ترسناک
frighteningly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• terrifyingly, alarmingly, horrifyingly
جملات نمونه
1. She was showing old fogey potential at a frighteningly young age.
[ترجمه ترگمان]او در سنین جوانی به طور وحشتناکی پتانسیل fogey را نشان می داد
[ترجمه گوگل]او در سن نوجوانی ترسناک نشان دهنده توانایی های قدیمی است
[ترجمه گوگل]او در سن نوجوانی ترسناک نشان دهنده توانایی های قدیمی است
2. The country is frighteningly close to possessing nuclear weapons.
[ترجمه ترگمان]کشور به طور وحشتناکی به داشتن سلاح های هسته ای نزدیک است
[ترجمه گوگل]کشور به تسخیر نزدیک به داشتن سلاح های هسته ای نزدیک است
[ترجمه گوگل]کشور به تسخیر نزدیک به داشتن سلاح های هسته ای نزدیک است
3. The battle scenes were frighteningly realistic.
[ترجمه ترگمان]صحنه های نبرد به طرزی وحشتناک واقع گرایانه بودند
[ترجمه گوگل]صحنه های نبرد، به طرز وحشیانه ای واقعی بودند
[ترجمه گوگل]صحنه های نبرد، به طرز وحشیانه ای واقعی بودند
4. The film is frighteningly true-to-life and very funny.
[ترجمه ترگمان]فیلم به طرزی وحشتناک واقعی و بسیار مضحک است
[ترجمه گوگل]این فیلم ترسناکی واقعی به زندگی و بسیار خنده دار است
[ترجمه گوگل]این فیلم ترسناکی واقعی به زندگی و بسیار خنده دار است
5. You're showing old fogey potential at a frighteningly young age.
[ترجمه ترگمان]شما پتانسیل fogey قدیمی را در سنین جوانی به نمایش می گذارید
[ترجمه گوگل]شما در سن نوجوانی ترسناکی نشان می دهید که پدیده ای بسیار مهیج است
[ترجمه گوگل]شما در سن نوجوانی ترسناکی نشان می دهید که پدیده ای بسیار مهیج است
6. It is frighteningly easy to picture our children bald-gummed, big-headed as the babies they sprang out of.
[ترجمه ترگمان]به طرزی وحشتناک بسیار آسان است که بچه هامون - gummed - gummed، به شکل بچه هایی که از آن بیرون پریدند
[ترجمه گوگل]کودکان بسیار باهوش، خوش تیپ و بزرگ به عنوان نوزادانی که از آن بیرون آمده اند، بسیار راحت است
[ترجمه گوگل]کودکان بسیار باهوش، خوش تیپ و بزرگ به عنوان نوزادانی که از آن بیرون آمده اند، بسیار راحت است
7. The ice seemed frighteningly thin.
[ترجمه ترگمان]یخ به طرزی وحشتناک نازک به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]یخ به نظر می رسد ترسناک نازک است
[ترجمه گوگل]یخ به نظر می رسد ترسناک نازک است
8. The film was frighteningly realistic.
[ترجمه ترگمان]فیلم به طرزی وحشتناک واقعی بود
[ترجمه گوگل]این فیلم ترسناک واقعگرایانه بود
[ترجمه گوگل]این فیلم ترسناک واقعگرایانه بود
9. She looked frighteningly thin.
[ترجمه ترگمان]به طرزی وحشتناک لاغر به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او ترسناک نازک بود
[ترجمه گوگل]او ترسناک نازک بود
10. For many workers(sentence dictionary), Gittler's experience is frighteningly familiar.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از کارگران (فرهنگ لغت)، تجربه Gittler به طور وحشتناکی آشنا است
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از کارگران (فرهنگ لغت جمله)، تجربه گیتلر به شدت آشنا است
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از کارگران (فرهنگ لغت جمله)، تجربه گیتلر به شدت آشنا است
11. But life in modern America is punctuated frighteningly often by such attacks.
[ترجمه ترگمان]اما زندگی در آمریکای مدرن اغلب با چنین حملاتی اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]اما زندگی در آمریکای مدرن اغلب توسط چنین حملاتی ترسناک است
[ترجمه گوگل]اما زندگی در آمریکای مدرن اغلب توسط چنین حملاتی ترسناک است
12. Some of these tools produce frighteningly bloated apps.
[ترجمه ترگمان]برخی از این ابزارها به طرزی وحشتناک برنامه های کاربردی تولید می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از این ابزارها باعث ایجاد برنامه های ناامید کننده می شوند
[ترجمه گوگل]برخی از این ابزارها باعث ایجاد برنامه های ناامید کننده می شوند
13. Roald Dahl was of course frighteningly good at it because he let the child look at the fallibility (or worse) of the adults who have a duty of care.
[ترجمه ترگمان]رولد دال حتما به طور وحشتناکی به این دلیل خوب فکر می کند چون به کودک اجازه می دهد که به the (یا بدتر)بزرگسالانی نگاه کند که وظیفه مراقبت دارند
[ترجمه گوگل]روالدال در این باره بسیار بدبخت بود زیرا او به کودک اجازه داد که در معرض خطر (و یا بدتر) بزرگسالانی قرار بگیرد که وظیفه مراقبت دارند
[ترجمه گوگل]روالدال در این باره بسیار بدبخت بود زیرا او به کودک اجازه داد که در معرض خطر (و یا بدتر) بزرگسالانی قرار بگیرد که وظیفه مراقبت دارند
14. After a few minutes with Mr Malik, Robert himself quite often felt like making the frighteningly short journey from doubt to belief.
[ترجمه ترگمان]پس از چند دقیقه با آقای مالک، رابرت خودش اغلب احساس می کرد که این سفر وحشتناک را از تردید به باور کردن آغاز می کند
[ترجمه گوگل]پس از گذشت چند دقیقه با آقای مالک، رابرت اغلب احساس کرد که سفر ترسناک کوتاه از شک به اعتقاد دارد
[ترجمه گوگل]پس از گذشت چند دقیقه با آقای مالک، رابرت اغلب احساس کرد که سفر ترسناک کوتاه از شک به اعتقاد دارد
15. All across the world, . . . increasingly dangerous weather patterns and devastating storms are abruptly putting an end to the long-running debate over whether or not climate change is real. Not only is it real, it's here, and its effects are giving rise to a frighteningly new global phenomenon: the man-made natural disaster. Barack Obama
[ترجمه ترگمان]در سراسر جهان، به طور فزاینده ای، الگوهای آب و هوایی خطرناک و توفان های مخرب به طور ناگهانی در حال پایان دادن به بحث طولانی درباره این موضوع هستند که آیا تغییر آب و هوا واقعیست نه تنها واقعیت دارد، اینجا است، و اثرات آن به یک پدیده جهانی کاملا جدید منجر می شود: فاجعه طبیعی بشر باراک اوباما
[ترجمه گوگل]همه در سراسر جهان، به طور فزاینده ای از الگوهای آب و هوایی و طوفان های ویران کننده به طور ناگهانی پایان دادن به بحث دراز مدت در مورد اینکه آیا تغییر آب و هوا واقعی است یا خیر نه تنها واقعی است، بلکه در اینجاست و اثرات آن موجب پدیده ی پدیده ی ترسناکی جهانی می شود: فاجعه طبیعی انسان باراک اوباما
[ترجمه گوگل]همه در سراسر جهان، به طور فزاینده ای از الگوهای آب و هوایی و طوفان های ویران کننده به طور ناگهانی پایان دادن به بحث دراز مدت در مورد اینکه آیا تغییر آب و هوا واقعی است یا خیر نه تنها واقعی است، بلکه در اینجاست و اثرات آن موجب پدیده ی پدیده ی ترسناکی جهانی می شود: فاجعه طبیعی انسان باراک اوباما
پیشنهاد کاربران
به طور ترسناک، به طور وحشتناک
کلمات دیگر: