کلمه جو
صفحه اصلی

hydrops


(پزشکی - جمع شدن آب در اندام یا بافت) آب آوردگی، آب آورد، خیز، ادم

انگلیسی به فارسی

(پزشکی - جمع شدن آب در اندام یا بافت) آب آوردگی، آب آورد، خیز، ادم


هیدروپس


انگلیسی به انگلیسی

• dropsy, abnormal accumulation of fluid in the body (medicine)

جملات نمونه

1. Especially in hearing - handicapped children, endolymphatic hydrops plays a major causative role in acute hearing loss.
[ترجمه ترگمان]به خصوص در مورد کودکان معلول، endolymphatic hydrops نقش مهمی در شنوایی حاد شنوایی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]به خصوص در کودکان مبتلا به شنوایی، هیدروپس اندولیمفات نقش مهمی در کاهش شنوایی حاد دارد

2. It'should be differentiated among endolymphatic hydrops, perilymph fistula, mumps deafness, and otitis media with effusion.
[ترجمه ترگمان]این بیماری باید در میان endolymphatic hydrops، فیستول چشم گیر، ناشنوایی اوریون گرفته و otitis شود
[ترجمه گوگل]این می تواند در میان هیدروپس های اندولیمفتی، فیستول پریلیمف، اوریون ناشنوا و رسانه های اوتیت با افیوژن تفاوت پیدا کند

3. Objective To discuss eliminating hydrops by the suspension between dural and muscles of neck during close - skull.
[ترجمه ترگمان]هدف بحث و گفتگو درباره حذف hydrops با تعلیق بین چین های سخت شامه و ماهیچه های گردن در طول جمجمه
[ترجمه گوگل]هدف برای بحث در مورد حذف هیدروپس ها با تعلیق بین دیالو و عضلات گردن در طی جمجمه نزدیک است

4. Postulated causes of perinatal death include hydrops, dystocia, tumor rupture, preterm labor secondary to polyhydramnios, and anemia due either to hemorrhage or hemolysis within the tumor.
[ترجمه ترگمان]مرگ perinatal شامل hydrops، dystocia، گسیختگی تومور و کم خونی ناشی از خونریزی یا خونریزی در تومور است
[ترجمه گوگل]علل پوسیدگی مرگ و میر پریناتال عبارتند از: هیدروپس، دیستویکا، پارگی تومور، زایمان زودرس به روش polyhydramnios و آنمی به علت خونریزی یا همولیز درون تومور

5. Objective To develop endolymphatic hydrops in both ears of guinea pigs by aldosterone.
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه endolymphatic hydrops در هر دو گوش of هندی توسط aldosterone
[ترجمه گوگل]هدف: برای تولید هیدروپس های اندولیمفات در هر دو گوش از خوک های دریایی توسط آلدوسترون

6. The said aescin and its derivative has no inhibition of body's immunity while being used in treating acute pulmonary inflammation and hydrops.
[ترجمه ترگمان]The گفت که aescin و مشتقات آن هیچ مهار ایمنی بدن ندارند در حالی که در درمان التهاب ریوی حاد و hydrops به کار می رود
[ترجمه گوگل]گفته می شود که اسهال و مشتقات آن هیچ مانع از ایمنی بدن در هنگام استفاده در درمان التهاب حاد ریوی و هیدروپس نیست

7. But the bacteria can also damage the cell cell hydrops, membrane structure destruction and cell necrosis.
[ترجمه ترگمان]اما باکتری ها همچنین می توانند به سلول های سلولی سلولی، تخریب ساختار غشا و نکروز سلولی آسیب برسانند
[ترجمه گوگل]اما باکتری نیز می تواند به هیدروپس سلول سلولی، تخریب ساختار غشاء و نکروز سلولی آسیب برساند

8. Abdominal puncture positive rate was 75%. X-ray examination showed the positive rate of subdiaphragmatic free air which was 6 5%. CT scan showed hydrops abdominis positive rate was 75%.
[ترجمه ترگمان]نرخ مثبت دوچرخه ۷۵ ۷۵ درصد بود بررسی اشعه ایکس نرخ مثبت of هوای آزاد را نشان داد که ۶ % بود سی تی اسکن نشان داد که نرخ مثبت hydrops abdominis ۷۵ درصد بوده است
[ترجمه گوگل]درصد مثبت سوراخ شکم 75٪ بود بررسی اشعه ایکس نشان داد که میزان هوای آزاد در زیر دیافراگمات مثبت است که 5/6 درصد است سی تی اسکن نشان داد هیدروپس میزان مثبت آبدوین 75٪ بود

9. Pathological anatomy showed that the main changes in the panda were congestion, hydrops and hemorrhage in parenchymatous organs.
[ترجمه ترگمان]آناتومی پاتولوژی نشان داد که تغییرات عمده در پاندا congestion، hydrops و خونریزی در اندام های parenchymatous بود
[ترجمه گوگل]آناتومی آسیب شناسی نشان داد که تغییرات اصلی در پاندا، گرفتگی، هیدروپس و خونریزی در اندام های پارنچیمات بود

10. There was 1 case of residual tumor cells at the esophageal margin, 1 case of hydrothorax and hydrops of costal bed, no costal chondritis, pneumothorax and fistula formation.
[ترجمه ترگمان]۱ مورد از سلول های سرطانی باقی مانده در حاشیه esophageal، ۱ مورد of و hydrops از بس تر غضروف دنده، بدون هیچ کدام از غضروف دنده، pneumothorax و تشکیل فیستول وجود داشت
[ترجمه گوگل]1 مورد از سلول های توموری باقی مانده در حاشیه مرطوب وجود دارد، 1 مورد هیدروتورکس و هیدروپس تخت بطری، بدون کانتریت کمر، پنوموتوراکس و تشکیل فیستول وجود دارد

11. The diagnostic coincidence were affected by the size, position of renal calculus and hydrops.
[ترجمه ترگمان]این تصادف تشخیصی با اندازه، موقعیت حساب کلیه و hydrops ها تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تصادف تشخیصی تحت تاثیر اندازه، موقعیت حساب های کلیوی و هیدروپس قرار گرفت

12. Methods: To analyze clinical data of 68 cases of hydrops fetalis.
[ترجمه ترگمان]روش ها: تحلیل داده های بالینی ۶۸ مورد از hydrops fetalis
[ترجمه گوگل]روش بررسی: برای تجزیه و تحلیل داده های بالینی 68 مورد هیدروپس فتالیس

13. ResultThe most common cause was portal or splenic vein thrombosis and hematocele or hydrops and infection in splenic recess.
[ترجمه ترگمان]اغلب علل مشترک سبب دروازه یا لخته شدن رگ یا لخته خون و عفونت یا عفونت روده و عفونت در فرورفتگی طحال بود
[ترجمه گوگل]نتیجه شایع ترین علت ترومبوز ورید پالانی و هتوموسیل یا هیدروپس و عفونت در حفره اسپلنیک بود


کلمات دیگر: