کلمه جو
صفحه اصلی

point of order


(در گردهمایی ها) اخطار نظامنامه ای

انگلیسی به فارسی

(در گردهماییها) اخطار نظامنامهای


نقطه نظم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a question as to whether a matter under discussion is in order according to the rules of parliamentary procedure.

• question raised in order to verify that a certain action is acceptable under parliamentary procedure
a point of order is an objection that someone makes in a formal debate because the proper rules of behaviour or organization have been broken.

جملات نمونه

1. I would like to raise a point of order.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم یه سری سفارش بدم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک نظم را مطرح کنم

2. A point of order was raised in parliament by Mr Ben Morris.
[ترجمه ترگمان]این موضوع توسط آقای بن موریس در پارلمان مطرح شد
[ترجمه گوگل]یک نظم در پارلمان توسط آقای بن موریس مطرح شد

3. On a point of order, Mr Chairman, can associate members vote on this matter?
[ترجمه ترگمان]در یک مورد، آقای رئیس می تواند اعضا را به این موضوع ربط دهد؟
[ترجمه گوگل]آقای رئیس، در مورد نظم، می تواند اعضای رای در مورد این موضوع رای بدهند؟

4. I wish to raise a point of order.
[ترجمه ترگمان] من میخوام یه امتیاز از خودم بالا ببرم
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم یک نظم مطرح شود

5. One of the committee members raised a point of order.
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای کمیته یک نکته را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]یکی از اعضای کمیته یک نظم را مطرح کرد

6. On a point of order, Mr. Chairman, can associate members vote on this subject?
[ترجمه ترگمان]در یک مورد، آقای رئیس می تواند آرا اعضا را به این موضوع ربط دهد؟
[ترجمه گوگل]آقای رئیس، در مورد نظم، می تواند اعضای رای در مورد این موضوع به اشتراک بگذارند؟

7. One MP raised an objection on a point of order.
[ترجمه ترگمان]یکی از اعضای پارلمان اعتراضی را به یک دلیل مطرح کرد
[ترجمه گوگل]یک نماینده مجلس در مورد یک نظم در برابر اعتراض ایستاد

8. Mr. Faulds On a point of order, Mr. Speaker.
[ترجمه ترگمان]، \"آقای\" Faulds \" به عنوان دستور، آقای سخنگو
[ترجمه گوگل]آقای فالد در مورد نظم، آقای آقای Speaker

9. Mr. Speaker No, I can not take a point of order until after the statement.
[ترجمه ترگمان]آقای سخنگو، نه، تا بعد از این بیانیه نمی توانم به این موضوع توجه کنم
[ترجمه گوگل]آقای آقا، نه، من نمیتوانم تا زمانی که بیانیه صادر کنم، نظری صادر کنم

10. The meeting is adjourned on a point of order.
[ترجمه ترگمان]جلسه به یک ترتیب به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]این نشست در یک نظرسنجی به تعویق افتاده است

11. The state bidding and project cost management point of order, norms .
[ترجمه ترگمان]مناقصه دولتی و نقطه مدیریت هزینه پروژه نظم، هنجارها
[ترجمه گوگل]مناقصه دولت و هزینه مدیریت پروژه از نظم، هنجارها

12. Strict implementation of the electrical installation of a point of order.
[ترجمه ترگمان]اجرای اکید از نصب الکتریکی یک نقطه از سفارش
[ترجمه گوگل]اجرای دقیق نصب و راه اندازی برق یک نقطه از نظم

13. He raised an interesting point of order.
[ترجمه ترگمان]او یک نکته جالب را مطرح کرد
[ترجمه گوگل]او یک نکته جالب توجه را مطرح کرد

14. The postponement was demanded and won on a point of order.
[ترجمه ترگمان]تعویق به تعویق افتاد و در یک مرحله به پیروزی رسید
[ترجمه گوگل]تعطیلی درخواست شد و بر اساس یک نظم برنده شد

15. The Football Association has been based on point of order and discipline regulations outcome.
[ترجمه ترگمان]انجمن فوتبال براساس نظم و مقررات انضباطی بنا شده است
[ترجمه گوگل]انجمن فوتبال بر مبنای نظم و نظم و انضباط قوانین مقررات است


کلمات دیگر: