شدت
severeness
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• seriousness; acuteness; difficulty, rigorousness; simplicity, plainness; harshness, strictness
جملات نمونه
1. The severeness of the winter made her weaker.
[ترجمه ترگمان]The زمستان او را ضعیف تر می کرد
[ترجمه گوگل]شدت زمستان او را ضعیف تر ساخت
[ترجمه گوگل]شدت زمستان او را ضعیف تر ساخت
2. It is argued that the severeness of mental health problem is related to the gap between individual internal drive and the subjective reality.
[ترجمه ترگمان]بحث می شود که مساله سلامت روانی مربوط به شکاف بین محرک درونی فردی و واقعیت ذهنی است
[ترجمه گوگل]استدلال می شود که شدت مشکل سلامت روان در ارتباط با فاصله بین درایو داخلی فرد و واقعیت ذهنی است
[ترجمه گوگل]استدلال می شود که شدت مشکل سلامت روان در ارتباط با فاصله بین درایو داخلی فرد و واقعیت ذهنی است
3. Water is the source of life. But the severeness of water pollution and the shortage of water resources are threatening human's healthy and the development of human society.
[ترجمه ترگمان]آب منبع زندگی است اما کاهش آلودگی آب و کمبود منابع آب، سلامت انسان و رشد جامعه انسانی را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]آب منبع زندگی است اما شدت آلودگی آب و کمبود منابع آب، سلامت انسان و توسعه جامعه بشری را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]آب منبع زندگی است اما شدت آلودگی آب و کمبود منابع آب، سلامت انسان و توسعه جامعه بشری را تهدید می کند
4. Behind your eyes, there is not only severeness but also warmth and love. Thank you, Dad!
[ترجمه ترگمان]پشت سر شما نه تنها severeness بلکه گرما و عشق وجود دارد ! ممنون، بابا
[ترجمه گوگل]پشت چشم ها، نه تنها شدت، بلکه گرما و عشق نیز وجود دارد بابا، بابا!
[ترجمه گوگل]پشت چشم ها، نه تنها شدت، بلکه گرما و عشق نیز وجود دارد بابا، بابا!
5. Behind your eyes, there is not only severeness but also warmth and love.
[ترجمه ترگمان]پشت سر شما نه تنها severeness بلکه گرما و عشق وجود دارد
[ترجمه گوگل]پشت چشم ها، نه تنها شدت، بلکه گرما و عشق نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]پشت چشم ها، نه تنها شدت، بلکه گرما و عشق نیز وجود دارد
6. The scholar is rewarded for the severeness of his research.
[ترجمه ترگمان]محقق برای severeness تحقیقات خود پاداش داده می شود
[ترجمه گوگل]محقق برای شدت تحقیقاتش پاداش می دهد
[ترجمه گوگل]محقق برای شدت تحقیقاتش پاداش می دهد
7. The scholar was rewarded for the severeness of his research.
[ترجمه ترگمان]محقق به پاداش تحقیقات خود پاداش داده شد
[ترجمه گوگل]محقق برای شدت تحقیقاتش پاداش داد
[ترجمه گوگل]محقق برای شدت تحقیقاتش پاداش داد
8. This is undoubtedly an once-in-a-lifetime opportunity to learn more about polar conservation and the severeness of climate change towards the polar area.
[ترجمه ترگمان]این بدون شک یک فرصت به طول عمر برای یادگیری بیشتر در مورد حفاظت قطبی و تغییر آب و هوا به سمت منطقه قطبی است
[ترجمه گوگل]این بدون شک فرصتی یکبار در طول عمر برای یادگیری بیشتر در مورد حفاظت قطبی و شدت تغییرات اقلیمی به سمت منطقه قطبی است
[ترجمه گوگل]این بدون شک فرصتی یکبار در طول عمر برای یادگیری بیشتر در مورد حفاظت قطبی و شدت تغییرات اقلیمی به سمت منطقه قطبی است
9. From the observation of vitality the physician may infer the abundance or inadequacy of the vital essence, analyze mildness or the severeness of the disease and predict the prognosis of disease.
[ترجمه ترگمان]از مشاهده سرزندگی، پزشک ممکن است به فراوانی یا ناکافی بودن ماهیت حیاتی، تجزیه و تحلیل ملایمت و یا the بیماری و پیش بینی پیش بینی بیماری اشاره کند
[ترجمه گوگل]از دیدگاه حیاتی، پزشک ممکن است فراوانی یا ناکافی بودن عارضه حیاتی، کم خونی یا شدت بیماری را پیش بینی کند و پیش آگهی بیماری را پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]از دیدگاه حیاتی، پزشک ممکن است فراوانی یا ناکافی بودن عارضه حیاتی، کم خونی یا شدت بیماری را پیش بینی کند و پیش آگهی بیماری را پیش بینی کند
10. To carry out the policy, we shall demonstrate both severeness and tolerance in legislation and judicatory based on the existing situation of China.
[ترجمه ترگمان]برای اجرای این سیاست، ما هم severeness و هم tolerance را در قانونگذاری و judicatory براساس وضعیت موجود چین نشان خواهیم داد
[ترجمه گوگل]برای اجرای سیاست، ما باید هر دو سختی و تحمل در قانون و قضاوت بر اساس وضعیت موجود در چین نشان دهیم
[ترجمه گوگل]برای اجرای سیاست، ما باید هر دو سختی و تحمل در قانون و قضاوت بر اساس وضعیت موجود در چین نشان دهیم
کلمات دیگر: