خردکردن، ریز ریز کردن، تجزیه کردن، تجزیه شده، خردشده، پودرشدن یاکردن
comminuted
خردکردن، ریز ریز کردن، تجزیه کردن، تجزیه شده، خردشده، پودرشدن یاکردن
انگلیسی به فارسی
خرد شده
انگلیسی به انگلیسی
• fractured to small pieces or particles by pounding or abrading
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] آسیاب شده
کلمات دیگر: