دورگه کردن یا شدن، پیوند زدن، پیوندی کردن، دگرگشن کردن، دگرگشنگیری کردن، چندتبار کردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفت ه کردن، جانوردورگه گرفتن، گیاه پیوندی بار اوردن
hybridize
دورگه کردن یا شدن، پیوند زدن، پیوندی کردن، دگرگشن کردن، دگرگشنگیری کردن، چندتبار کردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفت ه کردن، جانوردورگه گرفتن، گیاه پیوندی بار اوردن
انگلیسی به فارسی
پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفته کردن، جانوردورگه گرفتن، گیاه پیوندی بار آوردن
هیبریداسیون، جفته کردن، جانور دورگه گرفتن، گیاه پیوندیبار اوردن، پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: hybridizes, hybridizing, hybridized
حالات: hybridizes, hybridizing, hybridized
• (1) تعریف: to cause to produce hybrids; crossbreed.
• (2) تعریف: to produce by combining elements from differing sources.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: hybridizable (adj.), hybridization (n.), hybridizer (n.)
مشتقات: hybridizable (adj.), hybridization (n.), hybridizer (n.)
• : تعریف: to produce hybrids; interbreed.
- Mallards will hybridize with some other duck species.
[ترجمه ترگمان] Mallards با برخی از گونه های اردک دیگر مبارزه می کند
[ترجمه گوگل] مالدارها با برخی از گونه های اردک مخلوط می شوند
[ترجمه گوگل] مالدارها با برخی از گونه های اردک مخلوط می شوند
• cross two animals or plants from different breeds or species, crossbreed (also hybridise)
جملات نمونه
1. Some people will take the seeds and hybridize the resulting plants with others of their own.
[ترجمه ترگمان]برخی از مردم دانه ها را برداشت و گیاهان را با دیگران به کار خواهند برد
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم دانه ها را می گیرند و گیاهان حاصل را با دیگران از خود ترکیب می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم دانه ها را می گیرند و گیاهان حاصل را با دیگران از خود ترکیب می کنند
2. Wheat descends from three grasses that hybridized on the Anatolian steppes.
[ترجمه ترگمان]گندم از سه زمین چمن که در استپ های آناتولی به وفور یافت می شود، پایین می آید
[ترجمه گوگل]گندم از سه گیاه است که بر روی استپهای آناتولی hybridised فرود می آید
[ترجمه گوگل]گندم از سه گیاه است که بر روی استپهای آناتولی hybridised فرود می آید
3. The hybridizing scenario would suggest that all the forests of the continent may suddenly be at risk.
[ترجمه ترگمان]سناریوی hybridizing نشان می دهد که ممکن است تمام جنگل های این قاره به طور ناگهانی در معرض خطر باشند
[ترجمه گوگل]سناریوی ترکیبی می گوید که همه جنگل های قاره ممکن است ناگهان در معرض خطر باشند
[ترجمه گوگل]سناریوی ترکیبی می گوید که همه جنگل های قاره ممکن است ناگهان در معرض خطر باشند
4. s -- we don't have to hybridize it, it already has only one unpaired electron in a 1 s orbital.
[ترجمه ترگمان]s - - ما مجبور نیستیم آن را مهار کنیم، در حال حاضر تنها یک الکترون جفت نشده در یک اوربیتال ۱ دارد
[ترجمه گوگل]S - ما مجبور نیستیم آن را باهم ترکیب کنیم، در حال حاضر تنها یک الکترون ناپایدار در یک مدار 1 ثانیه دارد
[ترجمه گوگل]S - ما مجبور نیستیم آن را باهم ترکیب کنیم، در حال حاضر تنها یک الکترون ناپایدار در یک مدار 1 ثانیه دارد
5. By transmit hybridize and transverse fixup, not only preserved its heterogeneity half shag quality, but also improved the sheep wool production and the weight.
[ترجمه ترگمان]با انتقال hybridize و fixup عرضی نه تنها با کیفیت shag خود را حفظ کرد بلکه تولید پشم گوسفندان و وزن را نیز بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]با تحویل هیبریداسیون و اصلاح عرض، نه تنها حفظ کیفیت ناهمگن نیمی از شاک، بلکه بهبود تولید پشم گوسفند و وزن
[ترجمه گوگل]با تحویل هیبریداسیون و اصلاح عرض، نه تنها حفظ کیفیت ناهمگن نیمی از شاک، بلکه بهبود تولید پشم گوسفند و وزن
6. Death knights also hybridize into a lot of different directions.
[ترجمه ترگمان]شوالیه های مرگ نیز به جهات مختلفی وارد عمل می شوند
[ترجمه گوگل]شوالیه های مرگ نیز به بسیاری از جهات مختلف hybridized
[ترجمه گوگل]شوالیه های مرگ نیز به بسیاری از جهات مختلف hybridized
7. Immediately, rose breeders began using it to hybridize red roses for cultivation.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله، پرورش دهندگان شروع به استفاده از آن برای hybridize گل سرخ برای کاشت کردند
[ترجمه گوگل]بلافاصله، پرورش دهندگان گل رز شروع به استفاده از آن برای hybridizing گل رز قرمز برای کشت
[ترجمه گوگل]بلافاصله، پرورش دهندگان گل رز شروع به استفاده از آن برای hybridizing گل رز قرمز برای کشت
8. If I now hybridize these, if I take these and I make four symmetric, now, these are just the sp3 orbitals.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را بکنم، اگر این ها را بردارم و چهار تا متقارن بکنم، حالا این ها فقط the هستند
[ترجمه گوگل]اگر من هم اکنون این ترکیبات را ترکیب می کنم، اگر این را بپذیرم و چهار متقارن را تشکیل می دهم، در حال حاضر این ها تنها اسپویل های sp3 هستند
[ترجمه گوگل]اگر من هم اکنون این ترکیبات را ترکیب می کنم، اگر این را بپذیرم و چهار متقارن را تشکیل می دهم، در حال حاضر این ها تنها اسپویل های sp3 هستند
9. So if we go ahead and hybridize our p orbitals and our s orbitals, we'll switch from having these original orbitals to having something called hybrid orbitals.
[ترجمه ترگمان]پس اگر جلوتر برویم و اوربیتال های π و orbitals را باز کنیم، از داشتن این اوربیتال های اصلی به داشتن چیزی به نام اوربیتال هیبرید، تغییر خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر ما به پیش برویم و اوربیتال های p و اوربیتال های ما را به هم متصل کنیم، ما از داشتن این اوربیتال های اصلی برای داشتن چیزی به نام اوربیت های هیبرید استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین اگر ما به پیش برویم و اوربیتال های p و اوربیتال های ما را به هم متصل کنیم، ما از داشتن این اوربیتال های اصلی برای داشتن چیزی به نام اوربیت های هیبرید استفاده می کنیم
10. Known viruses hybridize in a characteristic pattern and can be identified quickly.
[ترجمه ترگمان]ویروس های شناخته شده در یک الگوی مشخصه شناسایی می شوند و می توانند به سرعت شناسایی شوند
[ترجمه گوگل]ویروس های شناخته شده در یک الگوی مشخص ترکیب می شوند و می توانند به سرعت شناسایی شوند
[ترجمه گوگل]ویروس های شناخته شده در یک الگوی مشخص ترکیب می شوند و می توانند به سرعت شناسایی شوند
11. If the probe sequence is able to hybridize tothe target, it will theand its fluorescence persists.
[ترجمه ترگمان]اگر توالی کاوشگر می تواند به هدف برسد، theand همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]اگر دنباله پروب بتواند به هدف متبلور شود، آن فلورسانس آن ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]اگر دنباله پروب بتواند به هدف متبلور شود، آن فلورسانس آن ادامه خواهد یافت
12. Jack pines can hybridize with lodgepole pines, so it is difficult to be certain that an infected tree truly is a jack pine, rather than a hybrid.
[ترجمه ترگمان]جک کاج می تونه با صنوبر lodgepole زندگی کنه، پس سخته که مطمئن باشی که یه درخت آلوده شده، یه چوب کاج باشه، بیشتر از دورگه
[ترجمه گوگل]جورج کاج می تواند با کاج های لجن پوپلین ترکیب شود، بنابراین دشوار است مطمئن شوید که درخت آلوده واقعا کاج جک، به جای یک هیبرید است
[ترجمه گوگل]جورج کاج می تواند با کاج های لجن پوپلین ترکیب شود، بنابراین دشوار است مطمئن شوید که درخت آلوده واقعا کاج جک، به جای یک هیبرید است
13. If the probe sequence is able to hybridize to the target, it will not adsorb on the gold and its fluorescence persists.
[ترجمه ترگمان]اگر توالی کاوشگر می تواند به هدف برسد، روی طلا تاثیر نخواهد گذاشت و فلورسانس آن همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]اگر دنباله پروب بتواند به هدف برسد، آن بر طلا جاذب نخواهد شد و فلورسانس آن همچنان ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]اگر دنباله پروب بتواند به هدف برسد، آن بر طلا جاذب نخواهد شد و فلورسانس آن همچنان ادامه خواهد یافت
14. The ability to hybridize is one measure of relationship.
[ترجمه ترگمان]توانایی to یک معیار از رابطه است
[ترجمه گوگل]توانایی Hybridizing یک معیار ارتباط است
[ترجمه گوگل]توانایی Hybridizing یک معیار ارتباط است
15. Remember, we didn't hybridize the 2 p y orbital, so that's what we have left over to form these pi bonds.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که ما از اوربیتال های ۲ p استفاده نکردیم، پس این همان چیزی است که ما برای شکل دادن این پیوند PI ترک کردیم
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، ما اوربیتال 2 پیکربندی را خنثی نکردیم، بنابراین این چیزی است که ما برای تشکیل این پی آی پی ها مانده ایم
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، ما اوربیتال 2 پیکربندی را خنثی نکردیم، بنابراین این چیزی است که ما برای تشکیل این پی آی پی ها مانده ایم
پیشنهاد کاربران
پیوند زدن از دوجنس ناجور باهم، جفته کردن
hybridize ( زیستشناسی )
واژه مصوب: دورگه ساختن
تعریف: عمل دورگهسازی
واژه مصوب: دورگه ساختن
تعریف: عمل دورگهسازی
کلمات دیگر: