloramphenicol ممکن است مانع از سلول های eucaryotic شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که ارتباط بین کلرامفنیکول و ریبوزوم پروکاریوت تشخیص داده شد، منطقی بود که در شرایط خاص، کلرامفنیکول ممکن است سلولهای اواکیوتومی را مهار کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که ارتباط بین کلرامفنیکول و ریبوزوم پروکاریوت تشخیص داده شد، منطقی بود که در شرایط خاص، کلرامفنیکول ممکن است سلولهای اواکیوتومی را مهار کند
8. The professor says ribosome is central to the survival of any organism.
[ترجمه ترگمان]این استاد می گوید که ریبوزوم مرکزی برای زنده ماندن هر ارگانیسم است
[ترجمه گوگل]پروفسور می گوید ریبوزوم برای زنده ماندن هر گونه ارگانیسم مهم است
[ترجمه گوگل]پروفسور می گوید ریبوزوم برای زنده ماندن هر گونه ارگانیسم مهم است
9. Altman's area of expertise is the structure of ribosome, minute structures that synthesize proteins inside cells.
[ترجمه ترگمان]حوزه تخصص آلتمن ساختار ریبوزوم است، ساختارهای چند دقیقه ای که پروتیین ها را در داخل سلول ها تولید می کنند
[ترجمه گوگل]محدوده تخصص آلتمن ساختار ریبوزوم، ساختارهای دقیقه است که پروتئین ها را درون سلول ها تولید می کنند
[ترجمه گوگل]محدوده تخصص آلتمن ساختار ریبوزوم، ساختارهای دقیقه است که پروتئین ها را درون سلول ها تولید می کنند
10. Ribosome Ribosomes are structures in which proteins are made.
[ترجمه ترگمان]ribosome Ribosomes ساختاری هستند که در آن پروتئین ها ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]Ribosome Ribosomes ساختاری هستند که در آن پروتئین ها ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]Ribosome Ribosomes ساختاری هستند که در آن پروتئین ها ساخته می شوند
11. As a result the ribosome produces only virus protein viral proteins.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، ریبوزوم، تنها پروتیین ویروسی پروتئین تولید می کند
[ترجمه گوگل]در نتیجه ریبوزوم تنها پروتئین ویروسی پروتئین ویروسی تولید می کند
[ترجمه گوگل]در نتیجه ریبوزوم تنها پروتئین ویروسی پروتئین ویروسی تولید می کند
12. Later work clearly showed that a ribosome contains many different proteins.
[ترجمه ترگمان]کار بعدی به وضوح نشان داد که یک ریبوزوم حاوی بسیاری از پروتیین های مختلف است
[ترجمه گوگل]بعدا کار به وضوح نشان داد که ریبوزوم حاوی بسیاری از پروتئین های مختلف است
[ترجمه گوگل]بعدا کار به وضوح نشان داد که ریبوزوم حاوی بسیاری از پروتئین های مختلف است
13. The signal peptide, emerging from the ribosome, binds to the signal - recognition particle ( SRP ).
[ترجمه ترگمان]یک پپتید سیگنال که از ریبوزوم خارج می شود به ذره بازشناسی سیگنال متصل می شود (SRP)
[ترجمه گوگل]پپتید سیگنال، که از ریبوزوم ظاهر می شود، به ذرات تشخیص سیگنال (SRP) متصل می شود
[ترجمه گوگل]پپتید سیگنال، که از ریبوزوم ظاهر می شود، به ذرات تشخیص سیگنال (SRP) متصل می شود
14. Mycotoxin found in cereals. Binds to the ribosome and inhibits protein synthesis.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" در غلات یافت می شود \" binds به ریبوزوم و مانع از سنتز پروتئین می شود
[ترجمه گوگل]میکوتوکسین موجود در غلات به ریبوزوم متصل می شود و سنتز پروتئین را مهار می کند
[ترجمه گوگل]میکوتوکسین موجود در غلات به ریبوزوم متصل می شود و سنتز پروتئین را مهار می کند
15. The ribosome is the site of protein synthesis.
[ترجمه ترگمان]ریبوزوم، سایت سنتز پروتیین است
[ترجمه گوگل]ریبوزوم محل سنتز پروتئین است
[ترجمه گوگل]ریبوزوم محل سنتز پروتئین است
پیشنهاد کاربران
این واژه از - ribo و پسوندsome - ساخته شده که در چم خود به ریبونوکلوئیک اسید ( ribonucleic acid ) برمی گردد. بزرگواران فرهنگستانی به نادرست این واژه را به رناتن که همان RNA معنای پسوندsome - یعنی تن و بدن است ساخته اند که از دید ما واژه ای نادر ست اس که موهمو می نماید. با نگرش به ساختار آن ما واژه ( جوهر قندفام یا گوهر قند مام ) راپیشنهاد می کنیم.
با سپاس
با سپاس
کلمات دیگر: