کلمه جو
صفحه اصلی

distilled


تقطیر شده، چکانیده، مقطر

انگلیسی به فارسی

تقطیر‌شده، چکانیده، مقطر


ریخته گری، چکاندن، تقطیر کردن، تقطیر شدن، عرق گرفتناز


انگلیسی به انگلیسی

• refined, purified, condensed

جملات نمونه

1. distilled water
آب مقطر

2. taxable distilled spirits
نوشابه های تقطیر شده و مالیات بردار

3. gasoline is distilled from crude oil
بنزین را از نفت خام تقطیر می کنند.

4. a lot of whisky is distilled in scotland
در اسکاتلند ویسکی به مقدار زیاد ساخته می شود.

distilled water

آب مقطر


پیشنهاد کاربران

فشرده شده . خلاصه شده

تقطیر کردن



کلمات دیگر: