کلمه جو
صفحه اصلی

poetic justice


(ادبیات) کامیابی خوبان و شکست بدان (معمولا در آخر داستان)، سزا، جزا

انگلیسی به فارسی

(ادبیات) کامیابی خوبان و شکست بدان (به‌طور معمول در آخر داستان)، سزا، جزا


عدالت شاعرانه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an outcome in real life or fiction in which someone receives a reward or punishment that is peculiarly or ironically appropriate.

• if you describe something that happens to someone as poetic justice, you mean that you consider it to be perfectly suitable or deserved, because of the things that that person has done.

مترادف و متضاد

vice punished


Synonyms: just punishment, Nemesis, punitive action, retribution, retributive justice, virtue rewarded, warrantability


جملات نمونه

1. What poetic justice that Brady has to go to court to plead to be allowed to die, just like his innocent victims pleaded to be allowed to live.
[ترجمه ترگمان]چه عدالت شاعرانه که بردی بردی باید به دادگاه برود تا به او اجازه مردن داده شود، درست مانند قربانیان بی گناه او التماس کردند که زنده بمانند
[ترجمه گوگل]عدالت شاعرانه ای که برادی به دادگاه می فرستد که می خواهد مجاز به مردن باشد، همانند قربانیان بی گناه او، خواستار اجازه زندگی است

2. If you ask me it's poetic justice. He tried to get you fired, and now he's lost his job himself.
[ترجمه ترگمان]اگر از من بخواهید این عدالت شاعرانه است اون سعی کرد تو رو اخراج کنه و حالا کارش رو از دست داده
[ترجمه گوگل]اگر از من بپرسید این عدالت شاعرانه است او سعی کرد تا شما را اخراج کند و اکنون کار خودش را از دست داده است

3. After the way she treated Sam, it's only poetic justice that Dave left her.
[ترجمه ترگمان]بعد از رفتاری که با سم داشت، فقط عدالت شاعرانه بود که دیو او را ترک کرد
[ترجمه گوگل]پس از آنکه او با سام رفتار کرد، تنها عدالت شاعری است که دیو او را ترک کرد

4. And would it not be poetic justice if he who had devised it, eventually died by it?
[ترجمه ترگمان]و اگر او آن را اختراع کرده بود آیا این عدالت شاعرانه نخواهد بود؟
[ترجمه گوگل]و آیا این عدالت شاعرانه ای نیست اگر او آن را طراحی کرده بود، در نهایت توسط آن مرد؟

5. In the real world, poetic justice is not so easily achieved.
[ترجمه ترگمان]در دنیای واقعی عدالت شاعرانه به آسانی به دست نمی آید
[ترجمه گوگل]در دنیای واقعی، عدالت شاعرانه به راحتی قابل دستیابی نیست

6. It stands for poetic justice, you under-stand.
[ترجمه ترگمان]این برای عدالت شاعرانه است شما در جایگاه شهود قرار دارید
[ترجمه گوگل]این برای عدالت شاعرانه است، شما زیر پا گذاشتهاید

7. Just when you least expect it, she thought, poetic justice is waiting right around the corner.
[ترجمه ترگمان]فکر کرد: درست موقعی که انتظارش را داشتی، عدالت شاعرانه در گوشه اتاق انتظار می کشید
[ترجمه گوگل]فقط زمانی که شما کمترین انتظار آن را داشتید، او فکر کرد، عدالت شاعرانه درست در اطراف گوشه ایستاده است

8. And there was a certain poetic justice in the way Yugansk was renationalised.
[ترجمه ترگمان]و در این راه عدالت شاعرانه خاص وجود داشت
[ترجمه گوگل]یوگانسن مجددا یازده ساله عدالت شاعرانه ای بوجود آورد

9. The ending of tragedy does not embody "Poetic Justice".
[ترجمه ترگمان]پایان تراژدی، \"عدالت شاعرانه\" را تشکیل نمی دهد
[ترجمه گوگل]پایان تراژدی 'عدالت شعری' را به تصویر نمی کشد

10. Call it poetic justice, or just sheer bad luck, either way Hobson approached the experience like a scientist and decided to document it, just as he had with the cats, but this time from the inside.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال Hobson به این تجربه مثل یک دانشمند نزدیک شد و تصمیم گرفت که آن را مستند کند، درست همان طور که با گربه ها داشت، اما این بار از درون
[ترجمه گوگل]هبسون به تجربه ی دانشمند نزدیک شد و تصمیم گرفت آن را به درستی همانطور که با گربه ها داشت، مستقیما از عهده ی شاعرانه برخوردار باشد، اما این بار از داخل

11. The play closes with ample poetic justice and universal jubilee: the villain is cruelly done to death, the orphan recovers his lost property, and Ch'eng Ying receives rewards for his sacrifice.
[ترجمه ترگمان]نمایش با عدالت شاعرانه فراوانی و jubilee جهانی خاتمه می یابد: این جنایتکار به طور بی رحمانه به مرگ محکوم می شود، یتیم، اموال از دست رفته خود را باز می یابد، و Ch eng برای قربانی کردن خود پاداش هایی را دریافت می کند
[ترجمه گوگل]این بازی با عدالت های متنوع شاعرانه و جوایز جهانی بسته می شود، تبهکاران به صورت بی رحمانه به مرگ می انجامند، یتیم اموال از دست رفته خود را بازیابی می کند و چنگ یینگ پاداش برای قربانی خود را دریافت می کند

12. With poetic justice, the crisis recoiled against Paris and destroyed the franc.
[ترجمه ترگمان]با عدالت شاعرانه، بحران در مقابل پاریس عقب نشینی کرد و فرانک را از بین برد
[ترجمه گوگل]با عدالت شاعرانه، بحران بر ضد پاریس خاتمه داد و فرانک را نابود کرد

13. So far, many scholars use all kinds of theories such as "poetic justice" principle, religion, philosophy, history, myths prototype of the new criticism, etc. to make its interpretation.
[ترجمه ترگمان]تاکنون بسیاری از محققان از انواع تئوری ها از جمله \"عدالت شاعرانه\"، مذهب، فلسفه، تاریخ، نمونه اولیه از انتقاد جدید و غیره استفاده می کنند تا تفسیر خود را بیان کنند
[ترجمه گوگل]تا کنون، بسیاری از محققان از انواع نظریه هایی مانند اصل عدالت شاعر، دین، فلسفه، تاریخ، نمونه اولیه اسطوره انتقاد جدید و غیره استفاده می کنند تا تفسیر آن را بیان کنند

14. But poetic justice is not real justice.
[ترجمه ترگمان]اما عدالت شاعرانه عدالت واقعی نیست
[ترجمه گوگل]اما عدالت شعری عادلانه نیست


کلمات دیگر: