• egg that has been fried in oil, omelette
fried egg
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. A fried egg contains about 100 calories-about the same as you would burn off if you ran a mile.
[ترجمه ترگمان]یک تخم مرغ نیمرو شامل حدود ۱۰۰ کالری دارد - تقریبا همان طور که اگر یک مایل را بدوید ممکن است خاموش شوید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ سرخ شده حاوی حدود 100 کالری است - تقریبا همانطور که می توانستید یک مایل را بزنید
[ترجمه گوگل]تخم مرغ سرخ شده حاوی حدود 100 کالری است - تقریبا همانطور که می توانستید یک مایل را بزنید
2. She ordered a portion of fried eggs.
[ترجمه آوا] آن دختر دستور تخم مرغ سرخ شده را داد
[ترجمه ترگمان]مقداری تخم مرغ نیمرو سفارش داد[ترجمه گوگل]او بخشی از تخم مرغ را دستور داد
3. I'll have two rashers of bacon and a fried egg.
[ترجمه ترگمان]من دوتا ژامبون و تخم مرغ نیمرو دارم
[ترجمه گوگل]من دو ریشر بیکن و یک تخم مرغ سرخ کرده دارم
[ترجمه گوگل]من دو ریشر بیکن و یک تخم مرغ سرخ کرده دارم
4. He ate rice and a fried egg three times a day, keeping track of the days by counting the meals.
[ترجمه ترگمان]او سه بار در روز برنج و تخم مرغ نیمرو خورد و روز را با شمردن غذاها سپری کرد
[ترجمه گوگل]او سه بار در روز برنج و یک تخم مرغ سرخ کرد و شمارش غذا را پیگیری کرد
[ترجمه گوگل]او سه بار در روز برنج و یک تخم مرغ سرخ کرد و شمارش غذا را پیگیری کرد
5. Foodstuff varies from fried egg and chips to sausage rolls and sponge cakes.
[ترجمه سیما] مواد غذایی مانند تخم مرغ سرخ شده و چیپس به صورت رول شده به سوسیس و کیک اسفنجی هستند
[ترجمه ترگمان]foodstuff از تخم مرغ و چیپس برای سوسیس و کیک اسفنجی فرق دارد[ترجمه گوگل]مواد غذایی از تخم مرغ و چیپس سرخ شده به رول سوسیس و اسفنج کیک متفاوت است
6. We had fried eggs for breakfast.
[ترجمه مهیا] ما برای صبحانه تخم مرغ سرخ کرده ( نیمرو ) داشتیم
[ترجمه ترگمان]برای صبحانه تخم مرغ سرخ کرده داشتیم[ترجمه گوگل]برای صبحانه تخم مرغ سرخ کرده بودیم
7. Instant scrambled eggs, frozen fried eggs, canned eggnog, and many other convenient egg foods are being market tested.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ نیمرو شده، تخم مرغ نیمرو شده، قوطی های کنسرو شده و بسیاری از غذاهای مناسب دیگر در بازار مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های تخم مرغ فوری، تخم مرغ سرخ شده منجمد، تخم مرغ کنسرو شده و بسیاری از مواد غذایی مناسب تخم مرغ مورد آزمایش بازار قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های تخم مرغ فوری، تخم مرغ سرخ شده منجمد، تخم مرغ کنسرو شده و بسیاری از مواد غذایی مناسب تخم مرغ مورد آزمایش بازار قرار می گیرند
8. Mr B made lots of toast and then fried eggs, sunny-side up.
[ترجمه ترگمان]آقای بی نان برشته کرد و بعد نیمرو درست کرد
[ترجمه گوگل]آقای B مقدار زیادی تست و سپس تخم مرغ را سرخ کرد، آفتابی سمت چپ
[ترجمه گوگل]آقای B مقدار زیادی تست و سپس تخم مرغ را سرخ کرد، آفتابی سمت چپ
9. His fried eggs were a bit scrappy: they needed a woman's touch.
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ نیمرو، کمی اسکراپی بود، آن ها به یک زن نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های سرخ شده او کمی خسته کننده بودند: آنها به لمس یک زن نیاز داشتند
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های سرخ شده او کمی خسته کننده بودند: آنها به لمس یک زن نیاز داشتند
10. The kettle was boiling, and he could smell the bracing aroma of frying eggs and bacon.
[ترجمه ترگمان]کتری دارد می جوشد و بوی خوش بوی تخم مرغ و گوشت خوک را حس می کند
[ترجمه گوگل]کتری جوشانده بود، و می توانست بوی عطر و طعم سرخ کردن تخم مرغ و بیکن را بوی کند
[ترجمه گوگل]کتری جوشانده بود، و می توانست بوی عطر و طعم سرخ کردن تخم مرغ و بیکن را بوی کند
11. Aunt Edie served up a supper of fried eggs, bacon and tomatoes with bread and butter.
[ترجمه ترگمان]عمه Edie یک شام تخم مرغ نیمرو، گوشت خوک و گوجه فرنگی را با نان و کره سرو می کرد
[ترجمه گوگل]عمه ادی یک شام تخم مرغ سرخ شده، گوشت گاو و گوجه فرنگی با نان و کره را خدمت کرد
[ترجمه گوگل]عمه ادی یک شام تخم مرغ سرخ شده، گوشت گاو و گوجه فرنگی با نان و کره را خدمت کرد
12. In golfing slang, a ball half-buried in a sand bunker is called a "fried egg. "
[ترجمه ترگمان]در زبان عامیانه گلف، توپی که نصف آن در یک خاکریز شنی دفن شده است، \"تخم مرغ نیمرو\" نامیده می شود
[ترجمه گوگل]در گلف اسلون، یک توپ نیمه عمر در پناهگاه شن و ماسه نامیده می شود 'تخم مرغ سرخ شده '
[ترجمه گوگل]در گلف اسلون، یک توپ نیمه عمر در پناهگاه شن و ماسه نامیده می شود 'تخم مرغ سرخ شده '
13. Mom: Do you want your fried egg sunny - side up?
[ترجمه ترگمان]مامان، میخوای تخم مرغ نیمرو درست کنی؟
[ترجمه گوگل]مامان: آیا میخواهید تخم مرغ سرخ شده را آفتابی بگذارید؟
[ترجمه گوگل]مامان: آیا میخواهید تخم مرغ سرخ شده را آفتابی بگذارید؟
14. Bonus tip: For a healthy fried egg, brush a nonstick skillet with a smidge of oil or cooking spray. You'll get crispy edges without much fat.
[ترجمه ترگمان]انعام آبدار: برای یک تخم مرغ نیمرو، یک ماهی تابه nonstick را با a روغن و یا اسپری آشپزی مسواک بزنید به صورت ترد و بدون چربی به دست خواهید آورد
[ترجمه گوگل]نکته پاداش: برای یک تخم مرغ سرخ شده سالم، یک اسکله نانسیتیک را با یک ماسک روغن یا اسپری پخت و پز بشویید شما لبه های ترد و بدون چربی دریافت خواهید کرد
[ترجمه گوگل]نکته پاداش: برای یک تخم مرغ سرخ شده سالم، یک اسکله نانسیتیک را با یک ماسک روغن یا اسپری پخت و پز بشویید شما لبه های ترد و بدون چربی دریافت خواهید کرد
پیشنهاد کاربران
تخم مرغ سرخ شده
این یه پیشنهاد نیست ولی لطفا درست معنی کنید. Spin میشه چرخیدن یه چیزی تو مایه های فرفره
تخم مرغ نیمرو
کلمات دیگر: