اتو کردن، اتو زدن، اهن پوش کردن، اتو کشیدن
ironed
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• having wrinkles removed by an iron
جملات نمونه
1. he ironed the wheel
او روی چرخ را با آهن پوشاند.
2. we finally ironed out our differences
بالاخره اختلافات خود را برطرف کردیم.
3. heaped baskets ready to be ironed
سبدهای پر (از لباس) آماده ی اتو شدن
4. She ironed out all the creases in the shirt.
[ترجمه ترگمان]تمام چین های پیراهنش را اتو کرد
[ترجمه گوگل]او تمام چنگال های پیراهن را پاک کرد
[ترجمه گوگل]او تمام چنگال های پیراهن را پاک کرد
5. He ironed a crease down the front of each trouser leg.
[ترجمه ترگمان]یک چین بین دو پاچه شلوارش را اتو کرد
[ترجمه گوگل]او از بین بردن هر جلسه ی هر شلوار، چسبیده است
[ترجمه گوگل]او از بین بردن هر جلسه ی هر شلوار، چسبیده است
6. Guy ironed his shirt and shined his shoes for the interview.
[ترجمه ترگمان]مرد پیراهنش را اتو کرد و کفش هایش را برای مصاحبه نگه داشت
[ترجمه گوگل]پسر پیراهن خود را خیس کرده و کفش خود را برای مصاحبه درخشید
[ترجمه گوگل]پسر پیراهن خود را خیس کرده و کفش خود را برای مصاحبه درخشید
7. The laundry soured before if was ironed.
[ترجمه ترگمان]لباسا رو قبل از اینکه اتو بشه تنگ کرده بود
[ترجمه گوگل]لباسشویی قبل از اینکه بخوابد، خشک شد
[ترجمه گوگل]لباسشویی قبل از اینکه بخوابد، خشک شد
8. His trousers have been freshly washed and ironed.
[ترجمه ترگمان]شلوارش تازه شسته شده و اتو شده
[ترجمه گوگل]شلوار او تازه شسته شده و تمیز شده است
[ترجمه گوگل]شلوار او تازه شسته شده و تمیز شده است
9. The criminal was ironed.
[ترجمه ترگمان]مجرم اتو شده بود
[ترجمه گوگل]جنایتکار گم شد
[ترجمه گوگل]جنایتکار گم شد
10. The fabric was ironed to make the colours fast.
[ترجمه ترگمان]پارچه برای درست کردن رنگ ها اتو شده بود
[ترجمه گوگل]این پارچه برای رنگ آمیزی سریع آماده شد
[ترجمه گوگل]این پارچه برای رنگ آمیزی سریع آماده شد
11. The bank manager has ironed out all my worries about money.
[ترجمه ترگمان]مدیر بانک تمام نگرانی های من در مورد پول را اتو کرده است
[ترجمه گوگل]مدیر بانک تمام نگرانی های من در مورد پول را رفع کرده است
[ترجمه گوگل]مدیر بانک تمام نگرانی های من در مورد پول را رفع کرده است
12. There are no difficulties that cannot be ironed out if both parties are determined to reach an agreement.
[ترجمه ترگمان]اگر هر دو طرف مصمم به رسیدن به توافق باشند، هیچ مشکلی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ مشکلی وجود ندارد که نمی تواند حل شود، اگر هر دو طرف مصمم باشند که به توافق برسند
[ترجمه گوگل]هیچ مشکلی وجود ندارد که نمی تواند حل شود، اگر هر دو طرف مصمم باشند که به توافق برسند
13. As the neatly ironed shirt billows out a special effect signifies the effects of Bold.
[ترجمه ترگمان]همان طور که پیراهن مرتب اتو شده یک افکت خاص را نشان می دهد، اثرات پررنگ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]به طوری که پیراهن منظمی پوشانده شده از یک اثر ویژه نشان می دهد که اثرات پررنگ
[ترجمه گوگل]به طوری که پیراهن منظمی پوشانده شده از یک اثر ویژه نشان می دهد که اثرات پررنگ
14. She ironed their tiny strips of white embroidered cuffs and collars herself, and sewed them on fresh nearly every day.
[ترجمه ترگمان]نوارهای کوچک و cuffs گلدوزی شده خود را اتو می کرد و تقریبا هر روز به آن ها می دوخت
[ترجمه گوگل]او نوار های کوچک خود را از سفال های سفارشی سفارشی و یقه خود را می پوشاند و تقریبا هر روز آنها را تازه بچسبانید
[ترجمه گوگل]او نوار های کوچک خود را از سفال های سفارشی سفارشی و یقه خود را می پوشاند و تقریبا هر روز آنها را تازه بچسبانید
پیشنهاد کاربران
اتو کردن
کلمات دیگر: