کلمه جو
صفحه اصلی

mistreated

انگلیسی به انگلیسی

• subject to improper treatment, abused

جملات نمونه

1. he mistreated his wife
او نسبت به زنش رفتار بدی داشت.

2. It is alleged that he mistreated the prisoners.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که او با زندانیان رفتار کرده است
[ترجمه گوگل]ادعا شده است که او زندانیان را بدرفتاری کرده است

3. He is alleged to have mistreated the prisoners.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که او با زندانیان بدرفتاری کرده است
[ترجمه گوگل]ادعا شده است که او زندانیان را بدرفتاری کرده است

4. She has been mistreated by men in the past.
[ترجمه ترگمان]در گذشته با مردا بد رفتاری کرده
[ترجمه گوگل]او در گذشته توسط افراد مورد بدرفتاری قرار گرفته است

5. I hate to see books being mistreated.
[ترجمه ترگمان]متنفرم که ببینم با چی بد رفتاری میکنن
[ترجمه گوگل]من متنفر هستم که کتابهایی را که بدرفتاری کرده اند ببینم

6. In the past, officers who mistreated prisoners often received a mere slap on the wrist.
[ترجمه ترگمان]در گذشته، افسرانی که با زندانیان بدرفتاری می کردند، اغلب یک سیلی محض بر روی مچ دریافت می کردند
[ترجمه گوگل]در گذشته، افسرانی که مظنون به بدرفتاری در زندان ها را داشتند، اغلب تنها بر روی مچ دست می گرفتند

7. David Copperfield about a poor boy who is mistreated by people that was very sad.
[ترجمه ترگمان]دیوید کاپرفیلد نسبت به پسری فقیر رفتار می کند که خیلی ناراحت است
[ترجمه گوگل]دیوید کاپرفیلد درباره یک پسر فقیر که توسط افراد بدرفتاری شده است بسیار غمگین بود

8. After the way he mistreated his wife, she will have no truck with him.
[ترجمه ترگمان]، بعد از رفتاری که با زنش کرد اون با اون هیچ کامیونی نداره
[ترجمه گوگل]پس از آنکه او همسرش را بدرفتاری کرد، هیچ کامیونی با او نخواهد داشت

9. Romanos mistreated Zoe and she began to look around for a suitable replacement.
[ترجمه ترگمان]او با (زو)بد رفتاری کرد و او شروع به جستجو برای جایگزینی مناسب کرد
[ترجمه گوگل]روونوس Zoe بدرفتاری کرد و او شروع به نگاه کردن به جایگزینی مناسب کرد

10. On the street these cats are often mistreated and have to deal with cold and hunger.
[ترجمه ترگمان]در خیابان این گربه ها اغلب مورد آزار قرار می گیرند و مجبورند با سرما و گرسنگی سر و کار داشته باشند
[ترجمه گوگل]در خیابان این گربه ها اغلب بدرفتاری می کنند و باید با سردی و گرسنگی برخورد کنند

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

12. So she does have cause to feel mistreated by him.
[ترجمه ترگمان] پس اون باعث شده که با اون بد رفتاری داشته باشه
[ترجمه گوگل]بنابراین او باعث می شود که او را به خشونت بکشاند

13. If you are mistreated at work, you'll be tempted to get even.
[ترجمه ترگمان]اگر سر کار با شما بد رفتاری کرده باشید، وسوسه می شوید که حتی به آن برسید
[ترجمه گوگل]اگر شما در محل کار بدرفتاری می کنید، وسوسه خواهید شد که حتی بدست بیاورید

14. He mistreated his horses, and it goes without saying that he mistreated his family.
[ترجمه ترگمان]با اسبش بد رفتاری کرد و بدون اینکه بگه با خانواده اش بد رفتاری کرده
[ترجمه گوگل]او اسبهایش را بدرفتاری کرده است و بدون شک می گوید که خانواده اش را بدرفتاری کرده است

15. The zooman was arrested, because he mistreated animals.
[ترجمه ترگمان]The به دلیل رفتار با حیوانات دستگیر شد
[ترجمه گوگل]Zooman دستگیر شد، زیرا او حیوانات بدرفتاری کرد

پیشنهاد کاربران

بد رفتاری کردن

خوشرویی و زیبایی سخن

خوشرویی


کلمات دیگر: